اشعار حضرت علیهالسلام در فراق حضرت فاطمه سلاماللهعلیها
جمعه, ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۳۳ ق.ظ
نقل شده که وقتی حضرت علی علیهالسلام در نیمه شب حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به خاک سپرد، کنار قبر ایستاد و این ابیات را فرمود:
لِکُلِ اجْتِمَاعٍ مِنْ خَلِیلَیْنِ فُرْقَةٌ
وَ کُلُّ الَّذِی دُونَ الْمَمَاتِ قَلِیلٌ
(براى هر اجتماع دو دوست جدایى است و هر فراقى غیر از مرگ کوچک و بىاهمیت است)
وَ إِنَّ افْتِقَادِی واحد [وَاحِداً] بَعْدَ وَاحِدٍ
دَلِیلٌ عَلَى أَنْ لَا یَدُومَ خَلِیلٌ[1]
(و همانا از دست دادن من فاطمه س را پس از پیامبر ص، دلیل بر آنست که دوستى دوام ندارد).
همچنین نقل شده که حضرت علی علیهالسلام در حال بستن بندهاى کفن حضرت زهرا سلاماللهعلیها این اشعار را سرود:
فِرَاقُکِ أَعْظَمُ الْأَشْیَاءِ عِنْدِی
وَ فَقْدُکِ فَاطِمُ أَدْهَى الثُّکُولِ
(مفارقت تو برایم بزرگترین امور است و از دست دادن تو سختترین مصیبت)
سَأَبْکِی حَسْرَةً وَ أَنُوحُ شَجْواً
عَلَى خَلٍّ مَضَى أَسْنَى سَبِیلٍ
(من براى حسرت و غم آن کسى گریه و ناله مىکنم که بهترین راه را براى مرگ پیمود)
أَلَا یَا عَیْنُ جُودِی وَ أَسْعِدِینِی
فَحُزْنِی دَائِمٌ أَبْکِی خَلِیلِی[2]
(اى چشم من! با من مساعدت و همراهى کن که محزون دائمى هستم و براى دوست خودم گریان).
[1] ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی، ص 4911جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش؛ ترجمه محمود مهدوی دامغانی
[2] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 43، ص1 79، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی-بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.؛ ؛ با ترجمه روحانى على آبادى، محمد.