حدیثی درباره تفاوت حسابرسی به فقیر و غنیّ در روز قیامت
پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۳، ۱۲:۰۴ ق.ظ
از حضرت امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمودند:
«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَقَفَ عَبْدَانِ مُؤْمِنَانِ لِلْحِسَابِ کِلَاهُمَا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقِیرٌ فِی الدُّنْیَا وَ غَنِیٌّ فِی الدُّنْیَا»
[روز قیامت دو بنده به پاى حساب میایستند که اهل بهشت هستند ولى یکى در دنیا فقیر بود و دیگرى توانگر]
«فَیَقُولُ الْفَقِیرُ یَا رَبِّ عَلَى مَا أُوقَفُ فَوَ عِزَّتِکَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّکَ لَمْ تُوَلِّنِی وِلَایَةً فَأَعْدِلَ فِیهَا أَوْ أَجُورَ وَ لَمْ تَرْزُقْنِی مَالًا فَأُؤَدِّیَ مِنْهُ حَقّاً أَوْ أَمْنَعَ وَ لَا کَانَ رِزْقِی یَأْتِینِی مِنْهَا إِلَّا کَفَافاً عَلَى مَا عَلِمْتَ وَ قَدَّرْتَ لِی»
[آن فقیر گوید خدایا براى چه من بایستم؟! به عزتت سوگند تو میدانى نه متصدى مقامى بودم که مسئول عدل و ظلم آن باشم، نه مالى به من دادى که از اداى حق آن بپرسى و روزیم به اندازه کفایت بوده چنانچه خود دانى و مقدر کرده بودى]
«فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ صَدَقَ عَبْدِی خَلُّوا عَنْهُ یَدْخُلِ الْجَنَّةَ»
[خداوند جل جلاله فرماید: بندهام راست میگوید او را رها کنید به بهشت رود]
«وَ یَبْقَى الْآخَرُ حَتَّى یَسِیلَ مِنْهُ مِنَ الْعَرَقِ مَا لَوْ شَرِبَهُ أَرْبَعُونَ بَعِیراً لَکَفَاهَا ثُمَّ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ»
[دیگرى میماند تا آنقدر عرق میریزد که اگر چهل شتر بنوشد آنها را بس است، سپس به بهشت میرود]
«فَیَقُولُ لَهُ الْفَقِیرُ مَا حَبَسَکَ»
[آن فقیر از او پرسد چه چیز تو را بازداشت؟]
«فَیَقُولُ طُولُ الْحِسَابِ مَا زَالَ الشَّیْءُ یَجِیئُنِی بَعْدَ الشَّیْءِ یَغْفِرُ لِی ثُمَّ أُسْأَلُ عَنْ شَیْءٍ آخَرَ حَتَّى تَغَمَّدَنِیَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ بِرَحْمَتِهِ وَ أَلْحَقَنِی بِالتَّائِبِینَ»
[آن فرد توانگر گوید طول حساب؛ هر چیزى که پیش مى آوردند مرا نومید میکرد و مرا مى آمرزیدند و از چیز دیگر پرسش میشدم تا خدا مرا به رحمت خود فرا گرفت و به توبه کنندگان ملحق کرد]
«فَمَنْ أَنْتَ»؟
[فرد توانگر از آن مرد فقیر میپرسد: تو کیستى؟]
«فَیَقُولُ أَنَا الْفَقِیرُ الَّذِی کُنْتُ مَعَکَ آنِفاً»
[مرد فقیر گوید: من همان فقیر بودم که تا پاى حساب با تو بودم]
«فَیَقُولُ لَقَدْ غَیَّرَکَ النَّعِیمُ بَعْدِی»[1]
[گوید از نعمت در این مدت مفارقت تو را چنان تغییر داده است که نشناختمت].[2]
[1] ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی، ص 360، 1جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش
[2] ترجمه کمرهاى، ص 360، 1جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش