چند روایت زیبا درباره اهمیت دعا و آثار آن
1. رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «ادْعُ وَ لَا تَقُلْ قَدْ فُرِغَ مِنَ الْأَمْرِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ هُوَ الْعِبَادَةُ»[1] [دعا کن و مگو کار از کار گذشته است زیرا دعا همان عبادت است].
2. یکی از یاران امام صادق علیهالسلام از ایشان پرسید «چه مىفرمایىد در باره دو نفر که هر دو وارد مسجد شدند یکى نماز بیشترى بجا آورد، و دیگرى دعاى بیشترى، کدامیک از این دو افضل هستندند»؟ حضرت فرمود: «کل حسن» [هر دو خوب هستند]. سؤال کننده مجددا عرض کرد: «مى دانم هر دو خوبند ولى کدامیک افضل است». امام فرمود: «أکثرهما دعاء أ ما تسمع قول الله تعالى «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» إلى آخر الآیة»[2] [آن کس که بیشتر دعا مى کند افضل است، مگر سخن خداوند متعال را نشنیده اى که مى فرماید: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ...]. سپس فرمودند «هى العبادة الکبرى» [دعا، عبادت بزرگ است].
3. از امام باقر علیهالسلام سؤال شد: «کدام یک از عبادتها بهتر است»؟ حضرت فرمودند: «ما من شیء أحب إلى الله من أن یسأل و یطلب ما عنده و ما أحد أبغض إلى الله عز و جل ممن یستکبر عن عبادته و لا یسأل ما عنده»[3] [هیچ چیزى نزد خداوند بهتر از این نیست که از آن چه پیش اوست طلب گردد و کسى دشمنتر به خدا نیست از کسى که از عبادت خداوند تکبر کرده و از آن چه نزد خداست طلب نکند].
4. از عالم (امام معصوم)[4] علیهالسلام روایت شده که: «لِکُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ» [هر دردى را درمانى است]. از ایشان سؤال شد: معنی این کلام چیست که «هر دردى را درمانى است»؟ حضرت فرمودند: «لِکُلِّ دَاءٍ دُعَاءٌ فَإِذَا أُلْهِمَ الْعَلِیلُ الدُّعَاءَ فَقَدْ أُذِنَ فِی شِفَائِهِ» [هر دردى را دعائى است و اگر به مریض الهام شد که دعا کند، خداوند فرمان شفایش را صادر میکند].
سپس فرمودند: «الدُّعَاءُ أَفْضَلُ مِنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ لِأَنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یَقُولُ "قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً"[5] وَ إِنَّ اللَّهَ یُؤَخِّرُ إِجَابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقاً إِلَى دُعَائِهِ وَ یَقُولُ صَوْتٌ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ وَ یُعَجِّلُ إِجَابَةَ دُعَاءِ الْمُنَافِقِ وَ یَقُولُ صَوْتٌ أَکْرَهُ سَمَاعَهُ»[6] [دعا از قرائت قرآن برتر است زیرا خداوند عزّ و جل میفرماید «بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد؛ شما (آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید، و (این عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد» و خداوند عزّ و جل از آنجا که شنیدن دعاى مؤمن را دوست دارد، در استجابت آن تأخیر میکند و میفرماید «این صدا را دوست دارم که بشنوم» و در استجابت دعاى منافق تعجیل مىنماید و میفرماید «این صدائى است که از شنیدن آن اکراه دارم».
5. از امام صادق علیهالسلام روایت شده که: «مَنْ تَخَوَّفَ بَلَاءً یُصِیبُهُ فَتَقَدَّمَ الدُّعَاءَ فِیهِ لَمْ یُرِهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ الْبَلَاءَ أَبَداً»[7] [هر که از رسیدن بلائى میترسد و به دعاء پیشدستى کند، خداوند هرگز آن بلا را به وى ننماید].
6. میسر بن عبد العزیز گوید: حضرت صادق علیهالسلام به من فرمود: «یَا مُیَسِّرُ ادْعُ وَ لَا تَقُلْ إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَةٍ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ یَسْأَلْ لَمْ یُعْطَ شَیْئاً فَسَلْ تُعْطَ یَا مُیَسِّرُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ بَابٍ یُقْرَعُ إِلَّا یُوشِکُ أَنْ یُفْتَحَ لِصَاحِبِهِ»[8] [اى میسر دعا کن و مگو که کار گذشته است و آنچه مقدر شده همان شود (و دعا اثرى ندارد)، همانا نزد خداى عز و جل منزلت و مقامى است که به آن نتوان رسید مگر با درخواست و مسألت و اگر بندهاى دهان خود را ببندد و درخواست نکند چیزى به او داده نشود، پس درخواست کن تا به تو داده شود. اى میسر هیچ درى نیست که کوبیده شود جز اینکه امید آن رود که به روى کوبنده باز شود].
گفت پیغامبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی
عاقبت بینی تو هم روی کسی[9]
[1] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج 2، ص 467، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق
[2] طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8 ، ص 823، 10جلد، ناصر خسرو - ایران - تهران، چاپ: 3، 1372 ه.ش.
[3] طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8 ، ص 823، 10جلد، ناصر خسرو - ایران - تهران، چاپ: 3، 1372 ه.ش.
[4] عالم، کنایه از معصوم علیهالسلام است (مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 6، ص 403، 14جلد، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور - قم، چاپ: دوم، 1406 ق).
[5] سورة الفرقان (25): آیة 77
[6] منسوب به على بن موسى، امام هشتم علیه السلام، الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص 345، 1جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - مشهد، چاپ: اول، 1406 ق
[7] طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 389، 1جلد، شریف رضى - قم، چاپ: چهارم، 1412 ق / 1370 ش
[8] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج2 ، صص 466 و 467، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق
[9] مولانا، مثنوی معنوی، دفتر سوم