دعاهایی چند تن از ائمه علیهم السلام و آثار آنها در روایتی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله
پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۱۷ ق.ظ
از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله روایت شده که به أُبىّ بن کعب فرمود:
«وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ (صلب الحسین ع) نُطْفَةً طَیِّبَةً مُبَارَکَةً زَکِیَّةً وَ لَقَدْ لُقِّنَ دَعَوَاتٍ مَا یَدْعُو بِهِنَّ مَخْلُوقٌ إِلَّا حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ وَ کَانَ شَفِیعَهُ فِی آخِرَتِهِ وَ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ کَرْبَهُ وَ قَضَى بِهَا دَیْنَهُ وَ یَسَّرَ أَمْرَهُ وَ أَوْضَحَ سَبِیلَهُ وَ قَوَّاهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ لَمْ یَهْتِکْ سِتْرَهُ» [خداوند در صلب حسین (علیه السلام) نطفه اى پاک و پاکیزه و مبارک قرار داده است، دعاهایى به او تعلیم داده شده است که اگر هر مخلوقى آنها را بخواند خداوند عزّ و جلّ وى را به همراه او (امام حسین علیه السّلام) محشور مىفرماید و در آخرت (حسین) شفیع او خواهد بود، و خداوند ناراحتى او را برطرف خواهد کرد، و به واسطه آن دعاها دین او را اداء کرده، کارش را آسان مىگرداند و راهش را روشن کرده، او را در مقابل دشمن قوى مىگرداند، و عیوب او را آشکار نخواهد کرد]
أُبىّ سؤال کرد: «وَ مَا هَذِهِ الدَّعَوَاتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ» [این دعاها چیست یا رسول اللَّه]؟
حضرت فرمودند: «قَالَ تَقُولُ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاتِکَ وَ أَنْتَ قَاعِدٌ» [بعد از اینکه از نمازت فارغ شدى در حالى که هنوز در جایت نشسته باشى، این دعاها را مى خوانى]:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکَلِمَاتِکَ وَ مَعَاقِدِ عَرْشِکَ وَ سُکَّانِ سَمَاوَاتِکَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ أَنْ تَسْتَجِیبَ لِی فَقَدْ رَهِقَنِی مِنْ أَمْرِی عُسْراً فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ أَمْرِی یُسْراً فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُسَهِّلُ أَمْرَکَ وَ یَشْرَحُ صَدْرَکَ وَ یُلَقِّنُکَ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِکَ» [خداوندا! به حقّ کلماتت و به حقّ آنچه عرشت را عزّت بخشیده است و به حقّ ساکنین آسمانهایت و به حقّ أنبیاء و پیامبرانت از تو مى خواهم که دعاى مرا مستجاب کنى، زیرا که، در کارهایم سختى بر من رو آورده لذا از تو مى خواهم بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و براى من در امور و کارهایم آسانى و راحتى قرار دهى).
سپس فرمودند: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُسَهِّلُ أَمْرَکَ وَ یَشْرَحُ صَدْرَکَ وَ یُلَقِّنُکَ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِکَ» [خداوند، با خواندن این دعاها، کارت را آسان مى گرداند و به تو شرح صدر مرحمت مى فرماید و در زمان مرگ شهادت به وحدانیّت خود (یعنى لا اله الّا اللَّه گفتن) را به تو تلقین خواهد کرد].
ابىّ پرسید: «یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا هَذِهِ النُّطْفَةُ الَّتِی فِی صُلْبِ حَبِیبِی الْحُسَیْنِ» [یا رسول اللَّه! این نطفه که در صلب حبیب من حسین قرار دارد، چیست؟]
حضرت فرمودند: «مَثَلُ هَذِهِ النُّطْفَةِ کَمَثَلِ الْقَمَرِ وَ هِیَ نُطْفَةُ تَبْیِینٍ وَ بَیَانٍ یَکُونُ مَنِ اتَّبَعَهُ رَشِیداً وَ مَنْ ضَلَّ عَنْهُ هَوِیّاً» [مثل این نطفه، مثل ماه است، و آن، نطفه پسران و دختران است، هر کس از او پیروى کند به رشد و تعالى مىرسد و هر کس از او پیروى نکند، در گمراهى افتاده، به غىّ و ضلالت مىرسد]
ابىّ پرسید: «فَمَا اسْمُهُ وَ مَا دُعَاؤُهُ» [ابىّ گفت: نام او و دعاى او چیست؟]
حضرت فرمودند: «قَالَ اسْمُهُ عَلِیٌّ وَ دُعَاؤُهُ» [نامش علىّ است و دعایش چنین است]:
«یَا دَائِمُ یَا دَیْمُومُ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا کَاشِفَ الْغَمِّ وَ یَا فَارِجَ الْهَمِّ وَ یَا بَاعِثَ الرُّسُلِ وَ یَا صَادِقَ الْوَعْدِ» [اى دائم همیشگى، اى زنده پا برجا، اى که همّ و غمّ را برطرف مى کنى، اى مبعوث کننده پیامبران، اى که در وعده هایت همیشه صادق بوده و هستى]
سپس فرمودند: «مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ کَانَ قَائِدَهُ إِلَى الْجَنَّةِ» [هر کس خدا را به این دعا بخواند خداوند عزّ و جلّ او را با علىّ بن الحسین محشور مىگرداند، و علىّ بن الحسین راهنما و پیشواى او به سوى بهشت خواهد بود]
ابىّ پرسید: «یَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ لَهُ مِنْ خَلَفٍ وَ وَصِیٍّ» [یا رسول اللَّه! آیا او وصىّ و جانشینى خواهد داشت؟]
حضرت فرمودند: «نَعَمْ لَهُ مَوَارِیثُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ» [بله، میراث آسمانها و زمین متعلّق به اوست.]
ابىّ پرسید: «مَا مَعْنَى مَوَارِیثِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَا رَسُولَ اللَّهِ» [میراث آسمانها و زمین یعنى چه؟]
حضرت فرمودند: «الْقَضَاءُ بِالْحَقِّ وَ الْحُکْمُ بِالدِّیَانَةِ وَ تَأْوِیلُ الْأَحْکَامِ وَ بَیَانُ مَا یَکُونُ» [قضاوت به حقّ، حکم نمودن بر اساس دین و دیانت، تأویل أحکام و بیان کردن وقایع آینده.]
ابىّ پرسید: «فَمَا اسْمُهُ» [نامش چیست؟]
حضرت فرمودند: «اسْمُهُ مُحَمَّدٌ وَ إِنَّ الْمَلَائِکَةَ لَتَسْتَأْنِسُ بِهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ» [اسمش محمّد است و در آسمان ها، مونس ملائکه مى باشد و در دعایش چنین مى گوید]:
«اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ لِی عِنْدَکَ رِضْوَانٌ وَ وُدٌّ فَاغْفِرْ لِی وَ لِمَنْ تَبِعَنِی مِنْ إِخْوَانِی وَ شِیعَتِی وَ طَیِّبْ مَا فِی صُلْبِی» [اى خداوندا! اگر از من راضى هستى و مرا دوست دارى، مرا و نیز برادران و شیعیانم را که از من تبعیّت مىکنند، بیامرز و آنچه را در صلب دارم، پاکیزه گردان]
سپس فرمودند: «فَرَکَّبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی صُلْبِهِ نُطْفَةً طَیِّبَةً مُبَارَکَةً زَکِیَّةً وَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ ع أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ طَیَّبَ هَذِهِ النُّطْفَةَ وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ جَعْفَراً وَ جَعَلَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً رَاضِیاً مَرْضِیّاً یَدْعُو رَبَّهُ فَیَقُولُ فِی دُعَائِهِ» [خداوند نیز در صلب او نطفه اى با برکت و پاک و پاکیزه قرار داد و جبرئیل به من خبر داد که خداوندعزّ و جلّ این نطفه را پاکیزه گرداند و آن را در نزد خود جعفر نامید و او را هادى و هدایت شده و نیز راضى و پسندیده گردانید. او پروردگارش را این گونه مى خواند]:
«یَا دَانٍ غَیْرَ مُتَوَانٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اجْعَلْ لِشِیعَتِی مِنَ النَّارِ وِقَاءً وَ لَهُمْ عِنْدَکَ رِضًى وَ اغْفِرْ ذُنُوبَهُمْ وَ یَسِّرْ أُمُورَهُمْ وَ اقْضِ دُیُونَهُمْ وَ اسْتُرْ عَوْرَاتِهِمْ وَ هَبْ لَهُمُ الْکَبَائِرَ الَّتِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ یَا مَنْ لَا یَخَافُ الضَّیْمَ وَ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ اجْعَلْ لِی مِنْ کُلِّ غَمٍّ فَرَجاً» [اى که نزدیک هستى و مسامحه نمىکنى، اى أرحم الرّاحمین، به شیعیانم، وسیلهاى که با آن از شرّ آتش در أمان باشند مرحمت فرما و از آنها راضى باش و گناهانشان را بیامرز و امورشان را آسان گردان و قرض هایشان را أداء نما و زشتى هایشان را بپوشان و گناهان کبیره اى را که غیر از تو کسى از آن خبر ندارد (یا گناههاى کبیرهاى که مربوط به تو است و حقّ النّاس نیست) به آنها ببخش. اى که از ظلم ظالمین نمىهراسى و خواب و خواب آلودگى در تو راهى ندارد، براى من از هر سختى و مشکلى فرجى قرار ده]
آنگاه فرمودند: «مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَبْیَضَ الْوَجْهِ مَعَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِلَى الْجَنَّةِ» [هر کس خدا را با این دعا بخواند خداوند او را با چهرهاى نورانى با جعفر بن محمّد به سوى بهشت محشور مىفرماید]
سپس فرمودند: «یَا أُبَیُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ عَلَى هَذِهِ النُّطْفَةِ نُطْفَةً زَکِیَّةً مُبَارَکَةً طَیِّبَةً أَنْزَلَ عَلَیْهَا الرَّحْمَةَ وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ مُوسَى» [اى ابىّ! خداوند بر روى این نطفه، نطفه اى پاکیزه و با برکت و پاک قرار داده و رحمت و مهربانى را بر آن نازل نموده و او را نزد خود موسى نامیده است]
ابىّ پرسید: «یَا رَسُولَ اللَّهِ کَأَنَّهُمْ یَتَوَاصَفُونَ وَ یَتَنَاسَلُونَ وَ یَتَوَارَثُونَ وَ یَصِفُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً» [یا رسول اللَّه! گویا به هم شبیه هستند (یا یک دیگر را توصیف مىکنند) و از یک نسل هستند و از یک دیگر ارث مىبرند و یک دیگر را توصیف مىنمایند]
حضرت فرمودند: «وَصَفَهُمْ لِی جَبْرَئِیلُ عَنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ جَلَّ جَلَالُهُ» [جبرئیل از جانب خداوند آنها را براى من توصیف نموده است]
ابىّ پرسید: «فَهَلْ لِمُوسَى مِنْ دَعْوَةٍ یَدْعُو بِهَا سِوَى دُعَاءِ آبَائِهِ» [آیا موسى، دعایى غیر از دعاى پدرانش دارد؟]
حضرت فرمودند: «نَعَمْ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ» [بله، او در دعایش چنین مىگوید]:
«یَا خَالِقَ الْخَلْقِ وَ یَا بَاسِطَ الرِّزْقِ وَ فَالِقَ الْحَبِّ وَ النَّوَى وَ بَارِئَ النَّسَمِ وَ مُحْیِیَ الْمَوْتَى وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ وَ دَائِمَ الثَّبَاتِ وَ مُخْرِجَ النَّبَاتِ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ» [اى آفریننده خلق، اى که رزق و روزى را گسترانده اى، اى که دانه هسته را مى شکافى و مى رویانى، اى خالق جانداران، و زنده کننده مردگان! و اى که زنده ها را مى میرانى، اى پا بر جاى همیشگى، اى خارج کننده گیاه [از زمین] با من آن چنان رفتار کن که خود اهل آن هستى].
سپس فرمودند: «مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ قَضَى اللَّهُ تَعَالَى حَوَائِجَهُ وَ حَشَرَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ» [هر کس خداوند را با این دعا بخواند، خدا حوائج او را بر مىآورد و در روز قیامت با موسى بن جعفر محشورش مىنماید]
آنگاه فرمودند: «وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَةً مُبَارَکَةً زَکِیَّةً رَضِیَّةً مَرْضِیَّةً وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ عَلِیّاً یَکُونُ لِلَّهِ تَعَالَى فِی خَلْقِهِ رَضِیّاً فِی عِلْمِهِ وَ حُکْمِهِ وَ یَجْعَلُهُ حُجَّةً لِشِیعَتِهِ یَحْتَجُّونَ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَهُ دُعَاءٌ یَدْعُو بِهِ» [و خداوند نیز در صلب او نطفهاى با برکت و پاک و پسندیده قرار داده و نامش را علىّ گذارده است. در میان خلق، از نظر علم و حکمت مورد رضایت خداوند مى باشد و خدا او را براى شیعیان حجّت قرار مىدهد تا در روز قیامت به (رفتار و گفتار) او استدلال و احتجاج کنند و دعایى دارد که خداوند را به آن دعا مى خواند]:
«اللَّهُمَّ أَعْطِنِی الْهُدَى وَ ثَبِّتْنِی عَلَیْهِ وَ احْشُرْنِی عَلَیْهِ آمِناً أَمْنَ مَنْ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِ وَ لَا حُزْنٌ وَ لَا جَزَعٌ إِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ» [خدایا به من هدایت عطا کن و مرا بر آن ثابت قدم بدار، و مرا با امن و أمان در حالى که بر هدایت هستم محشور کن همچون کسى که هیچ ترس و حزن و جزع و فزعى ندارد، تو أهل تقوى و أهل آمرزش هستى]
سپس فرمودند: «وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَةً مُبَارَکَةً طَیِّبَةً زَکِیَّةً رَضِیَّةً مَرْضِیَّةً وَ سَمَّاهَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ فَهُوَ شَفِیعُ شِیعَتِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ جَدِّهِ لَهُ عَلَامَةٌ بَیِّنَةٌ وَ حُجَّةٌ ظَاهِرَةٌ إِذَا وُلِدَ یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ» [و خداوند در صلب او نطفهاى پر برکت، پاک و پاکیزه و پسندیده قرار داده و او را محمّد بن علىّ نامیده است، او شفیع شیعیان خود و وارث علم جدّش مى باشد و داراى علامت و حجّتى ظاهر و آشکار است. زمانى که متولّد شود مىگ وید «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» و در دعایش مىگوید]:
«یَا مَنْ لَا شَبِیهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ لَا خَالِقَ إِلَّا أَنْتَ تُفْنِی الْمَخْلُوقِینَ وَ تَبْقَى أَنْتَ حَلُمْتَ عَمَّنْ عَصَاکَ وَ فِی الْمَغْفِرَةِ رِضَاکَ» [اى که هیچ مثل و مانندى ندارى تو همان خدایى هستى که معبودى و خالقى جز تو وجود ندارد، تو مخلوقین را فنا مىکنى و خود باقى هستى، تو از نافرمان ها درمى گذرى و رضایت خاطر تو در آمرزش است]
سپس فرمودند: «مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ کَانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ شَفِیعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» [هر کس که این دعا را بخواند محمّد بن علىّ علیهما السّلام در روز قیامت شفیع او خواهد بود]
آنگاه فرمودند: «وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَةً لَا بَاغِیَةً وَ لَا طَاغِیَةً بَارَّةً مُبَارَکَةً طَیِّبَةً طَاهِرَةً سَمَّاهَا عِنْدَهُ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فَأَلْبَسَهَا السَّکِینَةَ وَ الْوَقَارَ وَ أَوْدَعَهَا الْعُلُومَ وَ کُلَّ سِرٍّ مَکْتُومٍ مَنْ لَقِیَهُ وَ فِی صَدْرِهِ شَیْءٌ أَنْبَأَهُ بِهِ وَ حَذَّرَهُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ» [و خداوند متعال در صلب او نطفهاى قرار داده است که نه اهل بغى و ظلم است و نه اهل طغیان و نافرمانى، نیکوکار، مبارک و پاکیزه، آن را در نزد خود علىّ بن محمّد نامیده و لباس سکینه و وقار بر او پوشانیده و علوم و اسرار پنهان را در او به ودیعت نهاده است. هر کس او را ملاقات کند و در سینه چیزى [مخفى] داشته باشد، او را به آن مطلب خبر مى دهد و از دشمنش بر حذر مى دارد و در دعایش چنین مى گوید]:
«یَا نُورُ یَا بُرْهَانُ یَا مُنِیرُ یَا مُبِینُ یَا رَبِّ اکْفِنِی شَرَّ الشُّرُورِ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُکَ النَّجَاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ» [اى نور و اى برهان، اى نورانى و اى آشکار، اى پروردگار من، خودت مرا از شرّ شرور و آفات روزگار حفظ کن و از تو مىخواهم در روزى که صور دمیده مىشود مرا از اهل نجات قرار دهى].
سپس فرمودند: «مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ کَانَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ شَفِیعَهُ وَ قَائِدَهُ إِلَى الْجَنَّةِ» [هر کس که این دعا را بخواند علىّ بن محمّد علیهما السّلام شفیع و پیشواى او به سوى بهشت خواهد بود]
آنگاه فرمودند: «وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِهِ نُطْفَةً وَ سَمَّاهَا عِنْدَهُ الْحَسَنَ فَجَعَلَهُ نُوراً فِی بِلَادِهِ وَ خَلِیفَةً فِی أَرْضِهِ وَ عِزّاً لِأُمَّةِ جَدِّهِ وَ هَادِیاً لِشِیعَتِهِ وَ شَفِیعاً لَهُمْ عِنْدَ رَبِّهِ وَ نَقِمَةً عَلَى مَنْ خَالَفَهُ وَ حُجَّةً لِمَنْ وَالاهُ وَ بُرْهَاناً لِمَنِ اتَّخَذَهُ إِمَاماً یَقُولُ فِی دُعَائِهِ» [و خداوند تبارک و تعالى در صلبش نطفهاى قرار داد که او را نزد خود حسن نامید وى را همچون نورى در شهرها قرار داد، در زمینش خلیفه گرداند و مایه عزّت امّت جدّش نمود و هادى و راهنماى شیعیانش کرده نزد پروردگارش او را شفیع آنان نمود. خداوند او را مایه نقمت و عذاب مخالفین قرار داد و براى دوستانش و کسانى که او را امام خود بدانند، حجّت و برهان گرداند. او در دعایش چنین مى گوید]:
«یَا عَزِیزَ الْعِزِّ فِی عِزِّهِ مَا أَعَزَّ عَزِیزَ الْعِزِّ فِی عِزِّهِ یَا عَزِیزُ أَعِزَّنِی بِعِزِّکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ أَبْعِدْ عَنِّی هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَ ادْفَعْ عَنِّی بِدَفْعِکَ وَ امْنَعْ عَنِّی بِمَنْعِکَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ خِیَارِ خَلْقِکَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا فَرْدُ یَا صَمَدُ» [اى که در عزّت خود عزیزى چقدر عزیز است کسى که در عزّت خود عزیز است! مرا با عزّت خود عزیز گردان و با یاریت تأیید کن، و با قدرت خویش وسوسه هاى شیطانى را از من دور گردان، و مرا حفظ کن و از بهترین خلق خود قرار ده، یا واحد! یا أحد! اى موجود یکتا و بى همتا! و اى بى نیاز]
سپس فرمودند: «مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ حَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ وَ نَجَّاهُ مِنَ النَّارِ وَ لَوْ وَجَبَتْ عَلَیْهِ» [هر کس خدا را با این دعا بخواند، خداوند با او (حسن) محشورش مىنماید و اگر آتش هم بر او واجب و لازم شده باشد، از آتش مىرهاندش]
«وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَکَّبَ فِی صُلْبِ الْحَسَنِ نُطْفَةً مُبَارَکَةً زَکِیَّةً طَیِّبَةً طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً یَرْضَى بِهَا کُلُّ مُؤْمِنٍ مِمَّنْ قَدْ أَخَذَ اللَّهُ تَعَالَى مِیثَاقَهُ فِی الْوَلَایَةِ وَ یَکْفُرُ بِهَا کُلُّ جَاحِدٍ فَهُوَ إِمَامٌ تَقِیٌّ نَقِیٌّ سَارٌّ مَرْضِیٌّ هادی [هَادٍ] مَهْدِیٌّ یَحْکُمُ بِالْعَدْلِ وَ یَأْمُرُ بِهِ یُصَدِّقُ اللَّهَ تَعَالَى وَ یُصَدِّقُهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی قَوْلِهِ یَخْرُجُ مِنْ تِهَامَةَ حِینَ تَظْهَرُ الدَّلَائِلُ وَ الْعَلَامَاتُ وَ لَهُ کُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ» [و خداوند، تبارک و تعالى، در صلب حسن نطفه اى با برکت، پاک و پاکیزه و طاهر و مطهّر قرار داده است که هر مؤمنى، که خداوند از وى براى ولایت پیمان گرفته است، به او راضى و خشنود خواهد شد و هر انسان منکرى به او کافر مىشود، او امامى است با تقوى، پاک، نیکوکار، پسندیده، هدایتگر و هدایت شده، به عدل حکم مى کند و به عدالت دستور مى دهد، خداوند را تصدیق مىکند و قبول دارد و خداوند نیز او را در گفتارش تصدیق مى نماید، از تهامه (محلّى است در عربستان حدّ فاصل ساحل دریاى سرخ تا کوه هاى حجاز) در زمانى که دلائل و علامات آشکار شده باشد، خروج مى کند. او داراى گنج هایى است ولى نه از طلا و نقره بلکه از اسبهایى تام الخلق و قوى و پیاده نظامى با علامت هاى مشخّص (و یا تامّ الخلق و قوى)].
و فرمودند: «یَجْمَعُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ مِنْ أَقَاصِی الْبِلَادِ عَلَى عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَعَهُ صَحِیفَةٌ مَخْتُومَةٌ فِیهَا عَدَدُ أَصْحَابِهِ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَنْسَابِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ طَبَائِعِهِمْ وَ حُلَاهُمْ وَ کُنَاهُمْ کَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِی طَاعَتِهِ» [خداوند تبارک و تعالى از دورترین شهرها به تعداد أهل بدر یعنى سیصد و سیزده نفر براى او سپاه گرد آورد. او نوشته اى در دست دارد که لاک و مهر شده و در آن تعداد و اسامى اصحاب او و نیز نسب شهرهاى آنها و خلق و خوى، وضع ظاهرى، چهره و قیافه و نیز کنیه آنان ثبت شده است. این نفرات جنگاور بوده، در اطاعت و فرمانبردارى از او کوشا هستند و مجدّانه عمل مى کند].
ابىّ پرسید: «وَ مَا دَلَائِلُهُ وَ عَلَامَاتُهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ» [علائم و نشانه هاى او چیست؟]
حضرت فرمودند: «لَهُ عَلَمٌ إِذَا حَانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ انْتَشَرَ ذَلِکَ الْعَلَمُ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَنْطَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى فَنَادَاهُ الْعَلَمُ اخْرُجْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ هُمَا رَایَتَانِ وَ عَلَامَتَانِ وَ لَهُ سَیْفٌ مُغْمَدٌ فَإِذَا حَانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ اخْتَلَعَ ذَلِکَ السَّیْفُ مِنْ غِمْدِهِ وَ أَنْطَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَنَادَاهُ السَّیْفُ اخْرُجْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ فَلَا یَحِلُّ لَکَ أَنْ تَقْعُدَ عَنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ فَیَخْرُجُ وَ یَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ حَیْثُ ثَقِفَهُمْ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَحْکُمُ بِحُکْمِ اللَّهِ یَخْرُجُ جَبْرَئِیلُ ع عَنْ یَمِینِهِ وَ مِیکَائِیلُ عَنْ یَسَارِهِ وَ سَوْفَ تَذْکُرُونَ مَا أَقُولُ لَکُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ تَعَالَى عَزَّ وَ جَلَّ» [وقتى زمان قیام او برسد، آن پرچم خود بخود باز مىشود و خداوند آن را به سخن مى آورد سپس پرچم، او (حضرت مهدىّ آل محمّد) را صدا مىکند و مىگوید: «اى ولىّ خدا! قیام کن و دشمنان خدا را بکش». و این دو (یعنى باز شدن پرچم و نطق او) دو علامت و نشانه براى او هستند. و نیز شمشیرى غلاف شده دارد، که وقتى زمان قیامش فرا رسد آن شمشیر از غلاف خود خارج مىشود و خداوند آن را به سخن مى آورد شمشیر صدا مى زند و مى گوید» اى ولىّ خدا بپا خیز که دیگر براى تو جائز نیست از پیکار با دشمنان خدا باز ایستى» پس، حضرت قیام مى کند و دشمنان خدا را در هر جا به دست آورد مى کشد و حدود الهى را برپا کرده، اجرا مى کند، به حکم خداوند حکم مى کند. در حالى که جبرئیل علیه السّلام در سمت راست آن حضرت و میکائیل در سمت چپ ایشان خواهند بود، این مطلب را که برایتان گفتم و لو بعد از مدّتى خواهید دانست و کارهایم را بر عهده خدا مى گذارم].
سپس فرمودند: «یَا أُبَیُّ طُوبَى لِمَنْ لَقِیَهُ وَ طُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ طُوبَى لِمَنْ قَالَ بِهِ یُنْجِیهِمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ الْهَلَکَةِ وَ بِالْإِقْرَارِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِجَمِیعِ الْأَئِمَّةِ یَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمُ الْجَنَّةَ مَثَلُهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَثَلِ الْمِسْکِ الَّذِی یَسْطَعُ رِیحُهُ وَ لَا یَتَغَیَّرُ أَبَداً وَ مَثَلُهُمْ فِی السَّمَاءِ کَمَثَلِ الْقَمَرِ الْمُنِیرِ الَّذِی لَا یُطْفَى نُورُهُ أَبَداً» [اى ابىّ، خوشا به حال کسى که او را ملاقات کند، خوشا به حال کسى که او را دوست بدارد، و خوشا به حال کسى که به او معتقد باشد، خداوند، به خاطر وى و به خاطر إقرار و اعتقاد به خدا و رسول و همگى ائمّه، آنها را از هلاکت نجات مىدهد، خداى منّان درهاى بهشت را براى آنها باز مى کند. مثل آنها در زمین، مثل مشک است که دائم از خود بوى خوش ساطع مىکند ولى تغییرى در او حاصل نمى شود. و مثل آنها در آسمان مثل ماه نورانى است که هیچ گاه نورش خاموش نمىشود].
ابىّ پرسید: «یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ بَیَانُ حَالِ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» [ابىّ عرض کرد: أحوالات این ائمّه، از طرف خداوند چگونه بیان شده است؟]
حضرت فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ عَلَیَّ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ صَحِیفَةً اسْمُ کُلِّ إِمَامٍ عَلَى خَاتَمِهِ وَ صِفَتُهُ فِی صَحِیفَتِهِ» [خداوند، دوازده صحیفه بر من نازل فرمود که اسم هر امامى داخل قسمت مهرشده مربوط به آن امام است و وصف [و احوال] او در صحیفه مربوط به خود اوست].
ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 59- 64؛ 2جلد، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، 1378ق؛ با ترجمه ترجمه غفارى و مستفید، نشر صدوق، چاپ اول، تهران،1372 ش.
- ۰۴/۰۴/۲۰