آخوند ملاحسینقلى همدانى (رحمهالله) یک مجتهد، عارف و واعظ حقیقى بود. در یکى از سفرهاى خود که با جمعى از شاگردان به عتبات عالیات میرفت، در بین راه به قهوهخانهای رسیدند که جمعى از اهل هوا و هوس در آنجا میخواندند و پایکوبی میکردند. آخوند به شاگردانش فرمود: «یکى برود و آنان را نهى از منکر کند». بعضى از شاگردان گفتند: «اینها به نهى از منکر توجه نخواهند کرد». آخوند فرمود: «من خودم میروم».
آن بزرگوار نزدیک آنان رفت و به رئیسشان گفت: «اجازه میفرمایید من هم بخوانم و شما بنوازید»؟...
- ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۵