حکایتی جالب درمورد تأثیر موعظه!
یکی از راههای هدایت انسانها موعظه است. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«ٱدْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِٱلْحِکْمَةِ وَ ٱلْمَوْعِظَةِ ٱلْحَسَنَة» ۱
با حکمت و پند دادن نیکو به راه
پروردگارت دعوت کن.
موعظه به این معنا تفسیر شده که کارهای نیک طوری یادآوری شود که قلب شنونده از شنیدن آن بیان، رقت پیدا کند و درنتیجه تسلیم گردد.۲
امام علی علیهالسلام هم به فرزندشان امام حسن علیهالسلام سفارش نمودند که:
«أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَه» ۳:
(پسرم) قلب خویش را با موعظه زنده بدار.
حکایتی جالب دربارهی تأثیر موعظه:
آخوند ملاحسینقلى همدانى (رحمهالله) یک
مجتهد، عارف و واعظ حقیقى بود. در یکى از سفرهاى خود که با جمعى از شاگردان به
عتبات عالیات میرفت، در بین راه به قهوهخانهای رسیدند که جمعى از اهل هوا و هوس
در آنجا میخواندند و پایکوبی میکردند. آخوند به شاگردانش فرمود: «یکى برود و
آنان را نهى از منکر کند». بعضى از شاگردان گفتند: «اینها به نهى از منکر توجه
نخواهند کرد». آخوند فرمود: «من خودم میروم».
آن بزرگوار نزدیک آنان رفت و به رئیسشان گفت: «اجازه میفرمایید من هم بخوانم و
شما بنوازید»؟ رئیس گفت: «مگر شما بلدى بخوانى»؟ فرمود: «آرى». گفت: «بخوان».
آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام کرد:
لا اِلَهَ اِلاّ اللّه
حقاً حقاً صِدقاً صِدقاً؛
(معبودى بهحق و شایسته پرستش، جز خدا نیست. این را بهحق و راستى مىگویم)
اِنَّ الدُّنْیا قَد غَرَّتْنا
واستهوتنا واستغوتنا
(بهراستیکه دنیا ما را فریفت و ما را به خود سرگرم نمود و فریب داد)
یابْنَ الدُّنْیَا مَهْلاً مَهْلاً
یَابْنَ الدُّنْیَا دَقّاً دَقّاً
(اى فرزند دنیا! آرام باش! آرام! اى فرزند دنیا [در کار خود] دقیق شو! دقیق!)
یَابْنَ الدُّنْیَا جَمْعاً جَمْعاً
تَفْنى الدُّنْیَا قَرْناً قَرْناً
(اى فرزند دنیا [کردار نیک] گردآورى کن! گردآوردنى! دنیا سپرى مىشود، قرن به قرن)
ما مِنْ یَومٍ یُمْضى عَنَّا
اَوْهى رُکْناً مِنَّا
(هیچ روزى از عمر ما نمیگذرد، جز اینکه پایه و رکنى از ما را سست میگرداند)
قَدْ ضَیَّعْنا داراً تَبْقى
وَاسْتَوطَنّا دَاراً تَفْنى
(ما سراى باقى را ضایع و سراى فانى را وطن و جایگاه خویش ساختیم)
لَسْنا نَدرى ما فَرَّطْنا
فِیها اِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنا 4
(ما آنچه را که در آن کوتاهى کردهایم، نمیدانیم؛ مگر روزى که مرگ به سراغ ما
بیاید)
آن جمعِ سرمست از لذتهای زودگذر دنیوى، وقتى این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن
عارف هدایتگر شنیدند، به گریه درآمدند و به دست ایشان توبه کردند. یکى از شاگردان میگوید:
«وقتیکه ما ازآنجا دور میشدیم، هنوز صداى گریه آنها به گوش میرسید».۵
پینوشت:
۱. سوره نحل، آیه ۱۲۵
۲. تفسیر المیزان، ذیل آیه مربوطه
۳. نامه سی و یکم نهج البلاغه
۴. امالی، شیخ صدوق، مجلس چهلم، چاپ موسسه بعثه، ص ۲۹۵
5. تبلیغ در رمضان، معاونت تبلیغ حوزه های علمیه، ص٩٩١