شبهنگام بود. در محوطه دارالامارۀ کوفه دراز کشیده بود.
میدانست که شبهای امیرالمؤمنین علیهالسلام، شبهای معمولی نیست که به خواب و غفلت بگذرد.
شنیده بود که آن حضرت، چه مناجات جانسوزی در دل شب با پروردگارش دارد.
شاید دوست نداشت بخوابد و این فرصت را که به همجواری با مولای مناجاتیان برایش نصیب شده بود از دست بدهد.
ناگهان دید که حضرت وارد محوطه شد، درحالیکه بهمانند شخص واله و سرگشته بود...
- ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۰۹