یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها


این دنیا محل ابتلاء و آزمایش انسان است و خداوند در این دنیا انسان‌ها را به طرق مختلف امتحان می‌کند.

یکی از چیزهایی که خداوند به‌وسیله آن بشر را مورد امتحان قرار می‌دهد، دنیا و امور دنیوی است

همچنان که در قرآن کریم می‌خوانیم:

"وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ".1

و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله‏] آزمایش [شما] هستند.

 

حتی در روایتی از رسول خدا صلی‌الله علیه وآله این نوع امتحان، آزمایش ویژه‌ای برای مسلمانان

دانسته شده است که در امت اسلام جلوه بیشتری دارد. آنجا که فرمودند:

"إنّ لکلّ أمّة فتنة، و إنّ فتنة أمّتى‏ المال".2

هر امّتى را امتحانی است و امتحان امّت من مال است.

 

فتنه بودن دنیا برای انسان و امتحان وی با امور دنیوی به این صورت متصور است که زیبایی‌ها، خوشی‌ها و لذت‌های دنیا از انسان دلبری می‌کند؛ طوری که انسان فریفته آن می‌شود؛ از رغبتش برای آخرت کاسته می‌شود و لذت‌های زودگذر دنیایی را بر امور اخروی ترجیح می‌دهد. درحالی‌که آنچه از بین می‌رود دنیاست و آنچه باقی می‌ماند اعمال صالح آخرت ساز است.

"الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً".3

مال و فرزندان زیور زندگى دنیایند و نیکی‌های ماندگار ازنظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و ازنظر امید [نیز] بهتر است.

 

در کتاب شریف کافی، حکایت آموزنده‌ای درباره فتنه بودن دنیا و فریبندگی آن نقل‌شده است.

از امام باقر علیه‌السلام روایت‌شده که فرمودند:

در زمان رسول خدا صلی‌الله علیه وآله مؤمن تنگدست بسیار نیازمندى از اصحاب صفه (به نام سعد) بود که همه نمازهایش را در اوقاتشان همراه رسول خدا صلی‌الله علیه وآله بجا مى ‏آورد. طوری که هیچ‌گاه ملازمت با حضرت در اوقات نماز را ترک نمی‌کرد.

رسول خدا صلی‌الله علیه وآله با مشاهده نیازمندی و غربت او، دلش به حال وى مى‏سوخت و مى ‏فرمود:

اى سعد! اگر چیزى به دستم رسید، تو را بى‏نیاز خواهم کرد!

مدتى گذشت و چیزى به دست پیامبر صلی‌الله علیه وآله نرسید. این وضعیت بر اندوه وى نسبت به سعد افزود.

خداوند سبحان با آگاهى از اندوه آن حضرت نسبت به سعد، جبرئیل علیه السلام را با دو درهم بر پیامبر صلی‌الله علیه وآله فرستاد.

پس جبرئیل به آن حضرت عرض کرد: اى محمد (صلی‌الله علیه وآله)! همانا خداوند از اندوه تو براى سعد آگاه است. آیا دوست دارى او را بى ‏نیاز کنى؟

حضرت فرمود: آرى!

جبرئیل گفت: این دو درهم را بگیر، به سعد ببخش و به او دستور بده با آن‌ها تجارت کند.

حضرت آن دو درهم را گرفت و براى نماز ظهر بیرون آمد.

سعد نزدیک درِ منزل رسول خدا صلی‌الله علیه وآله منتظر آن حضرت بود.

پیامبر صلی‌الله علیه وآله با مشاهده سعد فرمود: اى سعد! آیا مى‏توانى خوب تجارت کنى؟

سعد گفت: به خدا سوگند! تاکنون مالى نداشته‏ام که با آن تجارت کنم!

حضرت دو درهم را به وى داد و فرمود: با این دو درهم تجارت کن و برای جلب روزى خدا به کار گیر.

سعد دو درهم را گرفت و با حضرت همراه شد و نماز ظهر و عصر را همراه پیامبر صلی‌الله علیه وآله بجا آورد.

پس از نماز عصر، پیامبر صلی‌الله علیه وآله به وى فرمود: اى سعد! در جستجوى روزى به پا خیز، که من نسبت به تو اندوهگینم!

سعد وارد بازار شد. هر چه را به یک‌درهم مى ‏خرید به دو درهم مى ‏فروخت و هر چه را به دو درهم مى‏خرید به چهار درهم مى ‏فروخت. به این صورت دنیا به سعد روى آورد، مال و ثروتش زیاد شد و تجارتش بالا گرفت. پس نزدیک مسجد جایى را گرفت و در آنجا مشغول تجارت گردید.

وقتى بلال اذان مى‏گفت، پیامبر صلی‌الله علیه وآله براى نماز بیرون مى ‏آمد؛ ولى سعد برخلاف گذشته مشغول دنیا بود و هنوز وضو نگرفته بود و آماده نماز نشده بود.

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله به وى فرمود: اى سعد! دنیا تو را به خود مشغول کرد و از نماز بازداشت.

سعد مى ‏گفت: چه کنم؟ آیا مالم را تباه کنم؟ به این‌یکی جنس فروخته ‏ام و مى ‏خواهم پولش را بگیرم و از آن‌یکی جنس خریده‏ ام و مى ‏خواهم پولش را به وى بپردازم.

مشاهده وضعیت سعد براى پیامبر صلی‌الله علیه وآله اندوه‌بارتر از مشاهده تنگدستى و فقر وى درگذشته بود.

پس جبرئیل بر پیامبر صلی‌الله علیه وآله فرود آمد و عرض کرد: اى محمد (صلی‌الله علیه وآله)، خداوند از اندوه تو نسبت به سعد آگاه است. وضعیت گذشته وى براى تو محبوب‏تر است یا وضع کنونى او؟

حضرت فرمود: اى جبرئیل، بلکه وضع گذشته وى براى من محبوب‏تر است! دنیاى سعد آخرتش را از بین برد!

پس جبرئیل گفت: همانا دوستى دنیا و اموال فریبنده و باعث فراموشى آخرت است.

به سعد بگو: دو درهمى را که به وى دادى به تو بازگرداند؛ چراکه کارش را به وضعیت گذشته بازمى ‏گرداند.

وقتى پیامبر صلی‌الله علیه وآله بیرون رفت و با سعد دیدار کرد، به وى گفت: اى سعد! آیا نمى ‏خواهى دو درهمى را که به تو دادم به من بازگردانى؟

سعد گفت: آرى؛ بلکه به‌جای آن دو درهم، دویست درهم مى‏دهم!

حضرت فرمودندوآله فرمود: اى سعد! من فقط آن دو درهم را مى‏خواهم!

سعد دو درهم به رسول خدا صلی‌الله علیه وآله داد.

پس‌ازآن، دنیا از سعد روى گرداند تا همه اموالی که جمع کرده بود از دستش رفت و به همان وضعیت پیشین بازگشت.4



پاورقی:

1. سوره انفال ، آیه 28

2. شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم ص) ؛ محمد بن سلامة قضاعی ؛ ص361

3. سوره کهف ، آیه 46

4. الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏5 ؛ ص312

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.