امتحان امت پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله)
این دنیا محل ابتلاء و آزمایش انسان است و خداوند در این دنیا انسانها را به طرق مختلف امتحان میکند.
یکی از چیزهایی که خداوند بهوسیله آن بشر را مورد امتحان قرار میدهد، دنیا و امور دنیوی است
همچنان که در قرآن کریم میخوانیم:
"وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ".1
و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند.
حتی در روایتی از رسول خدا صلیالله علیه وآله این نوع امتحان، آزمایش ویژهای برای مسلمانان
دانسته شده است که در امت اسلام جلوه بیشتری دارد. آنجا که فرمودند:
"إنّ لکلّ أمّة فتنة، و إنّ فتنة أمّتى المال".2
هر امّتى را امتحانی است و امتحان امّت من مال است.
فتنه بودن دنیا برای انسان و امتحان وی با امور دنیوی به این صورت متصور است که زیباییها، خوشیها و لذتهای دنیا از انسان دلبری میکند؛ طوری که انسان فریفته آن میشود؛ از رغبتش برای آخرت کاسته میشود و لذتهای زودگذر دنیایی را بر امور اخروی ترجیح میدهد. درحالیکه آنچه از بین میرود دنیاست و آنچه باقی میماند اعمال صالح آخرت ساز است.
"الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً".3
مال و فرزندان زیور زندگى دنیایند و نیکیهای ماندگار ازنظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و ازنظر امید [نیز] بهتر است.
در کتاب شریف کافی، حکایت آموزندهای درباره فتنه بودن دنیا و فریبندگی آن نقلشده است.
از امام باقر علیهالسلام روایتشده که فرمودند:
در زمان رسول خدا صلیالله علیه وآله مؤمن تنگدست بسیار نیازمندى از اصحاب صفه (به نام سعد) بود که همه نمازهایش را در اوقاتشان همراه رسول خدا صلیالله علیه وآله بجا مى آورد. طوری که هیچگاه ملازمت با حضرت در اوقات نماز را ترک نمیکرد.
رسول خدا صلیالله علیه وآله با مشاهده نیازمندی و غربت او، دلش به حال وى مىسوخت و مى فرمود:
اى سعد! اگر چیزى به دستم رسید، تو را بىنیاز خواهم کرد!
مدتى گذشت و چیزى به دست پیامبر صلیالله علیه وآله نرسید. این وضعیت بر اندوه وى نسبت به سعد افزود.
خداوند سبحان با آگاهى از اندوه آن حضرت نسبت به سعد، جبرئیل علیه السلام را با دو درهم بر پیامبر صلیالله علیه وآله فرستاد.
پس جبرئیل به آن حضرت عرض کرد: اى محمد (صلیالله علیه وآله)! همانا خداوند از اندوه تو براى سعد آگاه است. آیا دوست دارى او را بى نیاز کنى؟
حضرت فرمود: آرى!
جبرئیل گفت: این دو درهم را بگیر، به سعد ببخش و به او دستور بده با آنها تجارت کند.
حضرت آن دو درهم را گرفت و براى نماز ظهر بیرون آمد.
سعد نزدیک درِ منزل رسول خدا صلیالله علیه وآله منتظر آن حضرت بود.
پیامبر صلیالله علیه وآله با مشاهده سعد فرمود: اى سعد! آیا مىتوانى خوب تجارت کنى؟
سعد گفت: به خدا سوگند! تاکنون مالى نداشتهام که با آن تجارت کنم!
حضرت دو درهم را به وى داد و فرمود: با این دو درهم تجارت کن و برای جلب روزى خدا به کار گیر.
سعد دو درهم را گرفت و با حضرت همراه شد و نماز ظهر و عصر را همراه پیامبر صلیالله علیه وآله بجا آورد.
پس از نماز عصر، پیامبر صلیالله علیه وآله به وى فرمود: اى سعد! در جستجوى روزى به پا خیز، که من نسبت به تو اندوهگینم!
سعد وارد بازار شد. هر چه را به یکدرهم مى خرید به دو درهم مى فروخت و هر چه را به دو درهم مىخرید به چهار درهم مى فروخت. به این صورت دنیا به سعد روى آورد، مال و ثروتش زیاد شد و تجارتش بالا گرفت. پس نزدیک مسجد جایى را گرفت و در آنجا مشغول تجارت گردید.
وقتى بلال اذان مىگفت، پیامبر صلیالله علیه وآله براى نماز بیرون مى آمد؛ ولى سعد برخلاف گذشته مشغول دنیا بود و هنوز وضو نگرفته بود و آماده نماز نشده بود.
پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله به وى فرمود: اى سعد! دنیا تو را به خود مشغول کرد و از نماز بازداشت.
سعد مى گفت: چه کنم؟ آیا مالم را تباه کنم؟ به اینیکی جنس فروخته ام و مى خواهم پولش را بگیرم و از آنیکی جنس خریده ام و مى خواهم پولش را به وى بپردازم.
مشاهده وضعیت سعد براى پیامبر صلیالله علیه وآله اندوهبارتر از مشاهده تنگدستى و فقر وى درگذشته بود.
پس جبرئیل بر پیامبر صلیالله علیه وآله فرود آمد و عرض کرد: اى محمد (صلیالله علیه وآله)، خداوند از اندوه تو نسبت به سعد آگاه است. وضعیت گذشته وى براى تو محبوبتر است یا وضع کنونى او؟
حضرت فرمود: اى جبرئیل، بلکه وضع گذشته وى براى من محبوبتر است! دنیاى سعد آخرتش را از بین برد!
پس جبرئیل گفت: همانا دوستى دنیا و اموال فریبنده و باعث فراموشى آخرت است.
به سعد بگو: دو درهمى را که به وى دادى به تو بازگرداند؛ چراکه کارش را به وضعیت گذشته بازمى گرداند.
وقتى پیامبر صلیالله علیه وآله بیرون رفت و با سعد دیدار کرد، به وى گفت: اى سعد! آیا نمى خواهى دو درهمى را که به تو دادم به من بازگردانى؟
سعد گفت: آرى؛ بلکه بهجای آن دو درهم، دویست درهم مىدهم!
حضرت فرمودندوآله فرمود: اى سعد! من فقط آن دو درهم را مىخواهم!
سعد دو درهم به رسول خدا صلیالله علیه وآله داد.
پسازآن، دنیا از سعد روى گرداند تا همه اموالی که جمع کرده بود از دستش رفت و به همان وضعیت پیشین بازگشت.4
پاورقی:
1. سوره انفال ، آیه 28
2. شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم ص) ؛ محمد بن سلامة قضاعی ؛ ص361
3. سوره کهف ، آیه 46
4. الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج5 ؛ ص312