آیا با وجود این دلیل آشکار، شک در خداوند روا است؟!
﴿قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِی اللَّهِ شک فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾
رسولانِ آنها گفتند: «آیا در خدا شک است؟! خدایى که آسمانها و زمین را آفریده.
این آیه، احتجاجی است از طرف انبیاء الهی برای اثبات وجود پروردگار متعال است.
بعدازآنکه این رسولان الهی با دلایل روشن بهسوی این اقوام آمدند، کفار و مشرکین گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستادهشدهاید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را بهسوی آن مىخوانید، شک و تردید داریم».[1]
پیامبران الهی به این کفار چنین پاسخ دادند که:
باوجود آسمانها و زمین و دلالت آنها بر ضرورت فاطر و آفریننده، مجالی برای تردید و شک در خداوند باقی نمیماند؛[2] زیرا وقتی خداوند خالق ما و ارواح انسانها و فاطر جمیع ارزاق و مصالح آنها است، چگونه میتواند قابلتردید باشد؟![3]
مرحوم علامه طباطبایی این کلام رسولان را در مقام اثبات توحید ربوبی خداوند میداند و آن را چنین تبیین میکند که:
در اولین نگاهی که به این جهان میکنیم، آن را مجموعهای از موجودات محدود و کثیری مییابیم که هر یک از آن موجودات از یکدیگر متمایز شدهاند.
از طرف دیگر هیچیک از این اشیاء، وجودش را از نفس خودش ندارند و بهاصطلاح قائمبهذات نیستند؛ دلیل آن هم این است که اگر وجودشان از خودشان بود، هرگز دچار تغییر و نابودی نمیشدند. پس وجود آنها و اجزاءشان از غیر خودشان است که آن غیر، خودش محدود به حدی نیست؛ والا خود آن موجود هم محدود به محدودکنندهای بود.
همچنین این موجود کثیرت بردار و متعدد نیست؛ زیرا موجودی متعدد میشود که حد بردارد و محدود شود؛ درحالیکه موجود مرد بحث ما نامحدود است؛
و نیز ربوبیت این موجود، منحصره است و هیچ ربی غیر از او وجود ندارد؛ زیرا فقط او است که تمام مخلوقات را آفریده است و ازآنجا تدبیر امور مخلوقات به دست خالقشان است، پس تدبیر امور تمام مخلوقات به دست این موجود نامحدود است؛ و این موجود همان الله تبارکوتعالی است.[4]