شرط قبولی اعمال
خداوند در قرآن کریم بعد از اشاره به جریان قربانی دادن هابیل و قابیل و قبول کردن قربانی یکی از آن دو، از زبان هابیل ملاک قبولی اعمال را «تقوا» معرفی میکند و میفرماید:
«وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»[1]
خبر دو پسر آدم را بهدرستی بر آنان بخوان، هنگامیکه [هریک از] آن دو، قربانیى تقدیم کردند؛ پس از یکى از آن دو قبول شد و از دیگرى قبول نشد. او گفت: حتماً تو را خواهم کشت. گفت: خدا فقط از تقواپیشگان قبول مىکند.
دربارۀ دلیل قبول شدن قربانی از هابیل و رد قربانی قابیل، مفسرین دو علت را بیان کردهاند:
یکی اینکه قابیل فاجر و فاسق بود؛ درحالیکه هابیل باتقوا و فرمانبردار پروردگار بود و به همین دلیل هابیل گفت «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ».
دوم اینکه قابیل پستترین و نامرغوبترین مال خود را برای قربانی آورد، درحالیکه هابیل بهترین مال خود را برای خداوند قربانی کرد. [2] به همین خاطر خداوند قربانی هابیل را قبول و قربانی قابیل را رد کرد.[3]
در فقرۀ «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»، اگرچه کلمه «تقوى» مطلق است و مقید نیست که از چه چیزی پرهیز شود، لکن منظور معلوم است؛ زیرا سزاوارترین چیزى که باید از آن پرهیز کرد، گناه است؛ بنابراین معنی آیه چنین است که «خداوند طاعت را از کسانى مىپذیرد که از معصیتها بپرهیزند». قبول شدن طاعت نیز یعنی اعطاء ثواب به اطاعتکننده.[4]
یکی از مهمترین پیامهای آیۀ فوق این است که انسان باید بهترین اعمال خود را محضر الهی تقدیم کند تا مقبول پروردگار واقع شود و بهترین اعمال هم عبارت است از اعمالی که توأم با پرهیزکاری و خشیت از پروردگار باشد.