روایتی شنیدنی از رشادت و شهادت یکی از یاران امام حسین علیهالسلام
عشق واقعی را اگر میطلبی درصحنۀ عاشورا جستجو کن. وفا را، ایثار را، شجاعت را و ولایت را هم اگر میطلبی در میان عاشورائیان جستجو کن.
سخن از رشادت و ازخودگذشتگی «عَمْرو بن قُرْطه» است.
مردی که بعد از اجازه از امام حسین علیهالسلام به میدان رفت، عدۀ زیادی را هلاک کرد و تا آخرین توان خود جانبازى کرد.
آنقدر رشادت داشت که هر تیرى بهسوی آمام مىآمد، دستش را سپر آن تیر قرار مىداد و هر شمشیرى که بهطرف آن حضرت کشیده مىشد، قلب را در برابر آن قرار مىداد تا مبادا آسیبى به آن حضرت برسد؛ تا اینکه پیکرش پر از زخم شد.
در این هنگام به امام حسین علیهالسلام رو نموده و عرض کرد:
«یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله) أَ وَفَیْتُ»
اى پسر رسول خدا آیا به عهد خود وفا کردم؟
امام علیهالسلام فرمود:
«نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِی فِی الْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّی فِی الْأَثَرِ»
آرى، تو پیش از من به بهشت میروى؛ پس سلام مرا به رسول خدا (ص) ابلاغ کن و به او عرض کن که من نیز به دنبال تو مىآیم.
سپس آنقدر جنگ کرد تا اینکه شهید شد.[1]
بنگر چطور انسان باارزشترین سرمایهاش که جانش باشد را در پیشگاه محبوب و امامش فدا میکند ولی هنوز در تردید است که آیا حق مطلب را در وفاداری به امام ادا کرده یا نه؟!