آفرینش برخی مخلوقات از راه اسباب و عوامل غیرعادى
درسی از صفحه پنجاه و ششم قرآن کریم
هنگامیکه حضرت مریم سلاماللهعلیها بشارت تولد عیسى حضرت عیسی را شنید «گفت: پروردگارا چگونه فرزندى براى من خواهد بود، درحالیکه هیچ انسانى با من تماس نگرفته» و هرگز همسرى نداشته ام. (قالَتْ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ).[1]
ولى خداوند به این شگفتى حضرت مریم پایان داد و «فرمود: اینگونه خدا هر چه را بخواهد مى آفریند و هنگامیکه چیزى را مقرر کند (و فرمان وجود آن را صادر نماید) تنها به آن مى گوید: موجود باش، آن نیز فوراً موجود مىشود» (قالَ کَذلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ).[2]
خداوند با این عبارت خواست بگوید که اى مریم این تعجب تو جا ندارد؛ زیرا وقتى تعجب صحیح است که خدا قادر بر پدید آوردن چنین فرزندى نباشد و یا اگر هم باشد برایش دشوار باشد. درحالیکه قدرت خداى تعالى نامحدود باشد و هر کارى بخواهد بکند، دیگر چه جاى تعجب است. مسئله دشوارى هم وقتى تصور مىشود که کار نیازمند به اسباب و وسایل باشد، هر چه اسباب و وسایل بیشترى بخواهد آن کار دشوارتر است و هرقدر آن اسباب نایابتر و از دسترس دورتر باشد، باز کار دشوارتر خواهد بود. درحالیکه خداى عزّوجلّ هیچچیزی را با ابزار و وسایل خلق نمىکند، بلکه هر وقت اراده امرى را کند، تنها کافى است فرمان دهد که «باش» و آن چیز موجود شود.[3]
نظام طبیعت، مخلوق خدا و محکوم فرمان اوست و هرگاه بخواهد مى تواند این نظام را دگرگون سازد و بهوسیلهی اسباب و عوامل غیرعادى موجوداتى بیافریند. بهعبارتدیگر، به وجود آمدن فرزند سببى دارد که گاهى طبیعى و از طریق ازدواج است و گاهى غیرطبیعی و بهوسیلهی اسباب ماوراى طبیعى. در مورد مریم علیهاالسلام در آیات دیگر قرآن اشاره شده که روح القدس در وجود او دمید و عیسى علیهالسلام پدید آمد.[4]