پاسخ قرآن به کسانی که حضرت مسیح (ع) را خدا میدانستند
درسی از صفحه صد و ده قرآن کریم
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ الله هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ قُلْ فَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ الله شَیْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ الله عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»[1]
این آیه پاسخی است برهانی به یکی از طوایف مسیح که معتقد به اتحاد خداوند با حضرت مسیح علیهالسلام بودند و میگفتند آن حضرت هم خدا است و هم انسان.[2]
خداوند در این آیه رسول خدا صلیالله علیه و آله را مأمور میکند تا با احتجاج برهانی تناقض گفتار آنان و بطلان اعتقادشان را بیان کند. با این بیان که:
ازیکطرف مسیحیان همانطور که قائل به حضرت عیسی علیهالسلام هستند، همچنین آن حضرت را بشر میدانند و مسلم است که اگر حضرت عیسی علیهالسلام بشر است پس باید هر آنچه بر سایر انسانها جاری میشود، بر آن حضرت نیز جای باشد. از طرف دیگر خداوند خالق موجودات است، مالک آنها است و از آنجا که بر هر چیزی قادر است، پس قدرت دارد تمام انسانها و مخلوقات ازجمله حضرت عیسی علیهالسلام را از بین ببرد کند. پس یکی از اموری که بر تمام مخلوقات ازجمله انسان و ازجمله حضرت عیسی علیهالسلام جاری میشود این است که خداوند قادر در آنها هر نوع تصرفی بنماید و حتی آنها را هلاک کند. درحالیکه اگر حضرت مسیح علیهالسلام خدا باشد هلاکت او ممتنع است. پس اعتقاد به اینکه آن حضرت هم خدا است و هم بشر تناقض است؛ چون لازمۀ آن این است که هلاک شدن حضرت عیسی علیهالسلام هم ممکن باشد و هم محال باشد و این تناقض است.[3]