قرآن بهترین شاهد بر حقانیت رسالت رسول خدا (ص)
درسی از صفحه صد و سی ام قرآن کریم
«قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهادَةً قُلِ الله شَهیدٌ بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ الله آلِهَةً أُخْرى قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنی بَریءٌ مِمَّا تُشْرِکُون»[1]
عده اى از مشرکان مکه نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمدند و گفتند:
«تو چگونه پیامبرى هستى که کسی را با تو موافق نمىبینیم؟! حتى از یهود و نصاری درباره تو تحقیق کردیم آنها نیز شهادتى به حقانیت تو براساس محتویات تورات و انجیل ندادند، لااقل کسى را به ما نشان ده که گواه بر رسالت تو باشد».[2]
براساس آیۀ فوق، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مأمور شد تا خداوند را گواه میان خودش و آنها معرفی نماید و بگوید این قرآن را بر من وحى فرستاده تا شما را و تمام کسانى را که سخنان من در طول تاریخ بشر و پهنه زمان و در تمام نقاط جهان به گوش آنها مى رسد از عواقب دردناک مخالفت فرمان خدا بترسانم؛ قرآنى که ممکن نیست ساخته فکر بشرى آنهم در آن عصر و زمان و در آن محیط و مکان بوده باشد؛ قرآنى که الفاظ و معانی آن اعجاز است؛ آیا همین یک شاهد بزرگ، دلیل بر گواهى خداوند بر حقانیت دعوت من نیست؟[3]
مشرکین نمیتوانستند در جواب آن حضرت بگویند که «ما اصلاً قرآن تو را کلام خداوند نمیدانیم»؛ زیرا آنها در همین قرآن چند بار دعوت شدهاند به اینکه درصورتیکه قرآن را کلام بشر نمیدانند اگر میتوانند مثل آن را بیاورند، ولی آنان از آوردن مثل آن عاجز ماندند.[4]
بنابراین رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برای اثبات رسالت خویش از جانب خداوند به قرآنی استشهاد کردند که کفار آن را کلام خداوند و معجزه میدانستند.