چند مورد از خوردنیهای حرام در بیان قرآن کریم
درسی از صفحه صد و چهل و هفت قرآن کریم
در آیه 145 سوره انعام خداوند براى روشن ساختن محرمات الهى از بدعت هایى که مشرکان در آئین حق گذاشته بودند، به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) دستور مى دهد که به مشرکین بگوید:
«قُلْ لا أَجِدُ فِی ما أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِه»
در آنچه بر من وحى شده هیچ غذاى حرامى را براى هیچکس نمى یابم مگر چند چیز:
نخست اینکه: مردار باشد.
دوم: خونى که از بدن حیوان بیرون مىریزد (نه خونهایى که پس از بریدن رگهاى حیوان و خارج شدن مقدار زیادى از خون در لابلاى رگهاى موئین در وسط گوشتها باقى مىماند).
سوم: گوشت خوک؛ (زیرا) همه اینها (گوشت مردار، خون و گوشت خوک) رجس و پلیدى است (و مایه تنفر طبع سالم آدمى و منبع انواع آلودگیها و سرچشمه زیانهاى مختلف)
چهارم: یا حیواناتى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آنها برده شده است.
نکته: غذاهاى حرام منحصر به اینها نیست. گوشت حیوانات درنده و گوشت حیوانات دریایى (جز ماهى فلسدار) و مانند آنها همگى حرام هستند؛ ولی از آنجا که این آیه، تنها نظر به نفى احکام خرافى مشرکان دارد و به اصطلاح، حصر اضافى است، در آیه هیچ نامى از آنها به میان نیامده. به تعبیر دیگر آیه مىگوید: محرمات الهى اینها هستند نه آنچه شما به هم بافتهاید؛ مثل جایی که کسى از ما سؤال مىکند آیا حسن و حسین، هر دو آمدند، ما در جواب مىگوئیم نه فقط حسن آمد، در اینجا منظورمان این است که آمدن نفر دوم، یعنى حسین را نفى کنیم، اما هیچ مانعى ندارد کسان دیگرى که اصلا مورد بحث ما نبوده اند آمده باشند.
منبع: تفسیر نمونه، ج6، ص 12 و 13 و 15 و 16