دلیل اینکه خدا پیامبران را «برادر» قومشان معرفی کرده است
درسی از صفحه صد و پنجاه و نه قرآن کریم
قرآن کریم درباره ارسال حضرت صالح علیهالسلام بهسوی قوم ثمود میفرماید:
«وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً»[1] (بهسوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم)
همچنین درباره ارسال حضرت هود علیهالسلام بهسوی قوم عاد میفرماید:
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُودا[2] (بهسوی قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم)
«کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ»[3]
قوم نوح رسولان را تکذیب کردند؛ هنگامیکه برادرشان نوح به آنها گفت «آیا تقویپیشه نمىکنید»؟!
«کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ»[4]
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند؛ هنگامیکه برادرشان لوط به آنها گفت «آیا تقویپیشه نمىکنید؟! من براى شما رسول امینى هستم».
تعبیر «أَخاهُمْ» و «أَخُوهُمْ» (برادرشان) هرگز اشاره به برادرى دینى نیست، زیرا این اقوام غالباً به دعوت اصلاحطلبانه پیامبرانشان پاسخ مثبت ندادند. بلکه این تعبیر:
الف: اشاره به پیوند خویشاوندی است که در میان این انبیاء و قوم آنان بود.
ب: این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر به «برادر» در مورد این انبیاء به خاطر این باشد که آنها درنهایت دلسوزى و مهربانى، همچون یک برادر، با قوم و جمعیت خود رفتار مىکردند و از هیچ کوشش و تلاشى براى هدایت آنها فروگذار نکردند.
ج: بهعلاوه این تعبیر حاکى از یک نوع برابرى و نفى هرگونه تفوق طلبى و ریاست طلبى است، یعنى این مردان خدا هیچگونه داعی هاى درزمینهٔ هدایت آنها در سر نداشتند، بلکه صرفاً به خاطر نجات آنان از گرداب بدبختى دستوپا مىکردند.
منبع: تفسیر نمونه، ج6، صص 225 الی 227
[1] سوره اعراف، آیه 73
[2] سوره اعراف، آیه 65
[3] سوره شعراء، آیه 105 و 106
[4] سوره شعراء، آیه 161 و 162