یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

خداوند در قرآن کریم یکی از دلایل گرفتار شدن مردم به بلاها و مشکلات را اینچنین بیان می‌فرماید که:

«وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ‏» (سوره اعراف، آیه 94)

و ما هیچ پیامبرى را در هیچ آبادى نفرستادیم، مگر این که مردمش را به سختى (زندگى) و زیان (جسمى و روحى) گرفتار ساختیم؛ تا شاید (فروتن و) تسلیم گردند.

 

براساس این آیه یکی از دلایلی که خداوند مردم را به بلایا و مصائب گرفتار می‌کند این است که مردم تا در ناز و نعمتند کمتر گوش شنوا و آمادگى براى پذیرش حق دارند اما هنگامى که در تنگناى مشکلات قرار مى‏گیرند و نور فطرت و توحید آشکارتر مى‏گردد، بى اختیار به یاد خدا مى ‏افتند و دلهایشان آماده پذیرش مى‏گردد.

 

ولى این بیدارى که در همه یکسان است در بسیارى از افراد زودگذر و ناپایدار است و به مجرد برطرف شدن مشکلات بار دیگر در خواب غفلت فرو مى‏روند ولى براى جمعى نقطه عطفى در زندگى محسوب مى‏شود و براى همیشه، به سوى حق باز مى‏گردند و اقوامى که در آیات گذشته از آنها سخن گفته شد، جزء دسته اول بودند.

لذا در آیه بعد مى‏فرماید:

«ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا»

هنگامى که آنها در زیر ضربات حوادث و فشار مشکلات تغییر مسیر ندادند و هم چنان در گمراهى خود باقى ماندند، ما مشکلات را از آنها برداشتیم و به جاى آن گشایش و نعمت قرار دادیم تا آنجا که بار دیگر زندگانى آنها رونق گرفت و کمبودها به فزونى تبدیل شد و مال و نفرات آنها فراوان گردید.

در آیه مورد بحث نیز مفسران سه احتمال داده‏اند.

نخست اینکه ما به آنها امکانات دادیم تا «افزایش» یابند و آنچه را که در دوران سختى از نفرات و ثروتها از دست داده بودند بیابند.

دیگر اینکه ما آن چنان به آنها نعمت دادیم که مغرور شدند و خدا را فراموش کردند و شکر او را «ترک» گفتند.

دیگر اینکه ما به آنها نعمت دادیم تا بوسیله آن آثار دوران نکبت را «محو» کردند و از بین بردند.

البته این تفاسیر گرچه مفهومش با هم متفاوت است ولى از نظر نتیجه چندان با هم تفاوت ندارد.

 

سپس اضافه مى‏کند به هنگام برطرف شدن مشکلات، به جاى اینکه به این حقیقت توجه کنند که «نعمت» و «نقمت» به دست خدا است و رو به سوى او آورند، براى اغفال خود به این منطق متشبث شدند، که اگر براى ما مصائب و گرفتاریهایى پیش آمد، چیز تازه‏اى نیست «پدران ما نیز گرفتار چنین مصائب و مشکلاتى شدند» دنیا فراز و نشیب دارد و براى هر کس دوران راحتى و سختى بوده است، سختیها امواجى ناپایدار و زودگذرند (وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ).

در پایان، قرآن مى‏گوید: هنگامى که کار به اینجا رسید و از عوامل تربیت کمترین بهره‏اى نگرفتند، بلکه بر غرور خود افزودند، «ناگاه آنها را به مجازات خود گرفتیم، در حالى که آنها هیچ خبر نداشتند و غافلگیر شدند» و به همین جهت مجازات براى آنها، سخت دردناک بود (فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ‏).

 

منبع: تفسیر نمونه، ج‏6، ص 262 و 263

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.