یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

درسی از صفحه صد و شصت و نه قرآن کریم

در آیه 150 سوره اعراف آمده است:

«وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى‏ إِلى‏ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (150) قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

و هنگامى که موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانى برایم بودید (و آئین مرا ضایع کردید) آیا در فرمان پروردگارتان (و تمدید مدت میعاد او در قضاوت) عجله نمودید؟! سپس الواح را افکند و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوى خود کشید، او گفت: فرزند مادرم! این گروه مرا در فشار گذاردند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند بنا بر این کارى نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده.

 

از ظاهر سیاق آیه فوق و همچنین آیات راجع به این داستان از سوره طه بر مى ‏آید حضرت موسى علیه‌السلام همان مقدار که بر بنى اسرائیل غضب کرد بر هارون علیه‌السلام نیز غضب کرد و معلوم مى‏شود وى چنین پنداشته که هارون در مبارزه علیه بنى اسرائیل کوتاه آمده و همه جد و جهد خود را به کار نبرده، و به نظر خود چنین صلاح دانسته، با اینکه موقع جدا شدن از او سفارش کرده و بطور مطلق گفته بود:" وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ‏ در میان قوم به اصلاح امر ایشان بپرداز و راه مفسده جویان را پیروى مکن.


اشکال: آیا این مقدار اشتباه از موسى بن عمران (ع) که خیال کرد هارون در مبارزه علیه گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل کوتاهی کرده، با عصمت آن جناب منافات ندارد؟

جواب: خیر؛ زیرا ادله عصمت انبیاء این سنخ اشتباهات را که در حقیقت اختلاف در سلیقه و مشى است نفى نمى‏کند و ادله عصمت تنها امورى را نفى مى‏کند که مربوط به حکم خداى سبحان باشد، نه چیزهایى که مربوط به زندگى و مشى در زندگى است.

همچنین است گرفتن موى سر هارون و کشیدن آن، چون این نیز اثر آن خیالى بود که موسى (ع) در باره هارون کرد، و مقدمه زدن او بود، موسى (ع) مى‏ خواسته برادر خود را در یک امر ارشادى تأدیب کرده باشد نه در یک حکمى از احکام مولوى پروردگار، تا اشتباه در آن منافات با عصمت داشته باشد، و لذا مى‏بینیم وقتى هارون جریان را برایش شرح داد و موسى فهمید که وى بى ‏تقصیر و معذور بوده براى خودش و او دعا نمود و عرض کرد «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی ...».


منبع: ترجمه تفسیر المیزان، ج‏8، ص 323


ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.