پاسخ به یک شبهه مهم درباره مصرف خمس
درسی از صفحه صد و هشتاد و دو قرآن کریم
خداوند در آیه 41 سوره انفال میفرماید:
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ»
بدانید هر گونه غنیمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پیامبر و براى ذى القربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است.
منظور از «یتیمان»و «مسکینان» و «واماندگان در راه» تنها ایتام و مساکین و ابناء سبیل بنى هاشم و سادات مىباشند، به دلیل روایات زیادى است که در تفسیر آیه از طرق اهل بیت وارد شده است.
سؤال: آیا اختصاص نیمى از خمس به بنى هاشم تبعیض نیست؟
جواب:
اولاً: نیمى از خمس که مربوط به سادات و بنى هاشم است منحصرا باید به نیازمندان آنان داده شود، آن هم به اندازه احتیاجات یک سال، و نه بیشتر، بنا بر این تنها کسانى از آن مىتوانند استفاده کنند که یا از کار افتادهاند، و بیمارند، و یا کودک یتیم و یا کسان دیگرى که به علتى در بنبست از نظر هزینه زندگى قرار دارند. بنا بر این کسانى که قادر به کار کردن هستند، (بالفعل و یا بالقوة) مىتوانند در آمدى که زندگى آنها را بگرداند داشته باشند هرگز نمىتوانند از این قسمت خمس استفاده کنند و جملهاى که در میان بعضى از عوام معروف است که مىگویند سادات مىتوانند خمس بگیرند، هر چند ناودان خانه آنها طلا باشد، گفتار عوامانه اى بیش نیست، و هیچ گونه پایه اى ندارد.
ثانیاً: مستمندان و نیازمندان سادات و بنى هاشم حق ندارند چیزى از زکات مصرف کنند، و بجاى آن مىتوانند تنها از همین قسمت خمس استفاده نمایند.
ثالثاً: اگر سهم سادات که نیمى از خمس است، از نیازمندى سادات موجود بیشتر باشد باید آن را به بیت المال ریخت و در مصارف دیگر مصرف نمود.
با توجه به جهات سهگانه فوق روشن مىشود که در حقیقت هیچگونه تفاوت از نظر مادى میان سادات و غیر سادات گذارده نشده است. نیازمندان غیر سادات مىتوانند مخارج سال خود را از محل زکات بگیرند ولى از خمس محرومند، و نیازمندان سادات تنها مىتوانند از محل خمس استفاده کنند، اما حق استفاده از زکات را ندارند.
رابعاً: میان خمس و زکات تفاوت مهمى وجود دارد و آن این است که زکات از مالیاتهایى است که در حقیقت جزو اموال عمومى جامعه اسلامى محسوب مىشود لذا مصارف آن عموما در همین قسمت مىباشد، ولى خمس از مالیاتهایى است که مربوط به حکومت اسلامى است، یعنى مخارج دستگاه حکومت اسلامى و گردانندگان این دستگاه از آن تامین مىشود. بنا بر این محروم بودن سادات از دستیابى به اموال عمومى (زکات) در حقیقت براى دور نگهداشتن خویشاوندان پیامبر ص از این قسمت است تا بهانهاى به دست مخالفان نیفتد که پیامبر خویشان خود را بر اموال عمومى مسلط ساخته است. ولى از سوى دیگر نیازمندان سادات نیز باید از طریقى تامین شوند، این موضوع در قوانین اسلام چنین پیشبینى شده که آنها از بودجه حکومت اسلامى بهرهمند گردند، نه از بودجه عمومى، در حقیقت خمس نه تنها یک امتیاز براى سادات نیست بلکه یک نوع کنار زدن آنها، به خاطر مصلحت عموم و به خاطر اینکه هیچ گونه سوء ظنى تولید نشود مىباشد.
منبع: تفسیر نمونه، ج7، ص 174 و صص 181 الی 184