تقدیرات الهی و عوامل مؤثر در آن
شب قدر، زمان تعیین، تدبیر و تثبیت مقدّرات الهى در تمام امور است؛ با توجه به دو آیه:
الف: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ... تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»[1]
[ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم ... فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدیر) هر کارى نازل مىشوند].
ب: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ»[2]
[ما آن را در شبى پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بودهایم. در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مىگردد. (آرى، نزول قرآن) فرمانى بود از سوى ما؛ ما (محمد (ص) را) فرستادیم].
از امام باقر علیه السلام درباره آیه یاد شده پرسیدند. حضرت فرمود: آرى، آن شب که در این آیه آمده، شب قدر است و آن در هر سالى در ماه رمضان در دهه آخر آن واقع مىشود.[3]
اما عواملی در تقدیر مقدرات تأثیر دارند عبارتند از:
1. حکمت پروردگار
تقدیر خداوند در شب قدر تقدیری حکیمانه و طبق مصلحت بندگان است:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»[4]
[ما آن را در شبى پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بودهایم. در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مىگردد].
واژه «یفرق» ناظر به معناى تفصیل و تقدیر هر کار حکیمانه نسبت به ارزاق و اجلهاى مردم و تمام امور آن است.[5]
2. رحمت پروردگار
تقدیر و تثبیت امور در شب قدر، بر اساس رحمت پروردگار به خلق:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ* رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»[6]
[ما آن را در شبى پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بودهایم. در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مىگردد. (آرى، نزول قرآن) فرمانى بود از سوى ما؛ ما (محمد (ص) را) فرستادیم. اینها همه بخاطر رحمتى است از سوى پروردگارت، که شنونده و داناست].
3. اعمال خود انسانها
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»[7]
[خداوند سرنوشت هیچ قوم [و ملّتى] را تغییر نمى دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند].
4. ایمان و تقوا
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[8]
[و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم؛ ولى (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم].
5. توبه
«وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِکُمْ»[9]
[(هود گفت): اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوى او بازگردید تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد؛ و نیرویى بر نیرویتان بیفزاید].
6. دعا
«وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»[10]
[پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم. کسانى که از عبادت من تکبّر مىورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند].
امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: «عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ لِلَّهِ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ یَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِیَ وَ لَمْ یَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُه...»[11] [بر شما لازم است دعا کردن، زیرا دعا به پیشگاه خدا و خواستن از او، بلایی را که مقدّر شده و به مرحله قضا رسیده و تنها امضای (وقوع) آن باقی مانده است، برمی گرداند].
7. صدقه
«مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»[12]
[کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مىکنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مىکند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت)، وسیع و (به همه چیز) داناست].
امام باقرعلیه السلام فرمودند: «الْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْعُمُرِ وَ یَدْفَعَانِ تِسْعِینَ مِیتَةَ السَّوْء»[13]
[نیکوکاری و صدقه، فقر را از بین می برند، عمر را طولانی می گردانند و نود گونه مرگ بد را دفع می کنند].
8. توسل
توسّل از «وسیله»، به معناى تقرّب جستن به غیر است. خداوند در قرآن کریم، امر به اخذ وسیله (برای تقرب به درگاه خداوند و برای درخواست نیاز از خداوند) شده است:
«یایُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقُوا اللَّهَ وابتَغوا الَیهِ الوَسیلَةَ وجهِدوا فى سَبیلِهِ لَعَلَّکُم تُفلِحون»[14]
[اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید].