یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

در کتاب «موسوعة کربلاء» آمده است:

بانو «رَباب» سلام‌الله‌علیها دختر امرئ القیس بن عدی الکلبیة، همسر حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام بود و از بهترین زنان و بافضیلت‌ترین آنان بود. پدرش قبلاً نصرانی بود که در زمان خلافت عمربن خطاب مسلمان شد.

حضرت علی علیه‌السلام او را برای پسرش حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام خواستگاری کرد و از او حضرت «سکینه» سلام‌الله‌علیها [عقیله قریش] و عبدالله علیه‌السلام [همانکه در روز عاشورا در مقابل دیگان مادرش کشته شد] به دنیا آمد...

ایشان یک سال بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام درگذشت و در مدینه دفن شد.[1]

روایت شده که حضرت امام حسین علیه السلام، همسرشان «رباب بنت امرئ القیس» و دخترش حضرت «سکینه» را خیلی دوست می‌داشت و به آن حضرت منتسب است که دراین‌باره این شعر را فرمودند که:

«لعمرک انّنی لاحبّ دارا- تحلّ بها سکینة و الرّباب»[2] (به جان تو قسم من آن خانه‏اى را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند).

«إلى الحول ثمّ اسم السّلام علیکما- و من یبک حولا کاملا فقد اعتذر»[3] (من ایشان را دوست دارم و بیشتر مال خود را براى آنان بذل و بخشش میکنم و کسى نمى‏تواند مرا مورد عتاب قرار دهد).

در کتاب «الکامل فی التاریخ» نیز آمده است که:

همراه امام حسین علیه السلام همسرش رباب دختر أمرئ القیس هم بود.

او مادر دخترش سکینه است و همراه سایر خاندانش به شام برده شد و سپس به مدینه برگشت.

بزرگان قریش از او خواستگاری کردند، او در جواب گفت: من بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پدر شوهری انتخاب نمی‌کنم.

پس از امام حسین علیه السلام هیچ سقفی بر سر رباب سایه نیفکند تا این که بیمار شد و از شدت اندوه از دنیا رفت.

گفته شده که او یک سال در کنار قبر اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) اقامت کرد و سپس به مدینه برگشت و از شدت غصه برای آن حضرت، از دنیا رفت.[4]

از مرثیه‌های آن بانوی بزرگوارر که در رثای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام می‌خواند این ابیات بود:

«انّ الذی کان نورا یستضاء به- بکربلاء قتیل غیر مدفون»

(آن پرتوی که دیگران از درخشش آن بهره می‌‌بردند، در کربلا کشته شده و غیر مدفون رها شده است)

«سبط النبی جزاک اللّه صالحة- عنا و جنبت خسران الموازین»

(ای فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله! خدا از طرف ما تو را پاداش نیکو داده و در وقت «میزان» تو را از هر زیانی به دور دارد)

«قد کنت لی جبلا صعبا ألوذ به- و کنت تصحبنا بالرحم و الدین»

(تو آن چنان کوه محکمی ‌‌بوده که من بدان پناه می‌‌بردم و تو با رحمت و از سر دینداری با ما همنشینی داشتی)

«من للیتامى و من للسائلین و من‏- یغنی و یأوی الیه کل مسکین‏»

(دیگر چه کسی برای یتیمان و فقیران، مانده؟ و چه کسی است که مسکینان بدو پناه برده و او بی‌نیازشان سازد؟)

«و اللّه لا أبتغی صهرا بصهرکم - حتى أغیب بین الرمل و الطین»[5]

(به خدا قسم! دیگر سایه‌ای بعد از تو بر سرم نخواهم پذیرفت تا در میان خاک، پنهان شوم).



[1] موسوعة کربلاء، ص 564؛ لبیب بیضون‏، 2 جلد، نشر مؤسسة الاعلمى‏، بیروت؛ 1427 ق.

[2] الغارات، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفى، ج ‏2، ص 816؛ 2 جلد، انجمن آثار ملى - تهران، چاپ: اول، 1395 ق

[3] مقاتل الطالبیین، أبو الفرج الأصفهانی، ص 94

[4] الکامل فی التاریخ، ص 88؛ إبن الأثیر (م 630)، بیروت، دار صادر - دار بیروت، 1385/1965.

[5] إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏؛ القاضى نور الله المرعشى التستری‏؛ متوقی 1019 ق‏؛ نشر مکتبة آیة الله المرعشى النجفى‏؛ قم؛ 1409 ق

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.