همهچیز فدای دین
درسی از صفحه صد و نود و چهار قرآن کریم
جنگ تبوک ازجمله جنگهایی بود که به دلیل تهدید بزرگی که از طرف روم با حدود چهل هزار نفر مسلح و مجهز،[1] متوجه اسلام و مسلمین شده بود، خداوند برای آن فرمان بسیج عمومی صادر کرد و فرمود:
«انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون»[2]
(سبکبار و یا سنگینبار کوچ کنید و با مالها و جانهاى خویش در راه خدا جهاد کنید که این براى شما بهتر است اگر مىدانستید).
این فرمان عمومی همه مسلمانان را در برمىگیرد؛ یعنى اگر مجرد باشید یا متأهل، جوان باشید یا پیر، بچههاى کمى داشته باشید یا عیالوار باشید، ثروتمند باشید یا فقیر و بدون گرفتارى باشید یا گرفتار، درهرصورت لازم است در جهاد آزادىبخش شرکت جویید و همه کارها و بهانهها را کنار بگذارید.[3]
البته امر به جهاد در آیه شریفه مطلق است و منافات ندارد که در دلیل دیگرى با بودن پارهاى از اعذار و موانع از قبیل مرض، کورى، شلى و امثال آن، مقید بشود و در نتیجه با بودن آن عذرها، وجوب جهاد ساقط گردد.[4]
حکایتی زیبا از ایثار مسلمانان در جنگ تبوک
أبوجهیم بن حذیفه مىگوید: در روز تبوک به سراغ عمویم رفتم و او را جستجو مىکردم که اگر رمقى دارد آب به او برسانم، او را یافتم و گرد از چهرهاش افشاندم و گفتم: آب آوردهام بنوش، چون مهیاى نوشیدن شد شنیدم مردى مىگوید: آه از تشنگى! پس عمویم با سر اشاره کرد که برو آب به او بده و او (هشام بن العاص) بود چون مهیاى نوشیدن آب شد آواز مردى را شنیدم که مىگفت: آه از تشنگى! هشام با سر اشاره کرد (اینکه مىگویم با سر زیرا رمق در آنها نمانده بود) برو آب به او بده. همینکه به نزد او رسیدم مرده بود، برگشتم نزد هشام دیدم هشام مرده است، آمدم به سراغ عمویم دیدم او هم مرده است.[5]
این آیه و مطالب گفتهشده همگی حکایت از این دارد که وقتی پای دفاع از دین که باشد، جان و مال را باید برای دین فدا کرد و هیچ بهانهای پذیرفتنی نیست.
[1] تفسیر نمونه، ج 8، ص 175
[2] سوره توبه، آیه 41
[3] تفسیر قرآن مهر، ج 8، ص 207
[4] ترجمه تفسیر المیزان، ج9، ص: 380
[5] حجة التفاسیر و بلاغ الاکسیر، ج 3، ص 103