فضیلت و ارزش تزکیه و تهذیب نفس از لسان قرآن کریم
تزکیه، برگرفته از مادّه «زکو» به معناى پاکى، نموّ و رشد، صلاح و شایستگى و مدح است.[1]
تزکیه نفس، تلاش براى دستیابى به سببهایى است که به پاکى نفس مىانجامد و این داراى دو قسم است: با عمل شایسته که این طریقه پسندیده است؛ با گفتار و ستایش که اگر نسبت به خویشتن باشد مذموم است.[2]
فضیلت و ارزش تزکیه در قرآن کریم
چند مطلب در قرآن کریم دلالت بر اهمیت و فضیلت و ارزش تزکیه نفس میکنند؛ از جمله:
1. سوگندهاى متعدّد، نشانگر اهمیّت تزکیه و تطهیر نفس
«و الشَّمسِ وضُحها* والقَمَرِ اذا تَلها* والنَّهارِ اذا جَلّها* والَّیلِ اذا یَغشها* والسَّماءِ وما بَنها* والارضِ وما طَحها* ونَفسٍ وما سَوّها* فَالهَمَها فُجورَها وتَقوها* قَد افلَحَ مَن سَوّها زَکّها»[3] (سوگند به خورشید و تابندگىاش، سوگند به مَه چون پى [خورشید] رَوَد. سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند، سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد، سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت، سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد، سوگند به نَفْس و آن کس که آن را درست کرد؛ سپس پلیدکارى و پرهیزگارىاش را به آن الهام کرد، که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد).
2. تزکیه و تطهیر نفوس، از اهداف بعثت پیامبراسلام (ص)
«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیم»[4] (پروردگارا، در میان آنان، فرستادهاى از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزهشان کند، زیرا که تو خود، شکستناپذیر حکیمى).
«کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ»[5] (همان طور که در میان شما، فرستادهاى از خودتان روانه کردیم، [که] آیات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاک مىگرداند، و به شما کتاب و حکمت مىآموزد، و آنچه را نمىدانستید به شما یاد مىدهد).
«هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الامّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم ءایتِهِ ویُزَکّیهِم ویُعَلّمُهُمُ الکِتبَ والحِکمَةَ وان کانوا مِن قَبلُ لَفى ضَللٍ مُبین»[6] (اوست آن کس که در میان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد، و [آنان] قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند).
3. مقدّم و مهمتر بودن تزکیه و تطهیر نفس، نسبت به تعلیم
«کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ»[7] (همان طور که در میان شما، فرستادهاى از خودتان روانه کردیم، [که] آیات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاک مىگرداند، و به شما کتاب و حکمت مىآموزد، و آنچه را نمىدانستید به شما یاد مىدهد).
«لَقد منَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنین اذ بعث فیهِم رَسولًا مِن انفُسِهِم یتلوا علیهِم ءایتِهِ و یُزکّیهِم ویُعلّمُهُمُ الکِتب والحِکمة وان کانوا مِن قَبلُ لَفى ضَللٍ مُبین»[8] (به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند).
«هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الامّیّینَ رَسولًا مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم ءایتِهِ و یُزَکّیهِم ویُعَلّمُهُمُ الکِتبَ والحِکمَةَ وان کانوا مِن قَبلُ لَفى ضَللٍ مُبین»[9] (اوست آن کس که در میان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد، و [آنان] قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند).