پاداش و صفات حزب اللّه در قرآن کریم
حزب در لغت به معناى دسته و گروهى است که داراى گرایشهاى واحدى باشند[1] و حزب اللّه به معناى سربازان و یاوران خدا است.[2]
پاداش حزب اللّه
1. تأیید الهی و جاودانگی در بهشت با نهرهاى جارى در آن، پاداش حزب اللّه
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون»[3] (هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمىیابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند. آنها کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته، و با روحى از ناحیه خودش آنان را تقویت فرموده است. خداوند آنها را در باغهائى از بهشت داخل مىکند که نهرها از زیر [درختانش] جارى است، جاودانه در آن مىمانند. خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خداوند خشنودند. آنها حزب اللّهاند، بدانید حزب اللّه پیروزان و رستگارانند).
2. وعده مؤکّد خداوند و حزب اللّه، تنها گروه پیروز و فاتح
«... فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»[4] (حزب خدا همان پیروزمندانند).
بر اساس تأکیدى که در جمله مزبور به کار رفته است.[5]
3. حزب اللّه، تنها گروه رستگار و سعادتمند
«... أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[6]
4.بهره مندى حزب اللّه، از خشنودى خداوند
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ... رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ ...»[7] (هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمىیابى که ... خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خداوند خشنودند. آنها حزب اللّه اند ...).
صفات حزب اللّه
1. ایمان حزب اللّه، به خدا و معاد به صورت مستمرّ و ثابت، در دلهایشان
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ... أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ ... أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ ...»[8] (هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمىیابى که ...).
2. عدم دوستى با دشمنان خدا و رسول صلى الله علیه و آله
لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ... أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ ... أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ ... »[9] (هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمىیابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند ... آنها کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته ... آنها حزب اللّهاند ...).
3. پیراسته بودن حزب اللّه، از تعصّب نارواى خویشاوندى
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ ... أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ»[10] (هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمىیابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند ... آنها حزب اللّهاند، بدانید حزب اللّه پیروزان و رستگارانند).
4. ولایت و دوستى با خدا و رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله و مؤمنان
«وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون»[11] (هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده اند ولىّ خود بداند [پیروز است، چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند).
5. رضایت و خشنودى از خداوند، از ویژگی هاى حزب اللّه
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ... رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ ....»[12] (هیچ گروهى را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمىیابى که ... خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خداوند خشنودند. آنها حزب اللّهاند، بدانید حزب اللّه پیروزان و رستگارانند).
6. پذیرفتن ولایت و سرپرستى خدا، نشانه حزب اللّه
«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ ... وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ ... فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»[13]
7. پذیرش ولایت و زعامت پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و ولایت و امامت امام على علیه السلام
«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ * وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»[14] (ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آوردهاند: همان کسانى که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند؛ و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آوردهاند ولىّ خود بداند [پیروز است، چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند).
طبق روایات متعدّد از شیعه و سنّى، مقصود از «والّذین آمنوا» امیرمؤمنان على علیه السلام است که در حال رکوع، انگشتر خود را به نیازمند صدقه داد.[15]
8. رهیده بودن حزب اللّه از هر نوع سلطه شیطان و به یاد خدا بودن
«اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ* لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ... أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون»[16] (شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است؛ آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند ... اینانند حزب خدا. آرى، حزب خداست که رستگارانند).
برداشت یاد شده از مقابله در آیه استفاده شده است.
[1] ترتیب العین، ج 1، ص 375؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 495
[2] مجمعالبیان، ج 9-/ 10، ص 383؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 495
[3] مجادله (58) 22
[4] مائده (5) 56
[5] فرهنگ قرآن، ج 10، ص 496
[6] مجادله (58) 22
[7] مجادله (58) 22
[8] مجادله (58) 22
[9] مجادله (58) 22
[10] مجادله (58) 22
[11] مائده (5) 56
[12] مجادله (58) 22
[13] مائده (5) 55 و 56
[14] مائده (5) 55 و 56
[15] جامعالبیان، ج 4، جزء 6، ص 628-/ 629؛ مجمعالبیان، ج 3-/ 4، ص 324-/ 326؛ روح المعانى، ج 4، جزء 6، ص 225-/ 244؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 497
[16] مجادله (58) 19 و 22