عقیده مسیحیان منحرف این است که حضرت عیسی علیهالسلام فرزند خدا و به یک معنى خود خدا است که براى بازخرید گناهان بشریت (نه براى هدایت و رهبرى آنها) آمده است و لذا به او لقب فادى (فدا شونده در برابر گناهان بشر) مى دهند.
خداوند در برابر این ادعای بی دلیل، حضرت مسیح نیز فرستاده ای از خدا معرفی میکند که پیش از او نیز رسولان و فرستادگان دیگرى از طرف خدا آمده بودند (مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ).
این آیه در واقع جواب نقضی به مسیحیان است که «اگر رسالت از ناحیه خدا دلیل بر الوهیت و شرک است پس چرا درباره سایر پیامبران این مطلب را قائل نمىشوید»؟!
در ادامه دو پاسخ دیگر بر این ادعای پوچ مسیحیان میفرواید.
یکی اینکه «مادر مسیح، زن بسیار راستگویى بود» (و امه صدیقه). این سخن اشاره به میکند که اولا کسى که داراى مادر است و در رحم زنى پرورش پیدا مى کند و این همه نیاز دارد چگونه مى تواند خدا باشد؟! و ثانیا اگر مادر او محترم است به خاطر این است که او هم در مسیر رسالت مسیح علیهالسلام با او هماهنگ بود و از رسالتش پشتیبانى مىکرد و به این ترتیب بنده خاص خدا بود و نباید او را همچون یک معبود همانطور که در میان مسیحیان رائج است که در برابر مجسمه او تا سرحد پرستش خضوع مى کنند، عبادت کرد»
پاسخ دیگر اینکه «او و مادرش هر دو غذا مى خوردند» (کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ). کسى که این چنین نیازمند است که اگر چند روز غذا به او نرسد قادر بر حرکت نیست چگونه مى تواند خدا یا در ردیف خدا باشد.
برگرفته از تفسیر نمونه، ج 5، ص 38 و 39