یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

شروط «قَسَم» صحیح و کفاره شکستن آن

سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۴۸ ق.ظ

درسی از صفحه دویست‌ودو قرآن کریم

خداوند در آیه هشتادونه سوره مائده دو نوع «قَسَم» را معرفی می‌کند که یکی باطل و دیگری صحیح است و سپس کفاره قَسَم صحیح در صورت شکسته شدن را چنین بیان می‌فرماید:

« لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ‏ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ‏»

[خداوند شما را در برابر" قسمهاى لغو" مؤاخذه و مجازات نمى ‏کند؛ لکن شما را در برابر چنین سوگندهایى که گره آن را محکم کرده‏ اید مؤاخذه مى ‏کند و شما را موظف به عمل کردن به آن مى‏ سازد]

 

براساس این آیه دو نوع قسم وجود دارد:

1. قَسَم لغو یا باطل قسمی است که:

الف: یا داراى هدف مشخص نیست و از روى اراده و تصمیم سر نمى‏زند، بلکه بدون توجه به عنوان تکیه سخن و اللَّه و باللَّه یا اینکه لا و اللَّه و بلى و اللَّه مى‏گویند.

ب: یا در حال شدت هیجان یا غضب بدون اراده و تصمیم گفته مى‏شود.

ج: بعضى گفته‏اند اگر انسان به چیزى یقین داشته باشد و بر اساس آن سوگند یاد کند سپس معلوم شود که اشتباه کرده است، آن نیز جزء قسم لغو است و اعتبار ندارد.

د: یا اینکه احتمال دارد مراد از قسم لغو قسمی باشد که محتواى قسم کار نامشروع و یا مکروهى باشد. بنابراین اگر انسان در حال اختیار از روى اراده و تصمیم سوگند یاد کند که عمل حرام یا مکروهى‏ را انجام دهد آن قسم نیز بى ارزش است، و وفاى به آن لازم نیست.[1]

2. قسم صحیح قسمی است که از روى اراده و تصمیم و به طور جدى یاد مى‏شود و محتواى سوگند نیز یک امر مباح یا مستحب واجب بوده باشد. بنا بر این اگر کسى بنام خدا سوگند یاد کند که عمل نیک یا لا اقل عمل مباحى را انجام دهد، واجب است به سوگند خود عمل کند و اگر آن را شکست کفاره دارد.[2]

البته توجه باشد که سوگند جز به نام خدا معتبر نیست. بنا بر این اگر کسى به نام خدا سوگند یاد کند که عمل نیک یا لا اقل عمل مباحى را انجام دهد، واجب است به سوگند خود عمل کند و اگر آن را شکست کفاره دارد. [3]

مراجع تقلید نیز شروط قسم صحیح را این‌چنین بیان کرده‌اند:

قسم چند شرط دارد:

اوّل: کسى که قسم مى‌خورد باید بالغ و عاقل باشد‌ (و اگر مى‌خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد باید در حال بالغ شدن سفیه نباشد و حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد) و از روى قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسى که مجبورش کرده‌اند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانى بودن بى‌قصد قسم بخورد.

دوم: کارى را که قسم مى‌خورد انجام دهد باید حرام و مکروه نباشد و کارى را که قسم مى‌خورد ترک کند، باید واجب و مستحبّ نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحى را بجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر قسم بخورد کار مباحى را ترک کند باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباش.

سوم: به یکى از اسامى خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمى‌شود مانند «خدا» و «اللّه» و نیز اگر به اسمى قسم بخورد که به غیر خدا هم مى‌گویند ولى به قدرى به خدا گفته مى‌شود که هر وقت کسى آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حقّ در نظر مى‌آید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است. بلکه اگر به لفظى قسم بخورد که بدون قرینه، خدا به نظر نمى‌آید ولى او قصد خدا را کند بنا بر احتیاط باید به آن قسم عمل نماید.

چهارم: قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است.

پنجم: عمل کردن به قسم براى او ممکن باشد و اگر موقعى که قسم مى‌خورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتى که براى قسم معین کرده عاجز شود یا برایش مشقّت داشته باشد، قسم او از وقتى که عاجز شده به هم مى‌خورد.[4]

 

در ادامه آیه، کفاره شکستن قَسَم صحیح را چنین بیان می‌فرماید:

«فَکَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ‏ذلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمانِکُمْ إِذا حَلَفْتُمْ»

بر اساس این فقرات، کفاره چنین سوگندى به صورت ترتیبی یکى از سه چیز است:

1. اطعام ده نفر مسکین از غذایی که این غذا باید لا اقل یک غذاى حد وسط بوده باشد که معمولا در خانواده خود از آن تغذیه مى‏کنید

2. پوشاندن لباس بر ده نفر نیازمند

3. آزاد کردن یک برده

حال اگر کسی قدرت بر هیچیک از این سه را نداشته باشد باید سه روز روزه بگیرند. بنا بر این گرفتن سه روز روزه منحصرا مربوط به کسانى است که قدرت بر انجام یکى از سه موضوع فوق را نداشته باشند.

به این نوع کفاره، «کفاره تخییری و ترتیبی» می‌گویند. تخییری است از آن جهت که مکلف بین سه کفاره اول مخیّر است و ترتیبی است از آن جهت که اگر مکلف قادر به هیچ یک از سه کفاره اول نباشد، نوبت به کفاره از نوع سه روز روزه گرفتن می‌رسد.

مراجع تقلید نیز شروط قسم را این‌چنین بیان کرده‌اند:

اگر قسم بخورد که کارى را انجام دهد یا ترک کند، مثلًا قسم بخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند چنانچه عمداً مخالفت کند، باید کفّاره بدهد یعنى یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید سه روز، روزه بگیرد. [5]


[1] تفسیر نمونه، ج‏5، ص 63

[2] تفسیر نمونه، ج‏5، ص 64

[3] تفسیر نمونه، ج‏5، ص 64

[4] توضیح المسائل (محشى - امام خمینى)، ج‌2، ص 623 و 624 و ، مسأله 2671؛ دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ایران، هشتم، 1424 ه‍ ق

[5] توضیح المسائل (محشى - امام خمینى)، ج‌2، ص 623 و 624 و ، مسأله 2670؛ دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ایران، هشتم، 1424 ه‍ ق

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.