معامله ای چنین پرسود با خداوند!
يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ
درسی از صفحه دویست و چهارم قرآن کریم
شهادت معامله با خداوند است؛ آن هم چه معامله ای؟ معامله ای پرسود! معامله ای که طرف حساب انسان کریم است؛ جنس ناچیز او را به بالاترین قیمت میخرد؛ جسم فناپذیر انسان را با بهایی سرمدی که عبارت است از بهشت جاویدان معاوضه میکند!
خداوند در قرآن کریم این مطلب را به زیبایی بیان میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ»1
خدا از مؤمنان جانها و مالهایشان را خریده به این (بهاء) که بهشت از آن آنها باشد (در عوض) در راه خدا کارزار کنند، بکشند و کشته شوند؛ این وعده حقى است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و کیست که به پیمان خویش از خدا وفادارتر باشد؟! به معامله پر سود خویش که انجام داده اید شادمان باشید که این کامیابى بزرگ است.
مقام معظم رهبری دربارۀ مفهوم شهادت چنین فرمودند:
«شهادت یک مفهوم عجیبی است؛ یک مقولهی عجیبی است؛ یک مقولهی عمیقی است. شهادت یعنی معاملهی با خدا؛ یک معاملهی دوجانبهی بیدغدغهی با خدای متعال؛ جنس هم معلوم؛ بهای جنس هم معلوم. جنس عبارت است از جان. جان یعنی سرمایهی اصلی هر انسانی در این دنیای مادّی؛ این جنس است؛ این را شما تقدیم میکنید؛ در مقابل، چه میگیرید؟ در مقابل، سعادت ابدی و حیات جاودان در برترین نعمتهای الهی را میگیرید. خب، این جنسی که شما در شهادت میدهید، یک جنس ماندگار نیست. این جنس مثل همان یخی است که فروشندهی یخ، روز تابستان آمده بود یخ را عرضه میکرد، میگفت مردم! این جنس را از من بخرید که اگر نخرید، اصل مایه از دست خواهد رفت؛ اینجوری است دیگر. حالاها که داخل خانهها یخ هست، قدیمها که یخ را از بازار میخریدیم، فروشندهی یخ این یخ را لای کیسهگونی و مانند اینها نگه میداشت که بماند تا بیایند بخرند. اگر نمیخریدند چه میشد؟ اگر مشتری پیدا نمیشد و یخ را نمیخرید چه میشد؟ یخ آب میشد، از بین میرفت. این مشتریای که میآید این جنس نابودشدنی را از شما میخرد، خیلی مشتری باارزشی است. این جانی که من و شما داریم، همان یخ است، این دارد ذرّهذرّه [از بین] میرود دیگر؛ مگر اینجور نیست؟ ذرّهذرّه دارد تمام میشود. هر یک روزی که میگذرد، ما به آن سرآمد داریم نزدیکتر میشویم؛ یعنی به قبر داریم نزدیکتر میشویم؛ این دارد روزبهروز [از بین] میرود. حالا چقدر طول بکشد؟ بعضیها این سرآمدشان چهلسالگی است، بعضی پنجاهسالگی است، بعضی هشتادسالگی است؛ بالاخره تمام میشود؛ دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد؛ دارد تمام میشود. حالا [برای] این جنسی که چه شما بفروشی و چه نفروشی بالاخره تمام خواهد شد، یک مشتری پیدا شده و میگوید من این را از تو میخرم، آنهم به بالاترین قیمت میخرم. آن بالاترین قیمت چیست؟ بهشت...»2
پی نوشت:
1. سوره توبه، آیه 111
2. دیدار با خانواده معظم شهدای مرزبان و مدافع حرم؛ 96/3/28