یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

سنجش اعمال در قیامت

چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۳۶ ب.ظ

درسی از صفحه صدوپنجاه‌ویک قرآن کریم

قرآن کریم در آیه هشتم و نهم سوره اعراف به سنجش اعمال در رستاخیز و رستگاران و زیانکاران این صحنه و عامل زیانکارى آنان اشاره مى ‏کند و مى ‏فرماید:[1]

«وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ* وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ»[2]

[وزن کردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است، کسانى که میزان هاى (عمل) آنها سنگین است رستگارانند؛ و کسانى که میزانهاى (عمل) آنها سبک است افرادى هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمى که به آیات ما مى ‏کردند از دست داده‏ اند].

مراد از سنجش اعمال در قیامت (وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ)

درباره چگونگى توزین اعمال در روز رستاخیز، بحث فراوانى در میان مفسران و متکلمان شده است:

1. از آنجا که بعضى چنین تصور کرده‏اند، وزن‏ و ترازو، در آن جهان، همانند وزن و ترازو در این جهان است، و از طرفى اعمال انسان سنگینى و وزنى ندارد که بتوان آن را با ترازو سنجید، ناچار شده‏اند، از طریق تجسم اعمال، و یا اینکه خود اشخاص را به جاى اعمالشان در آن روز وزن مى ‏کنند، مشکل را حل نمایند.[3]

2. در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصى سنجیده مى ‏شود نه با ترازوهایى همانند ترازوهاى دنیا، و چه بسا آن وسیله همان وجود انبیاء و امامان و افراد صالح بوده باشد؛

همچنانکه از امام صادق ع در پاسخ سؤال از تفسیر آیه «و نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ»[4] چنین نقل شده که: «الْمَوَازِینُ‏ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَا»[5] [میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیاى آن‌ها هستند].

در روایت دیگرى چنین نقل شده است: «أن أمیر المؤمنین و الأئمة من ذریته ع هم‏ الموازین‏»[6] [امیر مؤمنان و امامان از فرزندان او ترازوهاى سنجش‏اند].[7]

در یکى از زیارات مطلقه امیر مؤمنان على ع مى‏خوانیم: «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ مِیزَانِ‏ الْأَعْمَال‏»[8] [سلام بر میزان سنجش اعمال].

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ‏ یَا عَلِیُّ أَنْتَ دَیَّانُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الْمُتَوَلِّی حِسَابَهُمْ‏ وَ أَنْتَ رُکْنُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا وَ إِنَّ الْمَآبَ إِلَیْکَ وَ الْحِسَابَ عَلَیْکَ وَ الصِّرَاطَ صِرَاطُکَ وَ الْمِیزَانَ مِیزَانُکَ وَ الْمَوْقِفَ مَوْقِفُکَ»[9] [پیامبر اکرم به امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود یا علی تو دادخواه این امتى و عهده‏دار حساب آنها و تو رکن اعظم خدائی در روز قیامت بازگشت بسوى تو است و حساب با تو است و راه راه تو است و میزان و سنجش سنجش تو است و موقف موقف تو است].

بنابراین در واقع مردان و زنان نمونه جهان، مقیاس هاى سنجش اعمال انسانها هستند و هر کس به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد، و آنها که از ایشان بیگانه ‏اند، کم وزن یا بى‏وزنند و از اینجا روشن می ‏شود که چرا" موازین" جمع بسته شده است، زیرا اولیاى حق که ترازوهاى سنجشند، متعددند.[10]

البته معنى اینگونه تفسیرها منحصر ساختن مفهوم آیه در آنها نیست، بلکه آنها مصداق روشن آیات الهى هستند.[11]

این احتمال نیز وجود دارد که هر کدام از آن‌ها در صفتى ممتاز بوده‏اند، بنابراین هر یک میزان سنجش یکى از صفات و اعمال آدمى هستند و چون اعمال و صفات انسانها مختلف است، الگوها و ترازوهاى سنجش نیز باید مختلف باشد.[12]

3. میزان، عدل پروردگار است؛ همچنانکه این تفسیر از امام صادق علیه السلام نقل شده است.[13]

البته این تفسیر منافاتى با تفسیر قبلی ندارد، زیرا دوستان خداوند و مردان و زنان نمونه جهان، مظهر عدل مى‏باشند، عدل از نظر فکر و عدل از نظر عقیده و عدل از نظر صفات و اعمال (دقت کنید).

منظور از سبکى و سنگینى میزان اعمال (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ ... وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ)

در آیات فوق آمده است: «آنها که میزان‌هاى سنجششان سنگین است رستگارانند و آنها که میزانهاى سنجششان سبک است کسانى هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمى که در برابر آیات ما داشتند از دست داده‏اند» (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ‏).

منظور از سبکى و سنگینى میزان اعمال، سبکى و سنگینى خود میزان نیست بلکه ارزش و وزن چیزهایى است که با میزان سنجیده مى‏شود.[14]

مراد از خسران نفس (وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ)

«خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ‏» یعنی سرمایه وجود خود را از دست دادند و اشاره‏ لطیفى به این واقعیت است که این گونه اشخاص گرفتار بزرگترین زیان و خسران مى‏شوند، زیرا گاهى انسان زیان مى ‏کند و تنها مال یا مقام خود را از دست مى دهد، ولى گاهى زیان مى‏ کند و اصل وجود هستى او به هدر مى‏رود، بدون اینکه سرمایه ‏اى در برابر آن بدست آورده باشد، و این بزرگترین زیان است.[15]

مراد از ظلم به آیات (کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ)

تعبیر به «ظلم به آیات» اشاره به این است که اینگونه اشخاص نه تنها به خود ستم مى‏کنند، بلکه به برنامه‏ هاى هدایت الهى نیز ستم کرده ‏اند، زیرا این برنامه‏ها مى ‏بایست وسیله هدایت و نجات گردد، و اگر به آن بى ‏اعتنایى شد و این اثر از آنها بدست نیامد، به آنها ستم شده است. البته جمعى از مفسران ظلم به آیه را به معنى «کفر و انکار» آن گرفته ‏اند، و البته این معنى از مفهوم ظلم دور نیست و در بعضى دیگر از آیات قرآن نیز «ظلم» به همین معنى آمده است. [16]

نکته‏ ها و پیام‌های آیه

1. «میزان»، وسیله‏ى سنجش است و هر چیزى وسیله‏ى سنجش خاصّى دارد، مثلًا دیوار را با شاقول، گرمى و سردى هوا را با دماسنج، میوه را با کیلو و پارچه را با متر مى‏سنجند، همان گونه که وسیله‏ى سنجش انسان‏هاى عادّى، انسان‏هاى کامل مى‏باشند. میزانِ روز قیامت حقّ و حقیقت است. در آن روز هم حاکمیّت با حقّ است، «هُنالِکَ الْوَلایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ»[17] هم روز حقّ است، «ذلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ»[18] و هم میزانِ سنجش، حقّ است. «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ»

1- براى یک انسان، چندین وسیلهى سنجش در کار است. «مَوازِینُهُ»

2- کم‏داشتن عمل صالح در روز قیامت خسارت است، تا چه رسد به نداشتن آن. وَ مَنْ خَفَّتْ‏ ... خَسِرُوا

3- دنیا همانند بازارى است که ایمان، «سود» آن و انکار و کفر، «خسارت» آن است. آرى، نادیده گرفتن استدلال و دعوت انبیا، در حقیقت محو کردن فطرت و جوهره‏ى انسانیّت و ظلم به خویشتن است. «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»

4- بى‏ اعتنایى و انکار آیات الهى، ظلم به آنهاست. «کانُوا بِآیاتِنا یَظْلِمُونَ» آرى به جا نیاوردن حقّ هر چیز و رعایت حقوق و حدود آن را نکردن، ظلم به آن است و نتیجه‏ ظلم، خسارت و نابودى است.[19]


[1] تفسیر قرآن مهر، ج‏7، ص 35 و 37

[2] سوره اعراف، آیه 8 و 9

[3] تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 91

[4] سوره انبیاء آیه 47.

[5] اعتقادات الإمامیه (مرحوم شیخ صدوق)، ص 74

[6] تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 115

[7] بحار الانوار طبع جدید جلد 7 صفحه 252 و 251.

[8] المزار (للشهید الاول)، ص 46

[9] بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏24 ؛ ص272

[10] تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 92 و 93

[11] تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 93

[12] تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 93

[13] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏7، ص: 249

[14] تفسیر نمونه، ج‏6، ص 93

[15] تفسیر نمونه، ج‏6، ص 93

[16] تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 93

[17] . کهف، 44.

[18] . نبأ، 39.

[19] قرائتى، محسن، تفسیر نور،ج ‏3، ص 23 و 24، 10جلد، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن - ایران - تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.