یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

«وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ* لَئنِ بَسَطتَ إِلىَ‏َّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنىِ مَا أَنَا بِبَاسِطٍ یَدِىَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ  إِنىّ‏ِ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَلَمِینَ* إِنىّ‏ِ أُرِیدُ أَن تَبُوأَ بِإِثْمِى وَ إِثمِْکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ  وَ ذَالِکَ جَزَ ؤُاْ الظَّالِمِینَ* فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ»[1]

[و خبر دو پسر آدم را به درستى بر آنان بخوان، هنگامى که [هریک از] آن دو، قربانیى تقدیم کردند؛ پس از یکى از آن دو قبول شد و از دیگرى قبول نشد. او گفت: حتما تو را خواهم کشت. گفت: خدا فقط از تقواپیشگان قبول مى‏ کند. به یقین، اگر تو براى کشتن من دست به سویم بگشایى، من براى کشتن تو دست به سویت نخواهم گشود، زیرا من از خدا، پروردگار جهانیان مى ‏ترسم. من مى ‏خواهم تو گناه من و گناه خودت را برعهده بگیرى و از اهل آتش گردى، و این است جزاى ستمکاران‏. سرانجام (در کشاکش میان نفس و فطرت،) نفسش او را براى کشتن برادرش ترغیب کرد، و او را کشت و از زیانکاران گردید].

درباره کارى که آن دو برادر انجام داده ‏اند در قرآن ذکرى به میان نیامده ولى طبق بعضى از روایات اسلامى و آنچه در تورات سفر تکوین باب چهار آمده است: هابیل چون دامدارى داشت یکى از بهترین گوسفندان و فراورده ‏هاى آن را براى این کار انتخاب نمود، و قابیل که مردى کشاورز بود از بدترین قسمت زراعت خود خوشه ‏ها یا آردى براى این منظور تهیه کرد.[2]

در اینکه فرزندان آدم از کجا فهمیدند که عمل یکى در پیشگاه پروردگار پذیرفته شده و عمل دیگرى مردود، باز در قرآن توضیحى داده نشده، تنها در بعضى از روایات اسلامى می خوانیم که آن دو فراورده ‏هاى خود را به بالاى کوهى بردند، صاعقه ‏اى به نشانه قبولى به فراورده هابیل خورد و آن را سوزاند اما دیگرى به حال خود باقى ماند و این نشانه سابقه نیز داشته است. اما بعضى از مفسران معتقدند که قبولى عمل یکى، و رد عمل دیگرى، از طریق وحى به آدم به آنها اعلام گشت و علت آن هم چیزى جز این نبود که هابیل مردى با صفا و فداکار و با گذشت در راه خدا بود ولى قابیل مردى تاریکدل و حسود و لجوج بود، و سخنانى که قرآن در همین آیات بعد از این دو برادر نقل مى‏کند بخوبى روشنگر چگونگى روحیه آنها است.[3]

حکایت از این قرار است که: از مفسران نقل شده است: حوا همسر آدم از هر شکمى پسرى و دخترى مى‏ زاید. اولین حمل او از قابیل‏ و بقولى قابین و همزادش اقلیما بود. حمل دومش هابیل و همزادش لبوذا بود. هنگامى که اینان ببلوغ رسیدند، خداوند امر کرد که قابیل خواهر هابیل و هابیل خواهر قابیل را بعقد همسرى خود در آورد. هابیل راضى شد ولى قابیل راضى نشد، زیرا خواهرش زیباتر از خواهر هابیل بود. وى بپدرش گفت: «خداوند چنین دستورى نداده است. این راى تست». آدم آنها را دستور داد که: «قربانى بدرگاه خدا تقدیم دارند». آنها قبول کردند هابیل که داراى گوسفندانى بود، بامدادان بهترین گوسفند را انتخاب کرد و قابیل که صاحب مزرعه ‏اى بود، قسمتى از بدترین زراعت خود را جدا کرد و بر سر کوهى رفتند و قربانى ‏ها را بر سر کوه نهادند. در این وقت آتشى آمد و قربانى هابیل را بسوزانید و بقربانى قابیل نزدیک نشد. در این موقع، آدم، براى زیارت، بمکه رفته بود قابیل به برادرش گفت: «در دنیا زنده نمانى که قربانى تو قبول و قربانى من مردود شد! تو مى ‏خواهى خواهر زیباى مرا بگیرى و خواهر زشتت را بمن بدهى». هابیل به او گفت: «خداوند قربانى و طاعات متقین را قبول مى‏کند». در این وقت سنگى بر سر او کوبید و او را کشت...

نکات آیه:

1. طبق این آیه، فرزندان آدم‏ قربانی کردند. نام دو فرزند آدم [بنى ‏آدم‏] در قرآن نیامده، لیکن اکثر ‏مفسّران نام ایشان را هابیل و قابیل ذکر کرده‏ اند.[4]

2. طبق این آیه، قربانى از جانب قابیل از سوى خداوند پذیرفته نشد.[5]

3. طبق این آیه، پس از ردّ شدن قربانى قابیل، قابیل با هابیل نزاع کرد.[6]

4. طبق این آیه، پذیرفته نشدن قربانى قابیل، سبب اقدام او به قتل برادرش شد.[7]

5. طبق این آیه، بى ‏تقوایى قابیل، علّت پذیرفته نشدن قربانى وى از دیدگاه هابیل بود.[8]

6. طبق این آیه، تقواى هابیل، زمینه‏ ساز پذیرفته شدن قربانى او در پیشگاه خداوند شد.[9]

7. از این آیات بخوبى استفاده می‌شود که سرچشمه نخستین اختلافات و قتل و تعدى و تجاوز در جهان انسانیت مسئله «حسد» بوده.[10]

 


[1] المائده (5): 27 الی 30

[2] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 348؛ 28جلد، دار الکتب الإسلامیة - ایران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.

[3] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 348 و 349؛ 28جلد، دار الکتب الإسلامیة - ایران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.

[4] طوسى، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 492؛ 10جلد، دار إحیاء التراث العربی - لبنان - بیروت، چاپ: 1.

[5] اکبر هاشمى رفسنجانى و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن‏، فرهنگ قرآن، ج 23، ص 223؛ بوستان کتاب، قم. چاپ دوم، 1386 ش.

[6] همان.

[7] همان.

[8] همان.

[9] همان.

[10] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 349؛ 28جلد، دار الکتب الإسلامیة - ایران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.