حکایتی از تبدیل شکست مسلمانان به پیروزی پس از عمل به آیهای از قرآن
سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۴۹ ب.ظ
حکایت شده که مسلمانان پس از شکست در جنگ احد به مدینه بازگشتند، در حالى که برخى شهید و برخى مجروح شده بودند. آیه زیر فرود آمد و به آنان هشدار داد که از تعقیب مشرکان کوتاهى نکنند و از این حوادث ناراحت نشوند:[1]
«وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً» [نساء (4) 104]
[و در جستجوى گروه (دشمن) سستى نورزید؛ (زیرا) اگر شما همواره درد مىکشید، پس آنان (نیز) همانگونه که شما درد مى کشید، درد مى کشند؛ و (لی)] شما چیزى از خدا امید دارید که (آنان بدان) امید ندارند؛ و خدا، داناى فرزانه است].[2]
پس این دستور الهی مسلمانان با همان زخمها و به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله، به تعقیب دشمن پرداختند. مشرکان مکه که قصد بازگشت و نابودى مدینه و اسلام را داشتند، با دریافت خبر لشگرکشى مجدد پیامبر صلى الله علیه و آله، به وحشت افتادند و به سرعت از مدینه دور شدند و به مکه بازگشتند.[3]
در این آیه قرآن کریم براى روحیه دادن به مسلمانان، به مقایسه درد و رنج هاى آنان با دشمنان مى پردازد و به آنان دلدارى مى دهد که اگر برخى از مسلمانان در جنگ زخمى شدند، برخى از کافران نیز زخمى شدند و درد مى کشند، با این تفاوت که مسلمانان به پاداش الهى و سعادت مى رسند، امّا کافران بهره اى از آن ندارند.[4]
درس هایی از این آیه:
1. خداوند در این آیه به مسلمانان دستور میدهد که در برابر دشمنان اسلام روحیه تهاجمى داشته باشیم نه فقط حالت دفاعى.[5]
2. مسلمانان باید امیدوار به پیروزى از ناحیه خداوند باشند.[6]
3. مجاهدان در پیکار با دشمنان باید به پایدارى کرده و در برابر آنان سستی نکنند.[7]
4. امید به پاداش و نصرت الهى، سبب تقویت روحیّه و ایستادگى در برابر دشمنان و آسان شدن سختى هاى جنگ براى انسان میشود.[8]
5. بیان خسارت هاى وارد شده بر دشمنان، سبب تقویت روحیّه مقاومت مجاهدان در رویارویى با آنان میشود.[9]
[1] تفسیر قرآن مهر، ج 4، ص 278
[2] تفسیر قرآن مهر، ج 4، ص 278
[3] تفسیر قرآن مهر، ج 4، ص 278
[4] تفسیر قرآن مهر، ج 4، ص 279
[5] تفسیر نمونه، ج4، ص 109؛ تفسیر قرآن مهر، ج 4، ص 278
[6] تفسیر قرآن مهر، ج 7، ص 248
[7] تفسیر قرآن مهر، ج 3، ص 198
[8] تفسیر قرآن مهر، ج 3، ص 205 و ج 4، ص 395
[9] تفسیر قرآن مهر، ج 3، ص 206