آرامش و استواری عجیب حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در اوج مصیبت و دلیل آن
چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۴:۴۰ ب.ظ
از امام زین العابدین علیهالسلام روایت شده که:
«لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع نَظَرَ إِلَیْهِ مَنْ کَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ کُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَیَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجَبَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَانَ الْحُسَیْنُ ع وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْکُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا لَا یُبَالِی بِالْمَوْتِ» [(در روز عاشورا) هنگامى که روز عاشورا کار بر حسین بن علیّ بن ابیطالب علیهالسلام تنگ و سخت شد یاران آن حضرت به وى نظر کردند دیدند روحیه آن بزرگوار بر خلاف آنان قوى است. زیرا هر چه کار مشکلتر میشد رنگ آنان دیگر گون و اعضاء ایشان لرزان و قلبهاى آنان بیشتر ترسان میگردید! ولى رنگ حضرت امام حسین و یاران خاصّ آن حضرت بر خلاف دیگران درخشندهتر میشد، اعضاء آنان آرامتر میگردید و قلبهاشان تسکین بیشترى مىیافت! بعضى از آنان به یک دیگر میگفتند: امام حسین را بنگرید که اصلا باکى از مرگ ندارد!]؛
«فَقَالَ لَهُمُ الْحُسَیْنُ ع صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِکُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِیمِ الدَّائِمَةِ فَأَیُّکُمْ یَکْرَهُ أَنْ یَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ وَ مَا هُوَ لِأَعْدَائِکُمْ إِلَّا کَمَنْ یَنْتَقِلُ مِنْ قَصْرٍ إِلَى سِجْنٍ وَ عَذَابٍ» [اى گرامی زادگان! صبور باشید! زیرا مرگ نظیر یک پلى است که شما را از این رنج و سختى هاى دنیوى عبور میدهد و داخل بهشت وسیع و نعمتهاى همیشگى مینماید کدام یک از شمائید که دوست نداشته باشید از زندان در یک قصر عالى منتقل شوید! ولى مرگ از براى دشمنان شما نظیر کسى است که از یک قصر عالى در یک زندان و عذابى منتقل گردد!]؛
سپس امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
«إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّ الدُّنْیَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْکَافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَحِیمِهِمْ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ»[1] [پدرم از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله برایم نقل کرد که رسول خدا فرمود: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است! مرگ براى مؤمنین یک پلى است که که ایشان بوسیله آن وارد بهشت خود میشوند و براى کفار یک پلى است که به واسطه آن داخل جهنم خود میگردند؛ من دروغ نمیگویم و دروغ هم برایم گفته نشده].
آنچنان که از روایت فوق استفاده میشود یکی از دلایل این آرامش و استواری عجیب حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یاران خاصّ او در اوج مصیبت، دیدگاه متفاوت آنان نسبت به مرگ و درک صحیح از زندگی دنیا و آخرت بود. در نظر ایشان مرگ برای مؤمن مرگ نظیر پلى برای عبور از زندان دنیا و رنج و سختىهاى دنیوى و دخول در بهشت وسیع و نعمتهاى همیشگى بود. لذا از مرگ نهراسیده و مشتاقانه به استقبال شهادت میرفتند.
به همین دلیل بود که امام حسین علیهالسلام در نامه کوتاهی که در کربلاء به بنیهاشم نوشتند، فقط به این جمله کوتاه بسنده کردند که:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَکَأَنَّ الدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ وَ السَّلَام»[2] [به نام خداوند رحمان و رحیم؛ از حسین بن على به محمّد بن على و خاندان بنىهاشم او، امّا بعد، گویا دنیا نبوده و پیوسته آخرت بوده است. و السّلام].
دلیل دیگر آرامش و استوار حضرت سیدالشهداء و یاران خاصّ آن حضرت در آن شرایط سخت، رضایت ایشان به مقدرات الهی بود.
آنچنانکه نقل شده که آن حضرت در لحظات آخر حیات دنیوی خویش رضایت و تسلیم خود به مقدرات الهی را چنین ابراز داشتند:
«الهی رضا بقضائک و تسلیما لأمرک»[3] [معبود من؛ من راضی به رضای تو و تسلیم امر تو هستم].
و شاید به همین دلیل است که امام صادق علیهالسلام سوره مبارکه فجر را سوره حضرت سیدالشهداء علیهالسلام دانستهاند.[4] در آنجا که میفرماید:
«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی»[5] [اى نفس مطمئنّه، به سوى پروردگارت بازگرد در حالی که تو از خدا خوشنود هستی و خدا نیز از تو راضی است، و در میان بندگان من درآى، و در بهشت من داخل شو].
[1] ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص 288 و 289؛ 1جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ: اول، 1403 ق.
[2] ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 75؛ 1جلد، دار المرتضویة - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش.
[3] جواد محدثی؛ موسوعة عاشوراء، ص 75.
[4] أعلام الدین فی صفات المؤمنین ؛ ؛ ص382 (قال ع: اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ ع مَنْ قَرَأَهَا کَانَ مَعَهُ فِی دَرَجَتِهِ مِنَ الْجَنَّة).
[5] سورة الفجر: آیات 27 الی 30.