یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

از امام زین العابدین علیه‌السلام روایت شده که:

«لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع نَظَرَ إِلَیْهِ مَنْ کَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ کُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَیَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجَبَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَانَ الْحُسَیْنُ ع وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْکُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا لَا یُبَالِی بِالْمَوْتِ» [(در روز عاشورا) هنگامى که روز عاشورا کار بر حسین بن علیّ بن ابی‌طالب علیه‌السلام تنگ و سخت شد یاران آن حضرت به وى نظر کردند دیدند روحیه آن بزرگوار بر خلاف آنان قوى است. زیرا هر چه کار مشکل‏تر می‌شد رنگ آنان دیگر گون و اعضاء ایشان لرزان و قلب‏هاى آنان بیشتر ترسان می‌گردید! ولى رنگ حضرت امام حسین و یاران خاصّ آن حضرت بر خلاف دیگران درخشنده‏تر می‌شد، اعضاء آنان آرام‏تر می‌گردید و قلب‏هاشان تسکین بیشترى مى‏یافت! بعضى از آنان به یک دیگر می‌گفتند: امام حسین را بنگرید که اصلا باکى از مرگ ندارد!

«فَقَالَ‏ لَهُمُ الْحُسَیْنُ ع صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِکُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِیمِ الدَّائِمَةِ فَأَیُّکُمْ یَکْرَهُ أَنْ یَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ وَ مَا هُوَ لِأَعْدَائِکُمْ إِلَّا کَمَنْ یَنْتَقِلُ مِنْ قَصْرٍ إِلَى سِجْنٍ وَ عَذَابٍ» [اى گرامی زادگان! صبور باشید! زیرا مرگ نظیر یک پلى است که شما را از این رنج و سختى ‏هاى دنیوى عبور میدهد و داخل بهشت وسیع و نعمت‏هاى همیشگى مینماید کدام یک از شمائید که دوست نداشته باشید از زندان در یک قصر عالى منتقل‏ شوید! ولى مرگ از براى دشمنان شما نظیر کسى است که از یک قصر عالى در یک زندان و عذابى منتقل گردد!

سپس امام سجاد علیه‌السلام فرمودند:

«إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ أَنَّ الدُّنْیَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْکَافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَحِیمِهِمْ مَا کَذَبْتُ وَ لَا کُذِبْتُ»[1] [پدرم از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله برایم نقل کرد که رسول خدا فرمود: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است! مرگ براى مؤمنین یک پلى است که که ایشان بوسیله آن وارد بهشت خود می‌شوند و براى کفار یک پلى است که به واسطه آن داخل جهنم خود می‌گردند؛ من دروغ نمی‌گویم و دروغ هم برایم گفته نشده].

آنچنان که از روایت فوق استفاده می‌شود یکی از  دلایل این آرامش و استواری عجیب حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و یاران خاصّ او در اوج مصیبت، دیدگاه متفاوت آنان نسبت به مرگ و درک صحیح از زندگی دنیا و آخرت بود. در نظر ایشان مرگ برای مؤمن مرگ نظیر پلى برای عبور از زندان دنیا و رنج و سختى‏هاى دنیوى و دخول در بهشت وسیع و نعمت‏هاى همیشگى بود. لذا از مرگ نهراسیده و مشتاقانه به استقبال شهادت می‌رفتند.

به همین دلیل بود که امام حسین علیه‌السلام در نامه کوتاهی که در کربلاء به بنی‌هاشم نوشتند، فقط به این جمله کوتاه بسنده کردند که:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏ مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَکَأَنَّ الدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ وَ السَّلَام»[2]‏ [به نام خداوند رحمان و رحیم؛ از حسین بن على به محمّد بن على و خاندان بنى‌هاشم او، امّا بعد، گویا دنیا نبوده و پیوسته آخرت بوده است. و السّلام].

دلیل دیگر آرامش و استوار حضرت سیدالشهداء و یاران خاصّ آن حضرت در آن شرایط سخت، رضایت ایشان به مقدرات الهی بود.

آنچنانکه نقل شده که آن حضرت در لحظات آخر حیات دنیوی خویش رضایت و تسلیم خود به مقدرات الهی را چنین ابراز داشتند:

«الهی رضا بقضائک‏ و تسلیما لأمرک»[3] [معبود من؛ من راضی به رضای تو و تسلیم امر تو هستم].

و شاید به همین دلیل است که امام صادق علیه‌السلام سوره مبارکه فجر را سوره حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دانسته‌اند.[4] در آنجا که می‌فرماید:

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی»[5] [اى نفس مطمئنّه، به سوى پروردگارت بازگرد در حالی که تو از خدا خوشنود هستی و خدا نیز از تو راضی است، و در میان بندگان من درآى، و در بهشت من داخل شو].


[1] ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص 288 و 289؛ 1جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ: اول، 1403 ق.

[2] ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 75؛ 1جلد، دار المرتضویة - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش.

[3] جواد محدثی؛ موسوعة عاشوراء، ص 75.

[4] أعلام الدین فی صفات المؤمنین ؛ ؛ ص382 (قال ع: اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ‏ ع مَنْ قَرَأَهَا کَانَ مَعَهُ فِی دَرَجَتِهِ مِنَ الْجَنَّة).

[5] سورة الفجر: آیات 27 الی 30.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.