یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

پاسخ به شبهات اعتقادی درباره خشکسالی (قسمت دوم)

شبهه سوم: آیا گناه در عدم نزول باران مؤثر است؟

پاسخ: با تأمل در بعضی از آیات قرآن کریم و همچنین بعضی از روایات معصومین علیهم‌السلام چنین استفاده می‌شود که تأثیر گناه و فساد در نزول بلایا و سلب نعمت‌های الهی استبعاد ندارد؛ بنابراین ممکن است خداوند به خاطر گناهان انسان‌ها و فسادهایی که مرتکب می‌شوند، بلایی را بر آن‌ها نازل کند و یا به خاطر کفران نعمتی که انجام می‌دهند، نعمتی را از آن‌ها سلب کند.

البته بیان این نکته ضروری است که ممکن است خداوند به خاطر مصالح و حکمت‌های دیگری این بلایا را بر آن‌ها نازل نکند؛ بلکه با سنت‌هایی نظیر مهلت دادن و یا سنت استدراج که در ادامه مقاله تبیین شده‌اند، با آن‌ها برخورد نماید.

توجه باشد که هرچند نحوه تأثیر برخی از گناهان بر مصائب، قابل درک توسط عقل محدود و حواس ظاهری نیست، ولی نحوه تأثیر برخی دیگر از گناهان را می‌توان با همین عقل بشری و حواس ظاهری هم می‌توان مشاهده کرد؛ مثلاً پیامد گناه اسراف و زیاده دروی در استفاده از نعمت‌ها را در کاهش و هدررفت آن مشاهده کرد؛ همچنانکه پیامد چشم‌چرانی و بی‌عفتی را در تنوع‌طلبی جنسی و سست شدن بنیان خانواده‌‌ها و مشکلات ناشی از آن می‌توان مشاهده کرد.

در ادامۀ مطلب، به نمونه‌هایی از این آیات و روایات که دلالت بر تأثیر گناه و فساد در نزول بلایا و سلب نعمت‌های الهی می‌کنند اشاره می‌شود:

1. «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ»[1]آنچه مصیبت که به شما مى‏ رسد به خاطر اعمالى است که به دست خود کرده‏ اید؛ و خدا از بسیارى از گناهان درمى ‏گذرد).

نکته‌ای که از آیه فوق استفاده می‌شود این است که خداوند بارحمت بالغۀ خود، بسیاری از گناهان انسان را نادیده می‌گیرد و این مصائب تنها مجازات بخشی از گناهان اوست. والا اگر قرار بر این باشد که انسان تاوان تمام گناهان خود را بپردازد، دنیای محدود، ظرفیت مجازات او را ندارد.

2. خداوند در قرآن کریم مصائب ناشی از شکست ظاهری مسلمانان در جنگ احد را معلول رفتار خود مسلمانان معرفی می‌کند که از دستور پیامبر صلی‌الله علیه و آله سرپیچی کرده و جبهه مقاومت را خالی کردند.

«أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ»[2] (آیا هنگامی‌که مصیبتى [در میدان جنگ احد] به شما رسید، درحالی‌که دو برابر آن را [در میدان جنگ بدر بر دشمن] وارد ساخته بودید، گفتید: «این مصیبت از کجاست؟!» بگو: از ناحیه خود شماست [که در میدان جنگ احد، با دستور پیامبر مخالفت کردید]).

3. «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»[3] (در دریا و خشکى فساد به خاطر کارهاى [بد] مردم، ظاهر گشت تا خدا به این وسیله بعضى از آثار کار [بد] را به ایشان بچشاند).

نکته‌ای که از این آیه استفاده می‌شود این است که مصائب ناشی از سیئات انسان، فقط جنبه مجازات و مکافات عمل ندارد؛ بلکه جنبۀ اصلاحی نیز دارد. خداوند این بلایا را تلنگری برای بیداری از غفلت و رجوع به‌سوی خداوند معرفی می‌کند.

4. خداوند در قرآن کریم، فقدان ایمان و تقوا و تکذیب خدا و آیات او را مانع از نزول برکات الهی می‌داند و می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[4]اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مى ‏آوردند و تقوا پیشه مى ‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‏ گشودیم؛ ولى [آن ها حق را] تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم).

منظور از «برکات زمین و آسمان» نزول باران و روئیدن گیاهان است؛ زیرا در آیات گذشته که مجازات هاى شدید مجرمان و طغیانگران را شرح مى ‏داد، گاهى اشاره به فرود آمدن سیلاب از آسمان و طغیان چشمه ‏ها از زمین (همانند طوفان نوح) و گاهى اشاره به صاعقه ‏ها و صیحه‏ هاى آسمانى و گاهى زلزله‏ هاى وحشتناک زمینى شده بود، در آیه مورد بحث این حقیقت مطرح است که این مجازات ها واکنش اعمال خود آنها بود و گرنه اگر انسان پاک و با ایمان باشد به جاى اینکه عذاب از آسمان و زمین فرا رسد، برکات خدا از آسمان و زمین بر او مى‏بارد، این انسان است که برکات را تبدیل به بلاها مى ‏کند.[5]

5. خداوند درباره سرنوشت تلخ قوم عاد و قوم ثمود که در اثر نافرمانی گرفتار آن شدند می‌فرماید: «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتی‏ لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ وَ ثَمُودَ الَّذینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتادِ الَّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ فَأَکْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذابٍ»[6] (آیا ندیدى پروردگارت با قوم «عاد» چه کرد؟! و با آن شهر «ارَم» با عظمت؛ همان شهرى که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم «ثمود» که صخره ‏هاى عظیم را از [کنار] درّه مى‏ بریدند [و از آن خانه و کاخ مى ‏ساختند]! و فرعونى که قدرتمند و شکنجه‏ گر بود؛ همان اقوامى که در شهرها طغیان کردند؛ و فساد فراوان در آنها به بار آوردند؛ به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت).

6. در آیه‌ای دیگر، خداوند تغییر سرنوشت یک قوم را وابسته به خواست خود آنان دانسته و می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏»[7] (خدا چیزی را که نزد گروهى هست تغییر نمى‏ دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند).

به تعبیر دیگر فیض رحمت خدا بیکران و عمومى و همگانى است ولى به تناسب شایستگى ‏ها و لیاقت ها به مردم مى ‏رسد در ابتدا خدا نعمت هاى مادى و معنوى خویش را شامل حال اقوام مى ‏کند، چنانچه نعمت هاى الهى را وسیله‏ اى براى تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق مدد گرفتند، و شکر آن را که همان استفاده صحیح است بجا آوردند، نعمتش را پایدار بلکه افزون مى ‏سازد اما هنگامى که این مواهب وسیله ‏اى براى طغیان و سرکشى و ظلم و بیدادگرى و تبعیض و ناسپاسى و غرور و آلودگى گردد در این هنگام نعمتها را مى ‏گیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت مى ‏کند، بنا بر این دگرگونی ها همواره از ناحیه ما است و گرنه مواهب الهى زوال‏ ناپذیر است.[8]

7. حضرت هود علیه‌السلام راهکار بارش کافی باران و افزایش قوت و نیرو را در استغفار از گناهان دانسته و خطاب به قومش فرمود:

«وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلى‏ قُوَّتِکُمْ»[9] ([هود گفت]: اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوى او بازگردید تا [باران] آسمان را پى در پى بر شما بفرستد؛ و نیرویى بر نیرویتان بیفزاید).

8. از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: «الْمَعْصِیَةُ تَمْنَعُ‏ الْإِجَابَة»[10] (گناه مانع مستجاب شدن دعا می‌شود).

9. امیرالمؤمنین علیه‌السلام یکی از عواقب گناه را تغییر نعمت الهی و از دست رفتن نعمت معرفی کرده و فرمودند:

«احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا کُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُود»[11] (از رمیدن و دور شدن نعمت ها (بر اثر کفران و ناسپاسى) بترسید که هر گریخته‏ اى را بازگشت نیست (و هر گریخته ‏اى که ممکن است باز نگردد شایسته نیست کارى کرد که بگریزد).[12]

10. در دعای کمیل چنین آمده است که حضرت علی علیه‌السلام به پروردگار سبحان عرضه داشتند:

«یَا سَیِّدِی فَأَسْأَلُکَ بِعِزَّتِکَ أَنْ لَا یَحْجُبَ عَنْکَ دُعَائِی‏ سُوءُ عَمَلِی‏ وَ فَعَالِی‏»[13] (ای مولای من؛ به عزتت از تو می‌خواهم که بدی رفتار و کردارم مانع از اجابت درخواستم نشود).

11. در فرازی از دعای معروف به دعای کمیل، حضرت علی علیه‌السلام با اشاره به پیامدهای گناه، به محضر خداوند سبحان چنین عرضه می‌دارد:

«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ» (خداوندا، گناهانی که رنج و عذاب را فرود می‌آورد، بر من ببخش) «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی‏ تُغَیِّرُ النِّعَمِ» (خداوندا، گناهانی که موجب تغییر نعمت‌ها می‌شود، بر من ببخش) «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ» (خداوندا، گناهانی که از برآورده شدن دعا جلوگیری می‌کند، بر من ببخش) «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاء»[14] (خداوندا، گناهانی که بلا و مصیبت را فرومی‌آورد، بر من ببخش).

12. در روایتی از امام زین‌العابدین علیه‌السلام، گناهانی که باعث عدم استجابت دعا می‌شوند چنین معرفی‌شده‌اند:

«وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ سُوءُ النِّیَّةِ وَ خُبْثُ السَّرِیرَةِ وَ النِّفَاقُ مَعَ الْإِخْوَانِ وَ تَرْکُ التَّصْدِیقِ بِالْإِجَابَةِ وَ تَأْخِیرُ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ حَتَّى تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا وَ تَرْکُ التَّقَرُّبِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِی الْقَوْلِ»[15] (گناهانى که دعا را بازمی‌گرداند: نیّت بد داشتن، و پلیدى باطن، و نفاق با برادران و اجابت نکردن آنان، و تأخیر نمازهاى واجب تا جایی که وقت آن‌ها فوت شود، و ترک تقرّب جستن به خدا به‌وسیله نیکى و خیرات، و بددهنی و گفتن سخن زشت).

13. همچنین آن حضرت گناهانی که باعث عدم نزول باران می‌شوند را چنین معرفی‌ کرده‌اند:

«وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمَاءِ جَوْرُ الْحُکَّامِ فِی الْقَضَاءِ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ کِتْمَانُ الشَّهَادَةِ وَ مَنْعُ الزَّکَاةِ وَ الْقَرْضِ وَ الْمَاعُونِ وَ قَسَاوَةُ الْقُلُوبِ عَلَى أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ ظُلْمُ الْیَتِیمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ انْتِهَارُ السَّائِلِ وَ رَدُّهُ بِاللَّیْلِ»[16]گناهانى که مانع نزول باران مى ‏گردند عبارتند از: داوری ظالمانه‌ی حاکمان، و شهادت دادن به‌دروغ و باطل، و پنهان داشتن شهادت، و ندادن زکات و پس ندادن قرض، و دریغ کردن از دادن مایحتاج زندگی [مانند تبر و تیشه و آلات کار] به دیگران، و سخت شدن دل‌ها بر بینوایان و نیازمندان، و ستم نمودن به یتیمان و بیوه‌زنان، و تشر زدن بر سائل، و رد کردن سائل در هنگام شب).

14. و نیز آن حضرت گناهانی که باعث تغیر یافتن نعمت و از دست رفتن آن می‌شوند را چنین معرفی‌ کرده‌اند:

«الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْیُ عَلَى النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیْرِ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَ کُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْکُ الشُّکْرِ؛ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ "إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏"[17]»[18] [گناهانى که نعمت را تغییر مى‏ دهند عبارتند از: ظلم و تعدّى بر مردم، و ترک عمل خیرى که به آن عادت شده و ترک امر به نیکی‌ها، و کفران نعمت، و ترک شکر، خداوند عزّوجلّ فرموده: «خداوند وضع هیچ گروهى را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خودشان وضع خود را تغییر دهند»].

15. از حضرت ابی جعفر امام باقر علیه‌ و علی آبائه آلاف التحیّة و السلام روایت شده که فرمودند:

«إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَةٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَضَعُهُ حَیْثُ یَشَاءُ» (هیچ سالى کم باران‏تر از سال دیگر نیست، ولى خدا باران را به جائى که بخواهد [و مصلحت بداند] می‌فرستد). «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِی صَرَفَ عَنْهُمْ مَا کَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْکَ السَّنَةِ إِلَى غَیْرِهِمْ‏ وَ إِلَى الْفَیَافِی‏ وَ الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ» (هرگاه مردمى مرتکب گناهان شوند، خداوند عزّ و جلّ بارانى را که در آن سال براى آن‌ها مقدر فرموده بود، از آنها برمی‌گرداند و به سوى بیابان‌ها و دریاها و کوه‌ها می‌فرستد).

16. همچنین از امام باقر علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «إِنَّ الْعَبْدَ یَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَیَکُونُ مِنْ شَأْنِهِ‏ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ أَوْ إِلَى وَقْتٍ بَطِی‏ءٍ فَیُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَیَقُولُ اللَّهُ تبارک‌وتعالی لِلْمَلَکِ لَا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِیَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِی وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّی‏»[19] (همانا بنده از خدا حاجتى می‌خواهد که قرار بود زود یا دیر برآورده شود. سپس آن بنده گناهى مرتکب مى‏شود و خداوند تبارک‌وتعالی به فرشته موکلش می‌فرماید: «حاجتش را روا مکن و او را از آن محروم بدار: زیرا او با گناه کردن در معرض غضب من قرار گرفت و سزاوار محرومیت از رحمت من شد).

17. از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمودند:

«الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْیُ‏ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ‏ الْقَتْلُ‏ وَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ وَ الَّتِی تَهْتِکُ السِّتْرَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الَّتِی تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا وَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ»[20] (گناهانى که نعمت‏ها را دگرگون می‌سازند تجاوز [به حقوق دیگران] است؛ و گناهانى که پشیمانى به بار می‌آورند قتل است؛ و گناهانى که بلاها نازل کند ستم کردن است؛ و گناهانى که پرده را می‌درند شراب‌خواری است؛ و گناهانى که روزى را حبس می‌کنند [و درنتیجه کم می‌شود] زنا است؛ و گناهانى که در نابودى شتاب می‌کنند قطع رحم است؛ و گناهانى‌ که دعا را برمی‌گردانند و فضا را تیره‌وتار می‌کنند عاق والدین است).

18. در حکایتی از امام صادق علیه‌السلام نیز آمده است که: «کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ رَجُلٌ فَدَعَا اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَهُ غُلَاماً ثَلَاثَ سِنِینَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ لَا یُجِیبُهُ قَالَ یَا رَبِّ أَ بَعِیدٌ أَنَا مِنْکَ فَلَا تَسْمَعُنِی‏ أَمْ قَرِیبٌ‏ أَنْتَ مِنِّی‏ فَلَا تُجِیبُنِی‏ قَالَ فَأَتَاهُ آتٍ فِی مَنَامِهِ فَقَالَ إِنَّکَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِینَ بِلِسَانٍ بَذِی‏ءٍ وَ قَلْبٍ عَاتٍ‏ غَیْرِ تَقِیٍ‏ وَ نِیَّةٍ غَیْرِ صَادِقَةٍ فَأَقْلِعْ عَنْ بَذَائِکَ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُکَ وَ لْتَحْسُنْ نِیَّتُکَ؛ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِکَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلَامٌ»[21] (در بنی‌اسرائیل مردى بود که سه سال دعا می‌کرد که خدا پسرى به او روزى کند [ولی دعایش مستجاب نمی‌شد]. همین‌که دید خدا درخواست او را اجابت نمی‌کند، عرض کرد: «پروردگارا آیا من از تو دورم و تو سخن من را نمی‌شنوی، یا تو به من نزدیکى و پاسخ من را نمی‌دهی»؟! کسى در خواب نزدش آمد و به او گفت: «تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه و دلى سرکش و ناپرهیزکار و نیتى نادرست می‌خوانی؛ پس باید از هرزه ‏گوئى بدر آیی و دلت پرهیزگار و نیتت درست گردد (تا خواهشت برآورده شود)». آن مرد به آن دستور عمل کرد، سپس دعا کرد و داراى پسرى شد).

 


[1] سوره شورى، آیه 30

[2] سوره آل عمران؛ آیه 165

[3] سوره روم، آیه 41

[4] الأعراف: 96

[5] تفسیر نمونه، ج‏6، ص 265 و 266

[6] سوره فجر، آیات 6 الی 13

[7] سوره رعد، آیه 11

[8] تفسیر نمونه، ج ‏7، ص 207؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، 28جلد، دار الکتب الإسلامیة - ایران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.

[9] هود: 52

[10] غررالحکم و دررالکلم؛ ص 47

[11] شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت 246، ص 511، 1جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق.

[12] ترجمه و شرح نهج البلاغة (فیض الإسلام) ؛ ج‏6 ؛ ص1195

[13] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ مرحوم شیخ طوسی؛ ج‏2؛ ص 845

[14] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ ج‏2؛ ص 844

[15] معانی الأخبار؛ ص 271

[16] معانی الأخبار؛ ص 271

[17] الرعد: 12

[18] معانی الأخبار؛ ص 270

[19] الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏2؛ ص 271

[20] الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏2؛ ص 447

[21] الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏2؛ ص 324

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">