اگر تو نبودی ...
هر جور که حساب میکنم میبینم اگر از نعمتی برخوردار شدهام، اگر ایمانی در دلم باقی مانده است، اگر سر از ناکجاآبادها درنیاوردهام، من استحقاق آنها را نداشتهام.
اینجاست که ایمان میآورم کسی پشت پردهی غیب هوایمان را دارد؛ کسی که ایمانمان را، دنیایمان را و همهی زندگیمان را مدیونش هستیم.
ای حضرت صاحب!
چه نعمتهایی که به یُمن وجود تو از آنها بهرهمند شدهایم بیآنکه استحقاق آنها را داشته باشیم، چه دسیسههایی که برای ربودن ایمانمان کشیده شد ولی تو در امانمان داشتی، و چه بلاهای بزرگی که با دعای تو از ما دفع شد بیآنکه از آن خبری داشتهباشیم؛
امیدمان به تو است در این روزهای سخت؛ توئی که فرمودی:
«ما شما را بى سرپرست رها نمى کنیم و یاد شما را فراموش نمى کنیم و اگر غیر از این بود، رنج و سختى و بلا بر شما نازل مى شد و دشمنان شما را نابود مى کردند».[1]
[1] «إِنَّا غَیْرُ مُهْمَلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ لْأَعْدَاءُ» (توقیع شریف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مرحوم شیخ مفید؛ الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 903)