راهنمایی کردن امام صادق علیهالسلام به مردی که در جستجوی خدا بود
درسی از صفحه صد و سی و دو قرآن کریم
خداوند در قرن کریم به رسول اعظمش امر میکند که از بتپرستان سؤال کند:
«قُلْ أَ رَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتاکُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَ غَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ»[1]
اگر راست میگویید (که این بتها سزاوار پرستش هستند) به من خبر دهید اگر عذاب خدا و یا روز قیامت به سراغ شما بیاید آیا غیر از خداوند یکتا کس دیگرى را به فریادرسى خود مىخوانید؟!
سپس خودش از طرف مشرکین پاسخ میدهد که:
«بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِکُونَ»[2]
(قطعاً کسی غیر از خداوند یکتا را به فریادرسى خود نمى خوانید) بلکه تنها او را مى خوانید و او است که اگر بخواهد آن گرفتارى را از شما برطرف میکند و آن روز شرکاى امروزتان را فراموش خواهید کرد).
حاصل احتجاج فوق این است که:
حال که هنگام گرفتاریها برای دفع این شدائد فقط به سراغ خداوند یکتا میروید و از بتها اعراض میکنید، پس چرا اقدام به پرستیدن بتهایی که هیچ خیر و ضرری نمیرسانند میکنید؟! تنها کسی سزاوار پرستیدن است که خالق و مالک شما است و قادر به رساندن خیر و ضرر بر بندگان دارد.[3]
نمونه این شناخت فطری خداوند را در حکایتی از گفتگوی امام صادق علیهالسلام با مردی که در جستجوی خدا بود، میخوانیم:
مردى به حضرت امام صادق (علیهالسلام) عرض کرد: اى فرزند رسول خدا؛ مرا به خدا راهنمایی فرما؛ زیرا هوچیگران و ستیز کنندگان مرا مورد هجوم تبلیغاتى خود قرار داده اند و مرا حیران و سرگردان نموده اند.
حضرت به آن مرد فرمود:
اى بنده خدا آیا تا به حال بر کشتى سوار شدهای؟
عرض کرد: آرى.
فرمود: آیا اتّفاق افتاده است که آن کشتى درهم بشکند و تو در کام امواج خروشان دریا گرفتار شوى و در آن نزدیکى نه کشتى دیگرى باشد که تو را از مرگ حتمى برهاند و نه شناگر ماهرى که تو را نجات دهد؟
عرض کرد: آرى.
فرمود: آیا در آنجا و در آن زمان دلت به چیزی امید بسته که قادر است تا تو را از ورطه و هلاکتت برهاند؟
عرض کرد: آرى.
حضرت فرمود:
«فَذَلِکَ الشَّیْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَیْثُ لَا مُنْجِیَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَیْثُ لَا مُغِیثَ»
این همان خدائی است که قادر است بر نجات دادن و به فریاد رسیدن درجایی که هیچ نجاتدهنده و فریادرسنده ای نیست.[4]