یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌ها، دروس، سخنرانی‌ها و مکتوبات حجت‌الاسلام حجت پناه‌زاده

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

گفتگوی توحیدی حضرت ابراهیم (ع) با ستاره‌پرستان

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۱ ق.ظ

درسی از صفحه صد و سی و هفت قرآن کریم 

*وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ لِأَبیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فی‏ ضَلالٍ مُبینٍ* وَ کَذلِکَ نُری إِبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ* فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى‏ کَوْکَباً قالَ هذا ربی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلینَ* فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا ربی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنی‏ ربی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ* فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا ربی هذا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَری‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ* إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ*[1]

 

با توجه به  این آیات، حضرت ابراهیم علیه‌السلام در امر بت‌ها  با بت‌پرستان احتجاج کرد و همچنان مشغول این احتجاج بود که شب فرارسید.

در این هنگام چشمش با ستارۀ زهره که معبود قومی بودند که آن را می‌پرستیدند. آنگاه مشغول گفتگو با آن‌ها  شد و ستاره را از باب مماشات رب خود معرفی نمود و درعین‌حال منتظر بود تا آن ستاره غروب نماید که ستاره افول کرد. در این هنگام با تمسک به غروب ستاره  آن‌ها احتجاج کرد و ربوبیت آن ستاره را رد کرد و از آن تبری جست.

سپس ماه را دید که طلوع نمود و در آنجا قومی بودند که آن را می‌پرستیدند. آنگاه به گفتگو با آنان شد و ماه را از باب مماشات رب خود معرفی کرد و درعین‌حال منتظر غروب ماه بود؛ که ماه  نیز غروب کرد. در اینجا نیز با تمسک به غروب ماه ربوبیت آن را رد کرده، از آن تبری جست و هدایت الهی را مانع از ضلالتش معرفی کرد.

این احتجاج همچنان ادامه داشت تا اینکه خورشید طلوع کرد. در این هنگام با تمسک به اینکه این ستاره از دیگر ستارگان و ماه بزرگ‌تر و روشن‌تر است، از باب مماشات آن را رب خود معرفی کرد و درعین‌حال منتظر غروب خورشید ماند تا اینکه آن نیز غروب کرد. در این هنگام با ابطال ربوبیت خورشید با آنان احتجاج کرد و با تبری جستن از آلهه آنان ربوبیت الله سبحانه را اثبات کرد.

 

مرحوم علامه طباطبایی این کلام حضرت ابراهیم علیه‌السلام را یک احتجاج برهانی و یقینی که مبتنی بر عدم محبت نسبت به غروب کنندگان و منافات داشتن غروب با ربوبیت است می‌داند و این برهان را چنین تقریر می‌کند که:

«انسان به این خاطر پروردگارش را پرستش می‌کند که پروردگارش امور موردنیاز او نظیر حیات، رزق، صحت و امنیت که در بقائش محتاج آن‌ها است را تدبیر می‌کند؛ و این از فطریات انسان است که چنین پروردگاری که منافع او را تأمین کرده و ضررها را از او دفع می‌کند را دوست داشته باشد. همچنین از فطریات دیگر او این است که نسبت به چیزهایی که ثبات و بقائی ندارند محبت نداشته باشد؛ هرچند که گاهی در اثر اموری چون حرص و لذت طلبی از این مسیر فطرت منحرف شده و به امور فانی دل می‌بندد. با این توضیح روشن می‌شود که چیزی که از پیش انسان غایب می‌شود و ثبات و بقائی ندارد، استحقاق محبوب واقع‌شدن برای انسان را ندارد؛ درحالی‌که رب انسان باید محبوب انسان واقع شود؛ پس رب انسان نباید از پیش انسان غائب شده و غروب نماید. حال که اجرام سماوی دچار غروب می‌شوند، استحقاق ربوبیت را ندارند».[2]



[1] انعام/ 74 ایل 79

[2] المیزان، ج 7، ص 185 و 186

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">