برخی آیات حجاب در قرآن کریم
حجاب، در لغت به معناى پرده، پوشش و حایل بین دو شىء است.[1] زن محجوب، زنى است که با پوششى، پوشیده باشد.[2] مقصود از حجاب در اینجا پوشاندن زن بر طبق موازین شرع در برابر نامحرم است.
برخی از آیات قرآن کریم که درباره حجاب هستند عبارتند از:
1. وجوب حجاب بر زنان و وجوب پوشاندن سر، گلو و سینه خود، پاها و زینتهاى آن (مانند خلخال) از نگاه نامحرمان جز موارد خاصّ و حرمت آشکار ساختن زینتها و محلّهاى آنها (بدن)
« وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ... لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ... وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ ...»[3] (و به زنان با ایمان بگو ... زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز براى ... آشکار نکنند؛ و پاهاى خود را [به گونهاى به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مىدارند معلوم گردد).
در روایتى از امام باقر علیه السلام «ما ظهر منها» به لباس، سرمه [چشم]، انگشتر، حناى دست و دستبند تفسیر شده است.[4]
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ...»[5] (اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند).
2. رعایت عفّت و حجاب، مایه بهره مندى زنان از آمرزش الهى
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»[6] (اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است).
جمله «و کان اللّه غفورا رحیما» پس از دستور رعایت حجاب و عفاف، مىتواند مفید برداشت یاد شده باشد.[7]
3. حجاب و پوشش مناسب، راهى براى شناخته شدن زنان آزاده از کنیزان، در صدر اسلام
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ ...»[9] (اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است).
احتمال داده شده که متعلّق «یعرفن»، «من الاماء» باشد.[10]
4. پوشش و حجاب زنان مایه حفظ طهارت و پاکى درونى خود و مردان
«... وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ ...»[11] (چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید؛ این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاکیزهتر است).
گرچه مقصود از «من وراء حجاب» پرده و حایل است، ولى آیه ظهور در وجوب پوشش براى زنان دارد؛ اعمّ از پرده و حایل یا چادر و پوشش.[12]
5. حجاب و پوشش زنان، مایه مصونیّت آنان از تعرّض هوسرانان
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ ...»[13] (اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است).
طبق یک احتمال، مقصود از «یعرفن»، شناخته شدن به عفاف و پاکى است که در نتیجه، اهل هوس مزاحم آنان نشوند.[14]
6. استفاده از روسرى و مقنعه، از پوششهاى زنان جزیرةالعرب، قبل از تشریع حکم حجاب
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ... وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ ...»[24] ((و به زنان با ایمان بگو: ... روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند).
از اینکه زنان مؤمن به قرار دادن روسریهاى خود بر گریبانها امر شدهاند، معلوم مىشود این نحوه پوشش متعارف بوده است.[25]
«خُمُر» جمع «خمار» به معناى مقنعه است که پوششى براى سرِ زنان و دو طرف آن در جلوى سینه رها بوده است.[26]
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»[27] (اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است).
«جلابیب» جمع «جلباب» و آن روسرى و مقنعهاى بوده که سر و صورت خود را با آن مىپوشاندند.[28] برخى گفتهاند: لباسى بوده که روى پیراهن مىپوشیدند و مقصود از «ادناء جلباب» انداختن بخشى از آن روى صورت است.[29]
بر اساس یک احتمال، مقصود از «یعرفن» شناخته شدن زنان آزاده از کنیزان است، زیرا عدّهاى مزاحم زنان مىشدند. وقتى به آنان اعتراض مىشد، مىگفتند: ما خیال مىکردیم کنیز هستند. خداوند بدین وسیله [وجوب حجاب بر زنان مؤمن آزاده] عذر آنان را قطع کرد.[30]
[1] لسان العرب، ج 3، ص 50 و 51
[2] لسان العرب، ج 3، ص 50
[3] نور (24) 31
[4] تفسیر قمّى، ج 2، ص 102؛ البرهان، ج 3، ص 130، ح 8؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 350
[5] احزاب (33) 59
[6] احزاب (33) 59
[7] فرهنگ قرآن(10)، ص 349
[9] احزاب (33) 59
[10] مجمع البیان، ج 7-/ 8، ص 580؛ روحالمعانى، ج 12، جزء 12، ص 129؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 349
[11] احزاب (33) 53
[12] فرهنگ قرآن(10)، ص 349
[13] احزاب (33) 59
[14] مجمع البیان، ج 7-/ 8، ص 580؛ به نقل از فرهنگ قرآن(10)، ص 349
[24] نور (24) 31
[25] فرهنگ قرآن، ج 10، ص 352
[26] مجمع البیان، ج 7-/ 8، ص 217؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 352
[27] احزاب (33) 59
[28] مجمع البیان، ج 7-/ 8، ص 578 و 580؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 352
[29] مجمعالبیان، ج 7-/ 8، ص 580؛ التّفسیرالمنیر، ج 22، ص 106؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 352
[30] مجمعالبیان، ج 7-/ 8، ص 580؛ به نقل از فرهنگ قرآن، ج 10، ص 354