تشبیه مؤمن به درخت پاک و تشبیه کافر به درخت خبیث در قرآن کریم
خداوند در آیاتی از سوره مبارکه ابراهیم، جلوهای از ایمان و کفر را در قالب مثالی ترسیم میکند:
«أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلَمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فىِ السَّمَاءِ تُؤْتىِ أُکُلَهَا کلَُّ حِینِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ وَ مَثَلُ کلَمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فىِ الحْیَوةِ الدُّنْیَا وَ فىِ الاَخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّلِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ»1
مگر ندیدى خدا چگونه مثالى زد و سخن نیک را به درخت پاکیزهاى تشبیه کرد که ریشهاش (در زمین) ثابت و شاخه آن در آسمان است؟! همیشه به اذن پروردگارش میوه خود را مىدهد؛ و خدا این مثلها را براى مردم مىزند، شاید متذکر شوند.
و سخن بد را به درخت ناپاکى شبیه کرد که از زمین کنده شده و قرار و ثباتى ندارد.
خدا کسانى را که ایمان آورده اند بخاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان ثابت قدم مىدارد، هم در زندگى دنیا و هم در جهان دیگر، و ستمگران را گمراه مىکند، و خدا هر چه بخواهد مىکند.
در این آیات خداوند کلمۀ پاک را به درخت پاک تشبیه کرده که ریشه اش در زمین جاى گرفته و شاخه هایش از قسمت بالا از آن جدا شده اند و همواره و در هر زمان به اذن خدا میوه اش در دسترس است.
همچنین کلمۀ خبیثه را به درخت خبیثى تشبیه کرده که از جاى کنده شده باشد و در نتیجه اصل ثابت و قرار و آرام ندارد.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این دو تشبیه میفرمایند:
مراد از کلمه طیبه که به چنین درخت طیبی تشبیه شده است، عبارت است از عقاید حقى که ریشه اش در اعماق قلب و در نهاد بشر جاى دارد.
مقصود از" قول ثابت" هم بیان کلمه ای است که بر اساس اعتقاد و عزم راسخ استوار بوده و صاحبش پاى آن مىایستد و عملا از آن منحرف نمىگردد و آن عبارت است از کلمه توحید و شهادت از روى حقیقت به یکتایى معبود است.
پس قول به وحدانیت خدا، و استقامت بر آن، قول حقى است که داراى اصلى ثابت است و به همین جهت از هر تغیر و زوال و بطلانى محفوظ مىماند؛ و آن اصل، خداوند و یا زمینه حقایق است؛ و آن اصل داراى شاخههایى است که بدون هیچ مانع و عایقى از آن ریشه جوانه مىزند و آن شاخهها عبارت است از معارف حق فرعى و اخلاق پسندیده و اعمال صالح که مؤمن، حیات طیبه خود را به وسیله آنها تامین نموده و عالم بشریت و انسانیت به وسیله آنها رونق و عمارت واقعى خود را مىیابد.
و مقصود از کلمه خبیثه "شرک به خداوند" است که به درخت خبیثى تشبیه شده که از جاى کنده شده باشد و در نتیجه اصل ثابت و قرار و آرام و خلاصه جاى معینى نداشته و چون خبیث است، جز شر و ضرر اثر دیگرى ببار نیاورد.2
برخی از مفسرین قائلند مقصود از کلمه" طیبة" مؤمن است و مراد از اصلی که در زمین ثابت است و فرعی که در آسمان است، عمل صالح و کلام طیب مؤمن است که به آسمان میرود و " مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ..." را مَثَلی برای کافر میدانند که عمل و کلام صالحی ندارد تا مقبول شده و اعتلاء پیدا کند.3
پینوشت:
1. سوره ابراهیم، آیات 24 الی 27
2. المیزان فی تفسیر القرآن، ج12، ص: 50
3. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج4، ص 76
چند مطلب خواندنی دیگر دربارۀ تمثیلات و تشبیهاتی که در مورد مؤمن در آیات و روایات بیان شده است:
مؤمن مانند دو کفه ترازو است!