یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲۳ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

برای ابطال دقیق اعتقادات مشرکین، ابتدا باید بدانیم آن‌ها دقیقاً چه چیز را پرستش می‌کنند؟

 مرحوم علامه طباطبایی پاسخ این سؤال را چنین بیان کرده‌اند:

مأمون (علیه‌اللعنة) نامه‌ای به امام رضا علیه‌السلام نوشت و از آن حضرت خواست تا او را موعظه نماید.

امام علیه‌السلام در جواب نامه او این اشعار را نوشتند:

یکی از مهم‌ترین خدمات اسلام، مبارزه با جهل و خرافه‌پرستی بود.

برای اینکه بدانیم مردم زمان قبل از اسلام تا چه اندازه دچار جهل و خرافه بودند، بهتر است تاریخ زمان جاهلیت را مطالعه کنیم.

حضرت آیةالله سبحانی در کتاب «فروغ ابدیت»، نمونه‌هایی از خرافه‌پرستی مردم شبه جزیره عرب در زمان قبل از اسلام را به نقل از کتب تاریخی بیان کرده است.

از جُنَادَةَ بْنِ أَبِی أُمَیَّة نقل شده که گفت:

من در آن مرضى که امام حسن مجتبی علیه‌السلام از دنیا رفت به حضور آن حضرت مشرف شدم.

در ضمن این دیدار به حضرت عرض کردم «یا بن رسول اللَّه! مرا موعظه کنید»

حضرت چنین فرمودند:

از امام حسن مجتبی علیه‌السلام روایت شده که فرمودند:

براى دنیایت به نحوى کار کن که گویا قرار است تا ابد در آن زندگی کنی؛ و براى آخرتت به نحوى کار کن که گویا فردا خواهى مرد.

در اینکه مراد از جمله «براى دنیایت به نحوى کار کن که گویا قرار است تا ابد در آن زندگی کنی» دو احتمال وجود دارد:

در روایتی از طریق اهل سنت نقل شده که مردی نزد ابن عمر (فرزند خلیفه دوم) آمد و از حکم خون پشه سؤال نمود...

یکی از بازماندگان حادثۀ عاشورا که مدت‌ها بر مصیبت شهدای کربلا گریسته و عزاداری کرد، بانو حضرت رباب سلام‌الله علیها بود.

از امام صادق علیه‌السلام نقل شده‏ که به یکى از شاگردانش فرمود: از من چه چیز آموخته ‏اى؟

عرض کرد: آقا جان! هشت مسئله آموخته ‏ام.

امام علیه‌السلام فرمود: آن‌ها را بازگو کن تا من بشنوم...

یکی از اتهاماتی که وهابیان به شیعه وارد می‌کنند این است که شیعیان به خاطر توسل به اولیاءالله مشرک هستند. از دیدگاه آنان توسل به اولیاءالله نوعى شرک است!

در کنار پاسخ‌های متعددی که به این شبهه داده‌ شده است، یکی از جواب‌ها روایتی است که در منابع خود اهل سنت ذکر شده است...

عاشورا صحنه تقابل اَحرار و بندگان دنیا بود.

نمونه این انسان‌های آزاده، حرّ بن یزید ریاحی بود...

از شهید مظلوم حضرت آیةالله بهشتی جمله‌ای ماندگار نقل شده که گفتند:

«بهشت را به بها دهند نه به بهانه»

 می‌خواهیم بدانیم بهای رفتن به بهشت چیست؟

پاسخ را از امام صادق علیه‌السلام می‌شنویم که فرمودند:

از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله روایت شده که فرمودند:

همانا شهادت به «لا إِلهَ إِلَّا اللَّه» کلام بزرگى است که بر خداى عز و جل گرامى می باشد. هر کس این کلام را از روى اخلاص بگوید، مستحق بهشت میگردد.

 سؤال: مراد از شهادت به «لا إِلهَ إِلَّا اللَّه» از روی اخلاص چیست؟ این چه نوع شهادتی است که گفتن آن انسان را لایق بهشت می‌کند؟!

جواب: روایتی از امام صادق علیه‌السلام، پاسخ این سؤال می‌باشد. از آن حضرت روایت شده که فرمودند:

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: به خدا سوگند، هرگاه دو شیعه قهر کرده و از هم جدا شوند، من از یکى بیزارى میجویم و نفرینش کنم، و اکثراً با هر دو چنین کنم (از هر دو بیزارى میجویم).

‏مُعَتِّب (یکی دیگر از اصحاب حضرت امام صادق علیه‌السلام) عرض کرد: قربانت شوم، (سبب این بیزاری جستن شما) نسبت به ظالم معلوم است؛ ولی نسبت به مظلوم چرا بی زاری میجویید؟!

حضرت جواب دادند:

صرف نگه‌داشتن پیوندی که انسان به حفظ آن مأمور است هنر نیست؛ هنر این است که انسان با کسانی که با او قطع رابطه کرده‌اند پیوند برقرار کند.

 

از رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله روایت شده که از قول پروردگار متعال فرمود:

در بعضی از تفاسیر، در ذیل آیاتی از سورۀ قصص که مربوط به جریان به آب انداختن حضرت موسی علیه‌السلام و به سرپرستی گرفتن ایشان توسط فرعون و همسرش می‌باشد، روایتی جالب از رسول خدا صلی‌الله علیه وآله ذکر شده است که فرمودند:

نظام هستی بر اساس خواست خداوند در جریان است. این مشیت الهی است که اگر وقوع چیزی تعلق بگیرد، هیچ موجود را یارای مقابله با آن نخواهد بود.

نمونه این مشیت الهی، جریان تولد حضرت موسی علیه‌السلام و پرورش یافتن او در نزد بزرگ‌ترین دشمن او یعنی فرعون است...

روایت شده که رسول خدا صلی‌الله علیه وآله روزی از کنار قبری که صاحبش را روز قبل در آن دفن کرده بودند عبور می‌کردند. مشاهده کردند که خانوادۀ آن میت در کنار قبر گریه می‌کنند. در این هنگام خطاب به آنان فرمودند:

یکی از سنت‌های خوبی که در میان متدینین برقرار بوده، عرضۀ دین و اعتقاداتشان بر ائمه معصومین علیهم‌السلام و اولیاء است.

این کار پسندیده، حتی از سوی بزرگان و خواص مؤمنین نیز صورت می‌گرفت.

همچنان که از حضرت عبدالعظیم بن عبدالله حسنى روایت شده که گفت:

اعتمادبه‌نفس دو نوع است:

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، انسان مؤمن حتی کمیاب‌تر از کبریت احمر معرفی‌شده است. از آن حضرت روایت شده که فرمودند:

روایت شده که رسول خدا صلی‌الله علیه وآله نگاهی به کعبه کرده و فرمودند:

مرحبا به خانۀ خدا! وه که چه بزرگوارى تو و چقدر حرمتت بر خدا بزرگ است! ولی به خدا سوگند که حرمت مؤمن از حرمت تو بزرگ‌تر است؛ زیرا ...

از امام رضا علیه‌السلام دربارۀ حق مؤمن بر مؤمن سؤال کردند. آن حضرت در ضمن فرمایشاتی فرمودند:

رسول خدا صلی‌الله علیه وآله تمثیل زیبایی برای پاک شدن گناهان به‌وسیلۀ بیماری بیان کرده‌اند. از آن حضرت روایت شده که فرمودند: