یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

قصیدۀ فرزدق در ستایش امام سجاد علیه‌السلام

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۰۷ ق.ظ

روایت شده است که هشام پسر عبد الملک در روزگار خلافت پدرش حج گزارد و چون طواف کرد خواست به حجر الاسود دست بکشد. از شدت ازدحام نتوانست. براى او منبرى نهادند و مردم شام اطرافش را گرفتند. در همین حال على بن حسین زین العابدین علیه السلام در حالى که ازار و ردایى بر تن داشت و از همگان زیباتر و خوشبوتر بود آمد و میان پیشانى او بر اثر سجده همچون زانوى شتر (بز) پینه بسته بود. شروع به طواف فرمود و چون به محل حجر الاسود رسید مردم به پاس حرمت و هیبت ایشان کنار رفتند تا به حجر الاسود دست کشد (استلام کند). این کار هشام را به خشم آورد. مردى از شامیان از هشام پرسید: این کیست که مردم این چنین هیبت او را نگهداشتند و براى او راه گشادند و از کنار حجر الاسود کناره گرفتند؟ هشام براى اینکه مردم شام به امام سجاد علیه‌السلام راغب نشوند، گفت نمىشناسمش. فرزدقشاعر آنجا بود. گفت: ولى من او را مىشناسم. آن مرد شامى گفت: اى ابو فراس او کیست؟ و فرزدق چنین سرود:

 

هَذَا الَّذِی تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأَتَهُ

وَ الْبَیْتُ یَعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَمُ‏ ... (ادامه شعر)

(این همانست که سرزمین بطحاء گام نهادنش را مىشناسد. کعبه او را مىشناسد و منطقه حرم و بیرون حرم او را مىشناسد)


گوید هشام خشمگین شد و دستور داد فرزدق را زندانى کردند و او را به زندان عسفان که میان مکه و مدینه است انداختند و چون این خبر به اطلاع امام سجاد رسید دوازده هزار درهم براى او فرستادند و گفتند: اى ابو فراس! ما را معذور دار که اگر بیش از این داشتیم براى تو مى فرستادیم. فرزدق آن را پس فرستاد و گفت: اى پسر پیامبر! آنچه سرودم فقط براى رضاى خدا و رسول خدا سرودم و نمىخواهم با چیز دیگرى آمیخته شود. امام سجاد براى او برگرداند و پیام داد ترا سوگند مى دهم به حق خودم بر تو که بپذیرى که خداوند از نیت تو آگاه است و آن را پذیرفته است‏.


(الإختصاص، ص 191 الی 194؛ مفید، محمد بن محمد، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید - قم، چاپ اول، 1413 ق- روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى، ص 328، نشر نى - تهران، چاپ: اول، 1366 ش.)



مطالب مرتبط:

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.