یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

آن‌چنان‌که روایت‌شده، وقتی خبر واقعه‌ی عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را به مدینه آوردند، برخى از دوستان عبدالله بن جعفر به نزد عبدالله رفته و خبر کشته شدن دو پسرش را به او دادند.

عبدالله وقتی خبر شهادت دو فرزندش را دریافت کرد گفت:

یکی از زیباترین سجایای اخلاقی، روحیۀ سپاسگزاری و قدردان بودن نسبت به محبت و الطاف دیگران است. اهل‌بیت علیهم‌السلام بهترین نمونه برای کسانی بودند که مزین به این سجیه‌ی اخلاقی بودند و سعی می‌کردند در مقابل نیکی که از طرف دیگران در حق آنان صورت‌ می‌گرفت قدردان باشند و لطف آنان را جبران کنند.

حکایت زیر نمونه‌ای از این روحیۀ خاندان وحی است که حتی در سخت‌ترین دوران زندگی خود نیز از سپاسگزاری و بخشش به کسانی که در حق آنان خوبی کرده بودند صرف‌نظر نمی‌کردند..

از حضرت سکینه دردانه دختر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام چنین روایت شده که:

چهارمین روزى بود که ما در شام بودیم خوابى دیدم و خوابى طولانى نقل فرموده که در پایان آن می‌گوید: زنى دیدم که بر هودجى سوار است و دست بر سر گذاشته. پرسیدم این زن‏ کیست؟ به من گفتند:

از فاطمه دختر امیرالمؤمنین علیه‌السلام که در میان اسرای کربلا بود، گزارشی تکان‌دهنده دربارۀ کیفیت نگهداری اُسرای اهلبیت علیهمالسلام در شام نقل کرده استاو میفرماید:

از امام زین‌العابدین علیه‌السلام روایت‌شده که وقتی سر بریده‌ی حسین علیه‌السلام را نزد یزید آوردند، یزید مجالس می‌گسارى ترتیب می‌داد و سر مبارک را مى‏آورد و در مقابل خود می‌گذاشت و بر آن سفره می‌خوارگى می‌کرد.

روزى فرستاده‌ی پادشاه روم که خود یکى از اشراف و بزرگان روم بود، در مجلس حضور داشت...

بر اساس گزارشی تاریخی، بعد از واقعه‌ی جان‌سوز عاشورا هنگامی‌که اهل‌بیت حضرت سیدالشهدا را به شام برده و در مجلس یزید (لعهةالله‌علیه) حاضر کردند، یزید خطیب را فراخواند و دستور داد تا بر فراز منبر رود و از حسین و پدرش (صلوات اللَّه علیهما) به بدى یاد کند، خطیب به منبر رفت و در مذمّت امیرالمؤمنین و حسین الشهید علیهماالسلام و مدح معاویه و یزید یاوه‏سرائى را به نهایت برد.

در این هنگام علىّ بن الحسین علیهماالسلام بانگ زد و فرمود:

حضرت زین سلام‌الله علیها در خطبه‌ی ویرانگر خود که در برابر یزید و در دربار او ایراد کردند، چند آیه‌ی قرآن را به‌عنوان شاهد بر سخنان خود آوردند:

تکیهگاه انسان که خدا باشد، هرگز در برابر طاغوت نمیهراسد؛ ولو پیش‌آمدهای روزگار جسم او را اسیر سلطنت ظاهری طاغوت نماید.

نهیبهای حیدری او، یزید را حتی در دربار خودش نیز درمانده کرد؛ آنگاه‌که با ندایی عزتمندانه بر سر یزید فریاد کشید که:

ابوالفرج اصفهانی متوفی 356 هجری قمری، در کتاب «مَقاتِلُ الطالبِیّین» که درباره‌ کشته‏ شدگان خاندان ابوطالب یعنى فرزندان امیرالمؤمنین على علیه‌السلام‏، جعفر و عقیل نوشته است، حضرت عباس سلام الله علیه را چنین توصیف می‌کند:

یکی از تأثیرگذارترین خطبههای حضرت زینب سلامالله علیها، سخنان آن بانو در میان مردم کوفه بعد از واقعۀ عاشورا بود.

خطبۀ حضرت زینب سلامالله علیها پس از حادثۀ عاشورا در شهر کوفه، علاوه بر اینکه دلالت بر بلاغت و سخنوری آن حضرت میکند، حکایت از آگاهی آن حضرت بر آیات قرآن کریم میکند...

یکی دیگر از دلایل به شهادت رساندن حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام- آن‌هم به آن وضع فجیع- این بود که ...

وقتی خواستند اهل‌بیت امام علیهالسلام را در منزلی سکنی دهند، زن‌ها از مجلس یزید بیرون رفتند و وارد (آن خانه‏) شدند؛ همه زنان خاندان معاویه به استقبالشان آمدند و براى حسین (علیه‌السلامنوحه و گریه کردند و سه روز براى (آن حضرت‏) مجلس سوگوارى بپا کردند ...

از برخی روایات استفاده می‌شود که حیوانات نسبت به ائمه علیهم‌السلام معرفت و محبت دارند.

یکی از این روایات، روایتی است که در مورد گریه و نالۀ شتر حضرت امام زین‌العابدین علیه‌السلام بعد از شهادت آن حضرت است؛ همان شتری که حضرت سجاد علیه‌السلام با آن به سفر مکه می‌رفت...

خداوند در قرآن کریم تنها مزد رسالت را دوست داشتن نزدیکان رسول خدا صلی الله علیه و آله معرفی کرده است:

ولی کار به جایی رسید که همین امت، نه تنها اجر رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله که دوست داشتن خاندان آن حضرت بود به جای نیاوردند، بلکه اهل بیت آن حضرت را به خاطر اینکه خانوادۀ او بودند، آزار و اذیت کردند. همچنانکه از امام سجاد علیه‌السلام پرسیدند: «چگونه صبح کردى»؟

حضرت پاسخ دادند ...

شاید برخی چنین گمان کنند که «قرار بود بعد از امام حسین علیه‌السلام امامت به پسر بزرگ آن حضرت یعنی حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام برسد، ولی علی‌اکبر علیه‌السلام در کربلا پیش از امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسید، امامت به فرزند بعدی یعنی امام حسین علیه‌السلام منتقل شد»!

درحالی‌که این تصوری کاملاً باطل و اشتباه است...

از امام باقر علیه السّلام روایت‌شده که در مورد پدرشان امام زین‌العابدین علیه‌السلام فرمودند:

وقتی بدن شریف حضرت را بر محل غسل گذاشتند، پشت آن حضرت را مشاهده کردند که مانند زانوى شتر پینه‌بسته بود ...

هنگامی‌که رأس مطهر امام حسین علیه‌السلام را به همراه اُسرای اهل‌بیت نزد ابن زیاد بردند، ابن زیاد خواست تا با توهین و افتراء جایگاه ایان را پایین بیاورد؛ ولی وقتی با پاسخ‌های دندان‌شکن آن حضرت مواجه شد، آن حضرت را تهدید به کشتن کرد.

امام زین‌العابدین در پاسخ به ابن زیاد کلامی فرمود که این کلام شعاری شد برای تمام مستضعفین و آزادی‌خواهان جهان که در هر دوره‌ای با مستکبرین عصرشان در مبارزه بودند...