درسی از صفحه صد و هفدهم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم، سخن از مرتدانى که طبق پیشبینی قرآن بعدها از این آئین مقدس روى برمیگرداندند به میان مى آورد و بهعنوان یک قانون کلى به همه مسلمانان اخطار مى کند:
- ۲۸ تیر ۰۰ ، ۱۸:۲۲
درسی از صفحه صد و هفدهم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم، سخن از مرتدانى که طبق پیشبینی قرآن بعدها از این آئین مقدس روى برمیگرداندند به میان مى آورد و بهعنوان یک قانون کلى به همه مسلمانان اخطار مى کند:
درسی از صفحه صد و شانزدهم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم مسابقهای را معرفه کرده و مؤمنین را دعوت به شرکت در آن مسابقه میکند. در آنجا که میفرماید:
"باقر" به معنی شکافندۀ علم و دانش است.
برای اینکه به نقش امام باقر علیهالسلام در شکوفایی علم و دانش پی ببریم نکات زیر را بیان میکنیم:
دلیل اینکه عمربن عبد العزیر مانع از سبّ امیرمؤمنان (علیه السلام) شد، دو حادثه بود که در زندگی او رخ داد ...
حضرت باقر (علیه السلام) در در (اول رجب) سال 57 هجرى قمری در شهر «مدینه» چشم به جهان گشود ...
درسی از صفحه صد و پانزدهم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم پس از بیان حکم قصاص و بیان اینکه اولیاء مقتول حق دارند تا قاتل را اعدام کرده و آسیبدیدگان جسمی میتوانند بهاندازه آسیبی که دیدهاند آسیبزننده را قصاص نمایند، به صاحبان حق قصاص توصیه میکند تا از این حق خویش درگذرند و قاتل و آسیبزننده را عفو نمایند. در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه صد و چهاردهم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم یک شرط برای قبولی توبه معرفی میکند. در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه صد و سیزدهم قرآن کریم
توسل نیز چیزی غیر از تمسک بهوسیله برای تقرب به پروردگار یکتا نیست. همان وسایلی که به خاطر آبروی و مقام عظیمی که در نزد پروردگار دارند، باعث شفاعت پیروانشان در نزد یکتای بیهمتا میشوند.
درسی از صفحه صد و دوازدهم قرآن کریم
در مورد نحوه عذاب بنیاسرائیل که تا چهل سال دچار سرگردانی شدند مطالب متعددی گفتهشده است. از جمله اینکه ...
درسی از صفحه صد و ده قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم رسول خدا صلیالله علیه و آله را مأمور میکند تا با احتجاج برهانی تناقض گفتار یکی از طوایف مسیح که معتقد به اتحاد خداوند با حضرت مسیح علیهالسلام بودند را بیان کند. با این بیان که:
ازآنجاکه امام جواد علیهالسلام در خردسالی به امامت رسیدند، بعضی برای آزمایش کردن و اطمینان به امامت آن حضرت سؤالات فراوانی از حضرت میکردند. نمونه این سؤالات را میتوان در مناظرات علماء معتزله با آن حضرت مشاهده کرد...
مرحوم شیخ صدوق درباره وجهتسمیه امام تقیّ علیهالسلام میفرماید:
امام محمّد بن علىِّ دوم (امام نهم علیهالسلام) را «تقى» لقب دادند، چون وى از خدا ترسید و پروردگار نیز او را از گزند مأمون حفظ کرد، آن زمانى که مأمون شبانه در حال مستى بر او شبیخون زد ...
از امام حسن مجتبی علیهالسلام روایتشده که فرمودند:
هیچکدام از ما نیست مگر اینکه کشته یا مسموم خواهد شد.
درسی از صفحه صد و نهم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم مفاد پیمانی که از بنیاسرائیل گرفته بود را حکایت میکند. بر اساس این پیماننامه، بنیاسرائیل در قبال عمل نمودن به چند پیمان، مستوجب یاری خداوند و آمرزش گناهان و دخول در بهشت میشدند. در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه صد و هشتم قرآن کریم
لفظ «قَوَّامِین» جمع قَوَّام است که بر صیغه مبالغه میباشد. لذا قَوَّامِین یعنی کسانی که در قیام برای خواستههای خداوند از آنان و شتاب برای انجام این کارها شدیداً اهتمام داشته و بسیار جدی هستند ...
حضرت مهدی علیهالسلام در ضمن نامهای به نائبشان محمد بن عثمان فرمودند: «نحوه استفاده مردم از وجود من در زمان غیبتم، نظیر استفاده از آفتابى است که در پشت ابر پنهان شده باشد».
حضرت مهدی علیه السلام: «همانا ما از رعایت حال شما کوتاهى نمى کنیم و شما را از یاد نمى بریم؛ چراکه در غیر این صورت، سختیها و گرفتاریها بر شما فرود مى آیند و دشمنان شما را ریشه کن کرده و از بین مى برند».
از رسول خدا صلیالله علیه وآله روایت شده که فرمودند: «امت من در زمان مهدی (علیه السّلام) به نحوی تنعم کنند که قبل از وى هیچ برّ و فاجرى بدان نعمت نرسیده باشند؛ آسمان هر باران نافعی که دارد بباراند و زمین چیزی از نبات خود را ذخیره نگذارد».
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
"وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین"
(سوره قصص آیه 5)
روزی رسول خدا صلیالله علیه وآله در میان جمعی از اصحابشان دو بار فرمودند: «خداوندا، برادران مرا به من بنمایان»! اصحاب عرض کردند: یا رسولالله مگر ما برادران شما نیستیم؟! حضرت فرمودند ...
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمودند:
هر کس از شما به اعتقاد به این امر (ظهور حضرت قائم علیهالسلام) بمیرد در حالى که منتظر آن باشد، مانند کسى است که در خیمه قائم (علیه السلام) باشد.
از رسول خدا صلیالله علیه وآله روایت شده که فرمودند:
خوشا به حال آنها که در غیبت مهدی (علیه السلام) صابرند؛ خوش به حال آنها که درراه روشن خود ثابت قدمند؛ اینان کسانی هستند که خداوند دربارهشان فرموده:
درسی از صفحه صد و هفتم قرآن کریم
در قرآن کریم از روابط نامشروعی چون دوستی و رابطه پنهانی بین مرد وزن نهی شده است. آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه صد و ششم قرآن کریم
تعاون در اسلام در مورد کارهاى نیک و پسندیده که همراه با تقوا و حالت خداترسى باشد، مطلوب است ولى در مورد کارهایى که باعث ترویج فساد و باطل گردد و بر اساس گناه یا دشمنى باشد نهتنها مطلوب نیست که از آن نهى هم شده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
درسی از صفحه صد و پنجم قرآن کریم
خداوند در آیه 174 سوره نساء قرآن را با تعبیر «بُرهان» و تعبیر «نور مبین» معرفی میکند؛ در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه صد و چهارم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم، یکی از اهداف بعثت پیامبران را اتمام حجت بر مردم معرفی کرده است و می فرماید:
درسی از صفحه صد و سوم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم عقیدهی مسیحیان مبنی به صلیب کشیده شدن و کشته شدن حضرت عیسی علیهالسلام را چنین ردّ میکند که:
درسی از صفحه صد و دوم قرآن کریم
خدا «ستّار العیوب» است؛ یعنى عیب هاى دیگران را مى پوشاند و ازاینرو دوست ندارد که مردم پرده درى کنند و عیب هاى دیگران را فاش سازند و آبروى آنها را ببرند و فریادکشى و بدگویى را دوست ندارد ...
درسی از صفحه صد و یکم قرآن کریم
در این صفحه از قرآن کریم خداوند در ضمن آیات 141 الی 143 سوره نساء شش صفت از منافقان را بیان میفرماید:
درسی از صفحه صد قرآن کریم
خداوند در این آیه شریفه مؤمنین را بااینکه ایمان آورده اند دستور مى دهد براى بار دوم ایمان بیاورند. در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه نود و نهم قرآن کریم
روایت شده که وقتی آیه 133 سوره نساء نازل شد، رسول خدا صلى الله علیه و آله دست خود را بر پشت «سلمان» زد و فرمود: «آنان قوم این (سلمان) هستند» ...
درسی از صفحه نود و هشتم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم خط بطلانی میکشد بر عقاید کسانی که کرامت و عزت ابدی را منحصر در مرد میدانند و زنان را بیبهره از کمالات معنوی و ثوابهای اخروی میشمارند؛ در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه نود و هفتم قرآن کریم
گاهى شرایط فوق العاده اى پیش مى آید که انسان مجبور مى شود در کارهاى نیک از نجوا استفاده کند؛ مثل بعضی از این موارد که در آیه پیش رو به آنها اشاره شده است ...
درسی از صفحه نود و ششم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم به گناهکاران توبهکننده چنین مژده میدهد که:
درسی از صفحه نود و پنجم قرآن کریم
قرآن کریم براى روحیه دادن به مسلمانان، به مقایسه ى درد و رنج هاى آنان با دشمنان مى پردازد و به آنان دلدارى مى دهد که اگر برخى از مسلمانان در جنگ زخمى شدند، برخى از کافران نیز زخمى شدند و درد مى کشند، با این تفاوت که مسلمانان به پاداش الهى و سعادت مىرسند، امّا کافران بهره اى از آن ندارند...
درسی از صفحه نود و چهارم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم پاداش کسانی که در راه خدا و برای خشنودى او از خانه و کاشانه اش چشم بپوشد و به سرزمینى مهاجرت کند که انسانها مى توانند در آنجا با کتاب خدا و سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله عمل کنند، سپس مرگش بهطور طبیعى و یا ناگهانى فرابرسد، اجر او بر عهده خداوند است:
درسی از صفحه نود و سوم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم به مسلمانان دستور مى دهد آنهایی را که اظهار ایمان مى کنند با آغوش باز بپذیرند و هرگونه بدگمانی و سوءظن را نسبت به اظهار ایمان آنها کنار بگذارند. در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه نود و دوم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم از معاد با تعبیر « لا رَیْبَ فِیهِ» (روزی که هیچ تردیدى در واقع شدن آن نیست) یاد کرده است؛ مثل این آیه که میفرماید:
درسی از صفحه نود و یکم قرآن کریم
از اَنس نیز روایت شده که میگوید: روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و فرمود: «برو تو آزادی»!
یکی از مناظرات مشهور حضرت امام رضا علیهالسلام مناظرۀ آن حضرت با «عمران صابی» بود.
در میان این مناظره، وقتی هنگام نماز فرا رسید امام رضا علیه السلام مناظره را قطع نمود.
عمران صابی که تحت تأثیر سخنان آن حضرت قرار گرفته بود به حضرت عرض کرد: «آقا بحث و سخن مرا قطع نفرمائید؛ قلب من رقت یافته و دلم تکان خورده است».
در این هنگام حضرت فرمودند ...
مأمون میخواست تا با آوردن حضرت امام رضا علیهالسلام در دستگاه خود، به خلافت ناحقش مشروعیت ببخشد.
امام رضا علیهالسلام که متوجه این دسیسۀ مأمون بود، برای مقابله با این توطئۀ، عدم رضایت خود نسبت به رفتن به مرکز خلافت مأمون را به مردم نشان داد تا بفهماند که رفتنش به خراسان به معنی مشروعیت خلافت مأمون نیست؛ بلکه او مجبور به این سفر شده است.
یکی از این اقدامات این بود که آن حضرت هنگام خروج از مدینه، خانوادۀ خود را جمع نمود و از آنان خواست تا برایش گریه کنند.
روایت شده که روزی مردی وارد مجلس حضرت امام رضا علیه السلام شد و عرض کرد: «سلام بر تو ای پسر رسول خدا؛ من مردى از دوستداران تو و پدرانت هستم؛ از مکه مىآیم؛ مال خود را گم کردم؛ اگر صلاح بدانید آنقدر که مرا به وطنم برساند به من کمک فرمائید تا به شهر خود برسم؛ در آنجا من اموالی دارم و خدا مرا از نعمت خویش بهرهمند کرده است؛ وقتى به شهر خود رسیدم آنچه به من عنایت کردهاید را از طرف شما صدقه میدهم ...
از امام جواد علیهالسلام روایت شده که «بهخدا سوگند کسی که حضرت امام رضا علیهالسلام را درحالی که به حق آن حضرت عارف است زیارت کند، زیارتش معادل هزار هزار حج است (و به او ثواب یک ملیون حج داده میشود)»
دربارۀ اینکه حق امام رضا علیهالسلام چیست که زیارت همراه با معرفت به این حق چنین فضیلتی را دارد، بهتر است به روایتی مراجعه کنیم که در آن حق امام علیهالسلام بیان شده است...
امام رضا علیهالسلام نمونۀ کاملی از کسانی بود که مؤدب به ادب الهی و مزین به آداب اخلاقی بودند.
از ابراهیمبنعباس روایت شده که در مورد اخلاق و فضائل حضرت امام رضا علیهالسلام گفته است:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در یک روایت نورانی، امام رضا علیهالسلام را به اوصافی ستودند که عبارتند از:
روایت شده که حضرت امام رضا علیهالسلام وارد حمام شد. شخصى که آن حضرت را نمیشناخت خطاب به ایشان گفت: مرا دلاکى کن. آن حضرت شروع کرد به کیسه کشیدن به بدن او نمود...