از عطیّة بن سعد بن جناده عوفى کوفى روایت شده که ما بیرون رفتیم با جابر بن عبد اللّه انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السّلام ...
- ۳۰ تیر ۰۳ ، ۱۱:۱۳
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمودند: عموى گرانقدرم عباس، دارای بصیرتی عمیق و ایمانى محکم و استوار بود ...
هیچ بنده اى نیست که روز قیامت محشور شود مگر آنکه چشمانش گریان است غیر از گریه کنندگان بر جدّم حضرت حسین بن على علیهماالسلام ...
امیرالمؤمنین على علیهالسلام با جماعتى از مردم از شهر خارج شده تا به یک یا دو میلى کربلاء و به محل افتادن شهداء رسیدند. سپس فرمودند:
هنگامى که امام حسین علیه السلام دید هفتادودو نفر مرد از اهل بیتش شهید شده اند متوجه خیمه ها شد و فرمود ...
حضرت على بن الحسین امام زینالعابدین علیهالسلام در درباره یزید فرمودند: ایها الناس! بما شش خصلت عطا شده و هفت خصلت موجب فضیلت و برترى ما گردیده است ...
مرحوم حاج اسماعیل سبزواری در کتاب عددالسنه کیفیت خواب مقبل را از حزن المؤمنین نقل نموده و فرموده که خود احقر در اصفهان در خانواده مقبل کیفیت خواب را به خط او نیز دیدم که خوابش را چنین نقل نموده ...
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» ...
از حضرت اباعبدالله علیهالسلام روایت شده که در مسیر کربلا در منزلی به نام ذىحسم فرمودند:
از امام صادق علیهالسلام روایت شده: در وصیت رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله به علىعلیهالسلام آمده بود:
مرحوم سیدبنطاوس نقل کرده است که: در شب عاشورا حسین ع و یارانش تا صبح ناله میکردند و مناجات می نمودند و زمزمه ناله شان همچون آواى بال زنبور عسل شنیده میشد پاره اى در رکوع و بعضى در سجده و جمعى ایستاده و عدّه اى نشسته مشغول عبادت بودند ...
بانو «رَباب» سلاماللهعلیها دختر امرئ القیس بن عدی الکلبیة، همسر حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام بود و از بهترین زنان و بافضیلتترین آنان بود...
یکی از درسهایی که از زندگی حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام میتوان گرفت، خانواده دوستی آن حضرت است. روایت شده که آن حضرت، همسرشان «رباب بنت امرئ القیس» که مادر حضرت سکینه بود و دخترش حضرت سکینه را خیلی دوست میداشت و به آن حضرت منتسب است که دراینباره این شعر را فرمودند که:
از حُمَیْد بْن مُسْلِم که یکی از راویان و شاهدان عینی واقعه تلخ روز عاشورا ۶۱ هـ.ق در کربلا بود نقل شده که درباره رشادت و شجاعت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در لحظات آخر عمر و در اوج مظلومیت و تنهایی میگوید:
مرحوم سیدبنطاوس نقل میکند که در شب عاشورا وقتی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام را از اصحابشان برداشتند و به آنها اجازه دادند تا از تاریکی شب استفاده کرده و لشکرگاه را ترک کنند، اصحاب آن حضرت با جملاتی زیبایی اعلام وفاداری کردند و اعلام کردند که از آن حضرت دست برنمیدارند.
یزید بن معاویه براى رفتن بحج بمدینه آمد و در آنجا بنزد مردى از قریش فرستاد و چون بنزدش آمد بدو گفت: آیا تو اقرار میکنى که بنده منى که اگر بخواهم تو را بفروشم و گر نه بصورت بردگى خویش درآورم؟ آن مرد گفت:
نقل شده که در روز عاشورا وقتی حضرت امام حسین علیه السلام به تنهایی با دشمن میجنگید دشمنان بین امام علیه السّلام و خیمه هایش را جدا نمودند، به طورى که به خیمه ها نزدیک شدند؛ در این هنگام امام حسین علیه السلام صدا زد ...
هنگامی که حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به جانب کوفه رهسپار شدند و از کوفیان نسبت به خود بىوفایى و بییاوری دیدند، در ضمن نامهای خطاب به مردم فرمودند:
در روایت است که حضرت سیدالعابدین امام سجاد علیهالسلام به عبیدالله بن عباس فرزند حضرت اباافضل علیهالسلام که از علماء بود2 نگاهی کرد و اشک از چشمانش جمع شد؛ در این هنگام فرمود:
تسمیۀ حضرت ابوالفضل علیهالسلام به اسم «عباس» و ملقب شدنش به القاب «قمربنیهاشم»، «علمدار»، «سقّا» و «طیّار» ریشه در اتفاقاتی دارد که در ادامه مطلب به بیان آنها خواهیم پرداخت.
1381 سال قمری از حادثه عاشورا میگذرد.
هفتادودو نفری که نه حکومت دست آنان بود و نه تعدادشان با خصم برابری میکرد، روزبهروز محبوبتر میشوند
و سیهزار نفری که تمام عِده و عُدهی خود را برای مقابله با این گروه اندک فراهم کردند؛ بیشازپیش منفورتر میگردند.
کار که برای خدا باشد، خدا دلها را بهسوی انسان هدایت میکند.
در یک گزارش تاریخی دربارۀ بازار آهنگران کوفه چند روز قبل از عاشورا و تیرهایی که برای جنگ با حضرت سیدالشهدا آماده میکردند چنین آماده است:
خون پیکرهی حق در طول تاریخ از قلب عاشوراست و اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است ...
دستانت را فدا کردی تا دستگیر عالمیان باشی ...
امام امت را نه کفار به شهادت رساندند و نه قوم یهود.
بضعة الرسول (ص) را همین امت مسلمان و بلکه خواص آن به قتل رساندند!
حب دنیا و حب مقام که دل را فرابگیرد, فجیع ترین و دورازانتظارترین کارها نیز بر انسان آسان می شود.
#عمر بن سعد
چه حکیمانه گفتهاند: «شَرَفُ المکانِ بالمکین»!
قداست کربلا به سبب قداست ساکنین آن است؛
همان کسانی که کرب و بلای آن را برای زنده نگهداشتن دین خدا، عاشقانه به جان خریدند؛
و اگر تو نیز در هرجایی و در هر موقعیتی که هستی به یاری دین خدا برخیزی، همانجا کربلاست؛
«کُلُّ أرضٍ کربلاء» هم یعنی همین.
چه بد فهمیدهاند کسانی که خود را پیرو حسین علیهالسلام میدانند، بدون اینکه کاری به حکومت داشته باشند؛ نه از حکومت اسلامی حمایت میکنند و نه باری از آن را به دوش میکشند!
مگر سیدالشهدا علیهالسلام برای امربهمعروف و نهیازمنکر قیام نکرد؟!
چه امربهمعروف و نهی از منکری والاتر از تشکیل حکومت اسلامی؟!
حکومتی که معروفها زیر بیرق آن گسترش مییابند و منکرها با قوانین و نظارت آن ترک میشوند.
نوبت به «عَمرو بن قُرطه انصارى» رسید.
هر تیری و شمشیری که به سمت امام میآمد را به جان میخرید،
ولی باز در دلش دلهره بود که نکند برای امامش کم گذاشته باشد!
از شدت جراحت که بیرمق شد، با نگاهی عاشقانه به حسین (علیهالسلام) عرضه داشت:
«آیا به عهد خود وفا کردم»؟
پای دفاع از امام و دین که باشد، جان نیز بیارزش است.
به راستی، ما برای امام زمانمان چه کردهایم؟!
سیدالشهدا علیهالسلام در راه اصلاح تحریفهایی که در دین ایجاد شده بود شهید شد؛ درحالیکه عدهای با تحریف در عزاداری، برای آن حضرت عزا میگیرند! جالب نیست؟!
«مپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزمودهاند و لا غیر… صحرای بلا به وسعت همهی تاریخ است»!
حضرت على علیهالسلام به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله عرض کرد: «شما عقیل را خیلى دوست دارید»!
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: آرى به خدا سوگند دو محبت به او دارم ...
باوجود افرادی همچون «حبیب بن مُظاهِر» و «مُسلِم بن عِوسَجَة» در کوفه که از سران شیعیان کوفه و دارای ایمان راسخ و فضائل فراوانی بودند، چرا حضرت مسلم در کوفه بیپناه ماند و کسی به یاریاش نرسید؟
حضرت امام حسین علیهالسلام هنگام مسلمبنعقیل به سوی کوفه، نامهای به مردم کوفه نوشت و در آن نامه حضرت مسلم را چنین توصیف نمود ...
در روایت است که على علیهالسلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله عرض کرد: «شما عقیل را خیلى دوست دارید»!
رسول خدا (ص) پاسخ داد:
روایتی که دربارۀ لحظات آخر عمر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل شده، حکایت از شدت محبت آن حضرت نسبت به حسنین علهماالسلام و نگرانی آن حضرت نسبت به جفای امت در حق آن دو دارد.
آنچنانکه روایتشده، وقتی خبر واقعهی عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را به مدینه آوردند، برخى از دوستان عبدالله بن جعفر به نزد عبدالله رفته و خبر کشته شدن دو پسرش را به او دادند.
عبدالله وقتی خبر شهادت دو فرزندش را دریافت کرد گفت:
یکی از زیباترین سجایای اخلاقی، روحیۀ سپاسگزاری و قدردان بودن نسبت به محبت و الطاف دیگران است. اهلبیت علیهمالسلام بهترین نمونه برای کسانی بودند که مزین به این سجیهی اخلاقی بودند و سعی میکردند در مقابل نیکی که از طرف دیگران در حق آنان صورت میگرفت قدردان باشند و لطف آنان را جبران کنند.
حکایت زیر نمونهای از این روحیۀ خاندان وحی است که حتی در سختترین دوران زندگی خود نیز از سپاسگزاری و بخشش به کسانی که در حق آنان خوبی کرده بودند صرفنظر نمیکردند..
از حضرت سکینه دردانه دختر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام چنین روایت شده که:
چهارمین روزى بود که ما در شام بودیم خوابى دیدم و خوابى طولانى نقل فرموده که در پایان آن میگوید: زنى دیدم که بر هودجى سوار است و دست بر سر گذاشته. پرسیدم این زن کیست؟ به من گفتند:
از فاطمه دختر امیرالمؤمنین علیهالسلام که در میان اسرای کربلا بود، گزارشی تکاندهنده دربارۀ کیفیت نگهداری اُسرای اهلبیت علیهمالسلام در شام نقل کرده است. او میفرماید:
از امام زینالعابدین علیهالسلام روایتشده که وقتی سر بریدهی حسین علیهالسلام را نزد یزید آوردند، یزید مجالس میگسارى ترتیب میداد و سر مبارک را مىآورد و در مقابل خود میگذاشت و بر آن سفره میخوارگى میکرد.
روزى فرستادهی پادشاه روم که خود یکى از اشراف و بزرگان روم بود، در مجلس حضور داشت...
بر اساس گزارشی تاریخی، بعد از واقعهی جانسوز عاشورا هنگامیکه اهلبیت حضرت سیدالشهدا را به شام برده و در مجلس یزید (لعهةاللهعلیه) حاضر کردند، یزید خطیب را فراخواند و دستور داد تا بر فراز منبر رود و از حسین و پدرش (صلوات اللَّه علیهما) به بدى یاد کند، خطیب به منبر رفت و در مذمّت امیرالمؤمنین و حسین الشهید علیهماالسلام و مدح معاویه و یزید یاوهسرائى را به نهایت برد.
در این هنگام علىّ بن الحسین علیهماالسلام بانگ زد و فرمود:
تکیهگاه انسان که خدا باشد، هرگز در برابر طاغوت نمیهراسد؛ ولو پیشآمدهای روزگار جسم او را اسیر سلطنت ظاهری طاغوت نماید.
نهیبهای حیدری او، یزید را حتی در دربار خودش نیز درمانده کرد؛ آنگاهکه با ندایی عزتمندانه بر سر یزید فریاد کشید که:
ابوالفرج اصفهانی متوفی 356 هجری قمری، در کتاب «مَقاتِلُ الطالبِیّین» که درباره کشته شدگان خاندان ابوطالب یعنى فرزندان امیرالمؤمنین على علیهالسلام، جعفر و عقیل نوشته است، حضرت عباس سلام الله علیه را چنین توصیف میکند:
یکی از تأثیرگذارترین خطبههای حضرت زینب سلامالله علیها، سخنان آن بانو در میان مردم کوفه بعد از واقعۀ عاشورا بود.
خطبۀ حضرت زینب سلامالله علیها پس از حادثۀ عاشورا در شهر کوفه، علاوه بر اینکه دلالت بر بلاغت و سخنوری آن حضرت میکند، حکایت از آگاهی آن حضرت بر آیات قرآن کریم میکند...
یکی دیگر از دلایل به شهادت رساندن حضرت سیدالشهدا علیهالسلام- آنهم به آن وضع فجیع- این بود که ...
وقتی خواستند اهلبیت امام علیهالسلام را در منزلی سکنی دهند، زنها از مجلس یزید بیرون رفتند و وارد (آن خانه) شدند؛ همه زنان خاندان معاویه به استقبالشان آمدند و براى حسین (علیهالسلام) نوحه و گریه کردند و سه روز براى (آن حضرت) مجلس سوگوارى بپا کردند ...
خداوند در قرآن کریم تنها مزد رسالت را دوست داشتن نزدیکان رسول خدا صلی الله علیه و آله معرفی کرده است:
ولی کار به جایی رسید که همین امت، نه تنها اجر رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله که دوست داشتن خاندان آن حضرت بود به جای نیاوردند، بلکه اهل بیت آن حضرت را به خاطر اینکه خانوادۀ او بودند، آزار و اذیت کردند. همچنانکه از امام سجاد علیهالسلام پرسیدند: «چگونه صبح کردى»؟
حضرت پاسخ دادند ...
در روایت است که بعد از ماجرای عاشورا و اسارت اهلبیت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در کوفه و شام، وقتی کاروان اهلبیت علیهالسلام به نزدیک مدینه رسیدند حضرت امام علی بن الحسین علیهالسلام به بَشِیر بن جَذْلَم فرمود که به شهر مدینه وارد شود و شهادت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را اعلام کند. بشیر نیز این کار را انجام داد.
ولی سؤال این است که آیا تا این زمان، اهل مدینه از ماجرای عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام بیخبر بودند؟
جواب منفی است؛ زیرا ...
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمود: هنگامى حسین بن علی علیهماالسلام شهید شده بود و على بن الحسین علیهالسلام (به مدینه) آمد ابراهیم بن طلحة بن عُبَید اللَّه از آن بزرگوار استقبال کرد و به حضرت سجاد که در میان محمل بود عرض کرد: یا على بن الحسین! چه کسى غالب شد؟ (شما یا یزید؟)
امام سجاد علیهالسلام پاسخ دادند:
در روز عاشورا، زمانی که یاران حضرت سیدالشهدا علیهالسلام به شهادت رسیدند، در هنگامیکه آن حضرت یکه و تنها با یزیدیان پیکار میکردند، شمر و همراهانش (لعنهم الله) بهطرف حضرت یورش بردند و بین ایشان و خیمه اش حائل شدند.
در این هنگام آن حضرت خطاب به آنان فرمودند:
هنگامیکه کاروان حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در مسیر کوفه به منزل زُباله وارد شدند در این هنگام خبر شهادت «عَبْداللَّه بْن یَقْطُر» به عرض آن حضرت رسید. امام علیهالسلام (که پیشازاین، خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در منزل ثَعلَبِیّه دریافت کرده بود) نامهای به این مضمون براى یاران خود قرائت فرمود ...
معروف است که میگویند «کُلُّ یومٍ عاشوراء و کُلُّ أرضٍ کربلاء» (هر روزی عاشورا است و هر زمینی کربلا است).
این کلام حکیمانه حکایت از حقیقت مهم دارد و آن عبارت است از اینکه:
نقل شده که بعد از حادثۀ عاشورا، هنگامیکه اسیران اهلبیت را وارد کوفه کردند، وقتی حضرت زینب سلام الله علیها آن خطبۀ تأثیرگذار را خطاب به کوفیان بیان کردند، امام زینالعابدین علیهماالسلام خطاب به ایشان فرمودند:
از حذیم بن شریک أسدى نقل شده که: بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام وقتی امام زینالعابدین علیهالسلام با نسوان از کربلا به کوفه آمدند، حضرت زینب سلام الله علیها خطاب به کوفیان خطبۀ تأثیرگذاری را ایراد کردند...
برای اینکه بدانیم امام سجاد علیهالسلام چگونه با دعا و مناجات نهضت امام حسین علیهالسلام را ادامه دادند، بهتر است به قسمتی از دعاهای صحیفۀ سجادیه توجه نماییم...
بارها شنیدهایم که امام سجاد علیهالسلام با زبان دعا مردم را هدایت میکرد. برای توضیح این مطلب چنین میگوییم که:
در تاریخ عاشورا نیز چنین نقل شده که وقتی یاران امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند، آن حضرت به تنهایی با تعداد کثیری از دشمن میجنگد تا اینکه میان او و خیمهگاهش فاصله انداختند. در این هنگام امام بر آنان فریاد کشید:
بر پایه برخى از گزارشها در روز عاشورا هنگامیکه امام حسین علیهالسلام با کوفیان، اتمام حجّت میکرد و آنها با ایجاد سروصدا، تلاش میکردند که از سخنرانى ایشان ممانعت کنند، امام علیهالسلام حرامخواری آنان را عاملی برای نافرمانی و استنکاف از شنیدن حق معرفی کرده و فرمودند:
حضرت عیسى (علیهالسلام) با حواریون بر این زمین عبور کردند و آهوانى را دیدند که جمع شده بودند و گریه میکردند...
چندی پیش در فیلم مختار صحنهای با دیالوگی عجیب و شنیدنی مشاهده کردم که خیلی دوست داشتم بدانم این مطلب سنددار است یا نه؟
در این فیلم وقتی سنان بن أنس ملعون و خبیث، با سر بریدۀ امام حسین علیهالسلام از قتلگاه بیرون میآمد فریاد میزد:
حضرت امالبنین هرروز نوۀ خود عبدالله بن عباس را با خود همراه میکرد و به بقیع رفته و برای حضرت ابوالفضل علیهالسلام نوحه و مرثیه میگفت. مردم نیز گرد ایشان جمع شده و گریه میکردند.
ازجمله مرثیههای این بانوی بزرگوار این اشعار سوزناک بود:
حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بعد از امتناع از بیعت با یزید، از مدینه خارج شده و عازم مکه شدند.
انتخاب شهر مکه بهعنوان مقصد، اقدام سنجیدهای بود، از دو جهت:
حضرت اباعبدالله علیهالسلام در طول اقامتشان در مکه و در مسیر حرکت بهسوی کوفه، سه سفیر و نماینده را در بهسوی مردم کوفه فرستادند که هر سه به شهادت رسیدند:
در سال 63 هجری قمری حدود دو سال پس از واقعه عاشورا، در مدینه قیامی بر ضد حکومت یزید صورت گرفت.
یکی از دلایل این قیام افشاء شدن چهرۀ واقعی یزید برای مردم مدینه بود.
برای اینکه به جزئیات این افشاگری پی ببریم کافی است گزارشها فرستادگان مردم مدینه به دربار یزید را مطالعه کنیم. اینجاست که فساد یزید و نامشروع بودن حکومت او بیشازپیش پی خواهیم برد...
یکی از مقاتل که درباره قیام امام حسین علیهالسلام و حادثه عاشورا نوشته شته است، مقتل «ابومخنف» است. این مقتل دارای امتیازاتی است؛ ازجمله:
میتوان گفت اصیلترین و مطمئنترین منابع تاریخ قیام عاشورا، روایات منقول از ائمه معصومین علیهمالسلام هستند؛ زیرا ...
در نقد نظر کسانی که دعوت و بیعت مردم کوفه را بهعنوان عاملی برای قیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در کنار عامل اصلی یعنی احیای فرهنگ اسلام اصیل و زدودن زنگارهای تحریف و بیعت از دین برشمردهاند میگوییم که:
نهایت نقشی که بیعت و دعوت مردم کوفه میتواند ایفا کند این است که میتواند دلیلی برای انتخاب کوفه برای مرکز قیام باشد. والا نمیتواند دلیل قیام حضرت باشد؛ به چند دلیل:
یکی از وقایع روز تاسوعا، آوردن اماننامه توسط شمر برای حضرت عباس، جعفر و عثمان (فرزندان امیرالمؤمنین از امالبنین علیهمالسلام) بود.در این روز شمر (علیه اللعنة) در برابر لشکر امام حسین علیهالسلام ایستاد و فریاد زد: «خواهرزادههای ما کجایند؟»
سؤال این است که آیا شمر، دائی حضرت ابوالفضل و برادرانش بود که شمر آنها را خواهرزاده خطاب کرد؟
از امام سجاد علیهالسلام نقل شده که فرمود: شبى که پدرم در فرداى آن شب به شهادت رسید بیمار بودم و عمهام زینب سلامالله علیها از من پرستارى مىکرد. در این حال پدرم خود را از اصحاب کنار کشیده به خیمه آمد، درحالیکه جُوَیْن غلام ابوذر غفاری همراهش بود و شمشیر آن حضرت را اصلاح و آماده میکرد و خود آن حضرت نیز این اشعار را میخواند:
مظلومیت و حقانیت حضرت سیدالشهداء چیزی نیست که فقط امامیه قبول داشته باشد. بلکه تمام آزادگان عالم و تمام کسانی که روحیه حقطلبی و عدالتخواهی دارند نسبت به آن اقرار میکنند. شواهد این مطلب را هم در زمان حیات امام حسین علیهالسلام و هم بعد از شهادت حضرت میتوان مشاهده کرد.
مرحوم قطب راوندى روایتی از یک راهب مسیحی نقل میکند که چگونه با دیدن رأس مقدس حضرت اباعبدالله علیهالسلام تحت تأثیر قرار گرفت...
در شب عاشورا گروهى از لشکریان عمر بن سعد براى اطلاع از احوال امام حسین علیهالسلام و یاوران او نزدیک خیام آن حضرت آمدند.
در آن هنگام حضرت امام حسین علیهالسلام به تلاوت قرآن مشغول بود و این آیه را تلاوت کرد که:
به ماجرای عاشورا که نظر میکنی، به گفتارها و رفتارهای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام که نظر میکنی، صحنه عاشورا را مالامال از امید به زندگی میبینی؛ امید به زندگی، امید به پیروزی و امید به هدایت دیگران...
برای اینکه بدانیم چرا امام حسین علیهالسلام این توصیف بینظیر را درباره اصحابشان فرمودند بهتر است گزارشی از گفتگوی یاران حضرت با ایشان در عصر تاسوعا را مرور کنیم تا بدانیم اصحاب آن حضرت دارای چه معرفت و بصیرت عمیقی نسبت به مسئله امامت داشتند.
عَجَب نیست که گروهی هفتادودو نفره در مقابل لشکر سیهزارنفره ایستادند و پیروزی واقعی را از آنِ خود کردند؛ چراکه این وعدۀ خداوند است که فرمود:
سال ۶۰ هجری پس از مرگ معاویه، وَلِید بن عُتْبَة والی مدینه نامهای از طرف یزید دریافت کرد و مأمور شد که حسین بن علی علیهالسلام را مجبور به بیعت نماید.
ولید نیز در پی این دستور امام حسین علیهالسلام را احضار کرد و ایشان را به بیعت با یزید فراخواند.
امام حسین علیهالسلام به حاکم مدینه فرمودند:
... بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ
خداوندا گواهى میدهم که حسین علیه السلام ... جانش را در راه تو بذل کرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند.
در این فقره نورانی از زیارت اربعین امام حسین علیه السلام، یکی از علل قیام آن حضرت بیان شده است.
از معاویه نقلشده است که روزی از اطرافیانش پرسید: چه کسى در میان مردم به مقام خلافت سزاوارتر است؟
گفتند: تو.
جواب داد...
از برخی روایات و حکایات تاریخی چنین استفاده میشود که ائمه علیهمالسلام و برخی از اولیاء الهی دارای چنین علمی بودند. همچنانکه از اسحاق بن عمار نقل شده که شنیدم امام کاظم علیه السلام به مردى خبر مرگ او را مىدهد. در دل خود گفتم: آیا به راستى او مىداند که مردى از شیعیانش چه وقت مىمیرد؟ امام، با حالت شبیه غضب رو به من کرد و فرمود:
یکی از القاب حضرت امام حسین علیهالسلام «قَتِیلِ الْعَبَرَات» است.
در فقرهای از زیارتنامۀ اربعین حضرت سیدالشهداء علیهالسلام که از امام صادق علیهالسلام صادر شده است، عرضه میداریم:
«السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ... قَتِیلِ الْعَبَرَات» ...
بی جهت نگفته ایم اگر بگوییم بیداری اسلامی که این سالها در منطقه شاهدش بوده ایم، جلوه ای از شعارها و آموزه های نهضت عاشورا بوده است. زیرا ...
رسول خدا صلی الله علیه و آله در بارۀ سبط دلبندشان حضرت حسن بن علی علیه السلام فرمودند:
حسین از من است و من از حسین هستم. خدا دوست دارد کسی را که حسین را دوست بدارد...
از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند:
خداوند ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را بر ملائکه عرضه داشت.
همه ملائکه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را پذیرفتند، بجز ملکى بنام فطرس...
در روایتی از طریق اهل سنت نقل شده که مردی نزد ابن عمر (فرزند خلیفه دوم) آمد و از حکم خون پشه سؤال نمود...
یکی از بازماندگان حادثۀ عاشورا که مدتها بر مصیبت شهدای کربلا گریسته و عزاداری کرد، بانو حضرت رباب سلامالله علیها بود.
عاشورا صحنه تقابل اَحرار و بندگان دنیا بود.
نمونه این انسانهای آزاده، حرّ بن یزید ریاحی بود...
دستگاه بنیامیه در کنار ظلم و فسادی که روا میداشت، یکی از کارهایی که انجام داد این بود که در میان مردم یک پشتوانه فکرى و فلسفى و عقیدتى ایجاد کرد تا کارهای خود را با آن توجیه کند.
نمونۀ این عقاید پلید را میتوان در روز عاشورا و بعد از آن مشاهده کرد...
یکی از وقایع شگفتآور بعد از شهادت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام، قرآن خواندن رأس مطهر حضرت اباعبدالله علیهالسلام بود.
زید بن ارقم که از صحابه رسول خدا صلیالله علیه وآله بود و هنگام آوردن اسیران اهلبیت علیهمالسلام به کوفه و مجلس ابن زیاد در آنجا حضور داشت1 ماجرای قرآن خواندن رأس مطهر را چنین نقل میکند:
بیرحمیها و شکنجههایی که در جریان اسارت خاندان سیدالشهداء علیهالسلام از سوی قوم سنگدل آل زیاد بر اهلبیت آن حضرت وارد شد، دل هر انسانی را به درد میآورد.
از امام باقر علیهالسلام نقل شده که از پدرش حضرت زینالعابدین علیهالسلام دربارۀ نحوۀ انتقال اسراء به شام توسط قوم یزید سؤال نمود. امام سجاد علیهالسلام در جواب فرمودند:
وقتی حسین شهید راه آزادگی است، تمام احرار عالم، اعم از شیعه و سنی، عرب و عجم و مسلمان و غیرمسلمان عاشقش خواهند شد.
مرحوم قطب راوندی قضیهای شنیدنی از یک یهودی نقل میکند با شناختن امام حسین علیهالسلام، زبان به اعتراض بر یزید گشود و بعد از مسلمان شدن درراه دفاع از مظلومیت سیدالشهداء علیهالسلام شهید شد.
راوندی این ماجرا را چنین نقل میکند...
بهشت دارای مراتبی است و عالیترین مراتب آن از برای شهیدان است. درجهای که بهشتیان نسبت به آن غبطه خورده و آرزوی رسیدن به آن را خواهند داشت.
نکته اینجاست که خود شهیدان نیز در یکمرتبه نیستند. در میان شهیدان نیز کسی است که جمیع شهدا نسبت به مقام آن غبطه خواهند خورد و آن درجه، چیزی نیست جز ...
امام زینالعابدین علیهالسلام هنگام اسارت، در جمع کوفیان خود را چنین معرفی فرمودند:
«من فرزند کسی هستم که با زجر و شکنجه کشته شد».
«قتل صبر»، نوعی از کشتن حیوانات است که رسول خدا صلیالله علیه و آله از آن نوع کشتن نهی نموده است و عبارت است از اینکه ...
کربلا عرصه همدستی بندگان دنیا علیه بندگان خدا بود. دنیاپرستانی که برای رسیدن به متاع ناچیز و زودگذر دنیوی دامن خود را به جنایاتی بس بزرگ و غیرقابلباور آلودند.
نمونه کامل این دنیاپرستان، عمر بن سعد بود که به طمع دست یافتن به حکومت، فرماندهی جنگ با فرزند رسول خدا صلیالله علیه وآله را بر عهده گرفت.
یکی از ثمرات نهضت حضرت اباعبدالله علیهالسلام، آشکار شدن چهرۀ پلید حکومت اموی و خیزش مردم بر علیه این دستگاه ظلم و طاغوت بود.
بیداری جوامع و نارضایتی از حکومت اموی تا آنجا پیش رفت که در برخی موارد منجر به قیام و انقلاب گردید.
در ادامۀ مقاله، به این قیامها که از پیامدهای سیاسی حادثۀ عاشورا محسوب میشود اشاره میکنیم:
چند روز پیش، از یکی اساتید کلام حوزه علمیه قم مطلب جالبی شنیدم که دوست دارم نظر شما را نیز در مورد این مطلب جویا شوم...
معصومین علیهمالسلام نهتنها با کرم خود نیاز حاجتمندان را برطرف میکردند، بلکه بر حفظ عزتنفس و آبروی آنان را نیز اهتمام داشتند...
از امام محمدباقر و امام صادق علیهما السّلام روایت شده که فرمودند:
خداى سبحان در عوض شهادت امام حسین علیه السّلام (امتیازاتی برای او قرار داد) ...
پیاده روی اربعین حسینی
که به عنوان بزرگترین گرهمایی اسلامی محسوب میشود در سالهای اخیر کانون توجهات بین
المللی واقع شده و با پیام های عرفانی و حماسی خود یکی از رسانه های مهم ابلاغ
پیام تشیع به جهانیان محسوب میشود. تا جایی که به عنوان یکی از شعائر اسلامی انسان
را به یاد خدا و عظمت آئین او مى اندازد.