از رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله روایت شده که فرمودند: دوست داشتن علی (علیهالسلام) کار نیکی است که هیچ گناهی به آن آسیب نمیرساند و دشمن داشتن آن حضرت گناهی است که با وجود آن هیچ کار نیکی به انسان نفع نمیرساند ...
- ۲۴ دی ۰۳ ، ۲۳:۵۴
درسی از صفحه دویست و سوم قرآن کریم
در مورد عرضه اعمال بر رسول خدا و ائمه علیهمالسلام از امام باقر علیهالسلام روایتشده که فرمودند:
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمودند: عموى گرانقدرم عباس، دارای بصیرتی عمیق و ایمانى محکم و استوار بود ...
هیچ بنده اى نیست که روز قیامت محشور شود مگر آنکه چشمانش گریان است غیر از گریه کنندگان بر جدّم حضرت حسین بن على علیهماالسلام ...
امیرالمؤمنین على علیهالسلام با جماعتى از مردم از شهر خارج شده تا به یک یا دو میلى کربلاء و به محل افتادن شهداء رسیدند. سپس فرمودند:
مردى از انصار خدمت حضرت رسول صلّىاللَّهعلیهوآله رسید و گفت: یا رسول اللَّه من توانائى دورى از شما را ندارم ...
هنگامى که امام حسین علیه السلام دید هفتادودو نفر مرد از اهل بیتش شهید شده اند متوجه خیمه ها شد و فرمود ...
حضرت على بن الحسین امام زینالعابدین علیهالسلام در درباره یزید فرمودند: ایها الناس! بما شش خصلت عطا شده و هفت خصلت موجب فضیلت و برترى ما گردیده است ...
مرحوم حاج اسماعیل سبزواری در کتاب عددالسنه کیفیت خواب مقبل را از حزن المؤمنین نقل نموده و فرموده که خود احقر در اصفهان در خانواده مقبل کیفیت خواب را به خط او نیز دیدم که خوابش را چنین نقل نموده ...
از خَیْثَمَة روایت شده که: خدمت حضرت ابوجعفر امام باقر علیهالسلام رسیدم تا خداحافظى کنم. امام علیهالسلام فرمود: ای خَیْثَمَة، درود ما را به دوستان مکتبى ما برسان و سفارش کن که ...
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: مردمى از جانب مشرق قیام نمایند و سلطنت را براى مهدى آماده سازند...
نهجالبلاغه منتخبى از «خطابهها» و «دعاها» و «وصایا» و «نامهها» و «جملههاى کوتاه» مولاى متقیان على علیه السلام است که به وسیله سید شریف بزرگوار «رضى» (رضوان اللَّه علیه) در حدود هزار سال پیش گردآورى شده است ...
از حمّاد بن عثمان روایت شده که امام صادق علیهالسلام بعد از اعمال و دعاهای شب بیست و یکم ماه رمضان هنگام صبح نماز صبح را اقامه کردند و در ضمن تعقیبات نماز صبح این دعا را نمودند که:
درسی از صفحه صد و نود و سه قرآن کریم
خداوند در آیه چهل سوره توبه، به مؤمنین گوشزد میکند که خیال نکنند اگر آنان رسول اکرم صلّی الله علیه و آله را یاری نکردند، آن حضرت بییاور میماند؛ بلکه اگر او را یارى نکنید خداوند خداوند او را یاری خواهد کرد. سپس برای اثبات این مطلب، بعضی از امدادهای غیبیاش به آن حضرت را چنین بیان میکند که خداوند او را یارى خواهد کرد همانگونه که در مشکلترین ساعات او را تنها نگذارد. در آنجا که میفرماید ...
از عبدالله ابن عباس نقل شده: در ذى قار (موضعى است نزدیک بصره) بر امیرالمؤمنین علیهالسلام وارد شدم هنگامیکه پارگى کفش خود را مىدوخت. پس به من فرمود قیمت این کفش چند است؟ عرض کردم ارزشى ندارد، فرمود ...
از امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسیدند: «کدام یک از عدالت یا بخشش برتر است»؟ آن حضرت علیهالسلام (در برترى عدل از جود) فرمودند:
در جنگ صفین در ضمن خطبه ای که امیرالمؤمنین علیه السلام به لشکریانشان بیان کردند، مردی که معلوم نبود چه شخصی است سخن را طولانى نمود و در ضمن آن امام را بسیار ستود و شنوایى و طاعت خود را نسبت به آن حضرت اظهار کرد. حضرت علی علیه السلام در پاسخ به این شخص بیاناتی فرمودند که از جمله آن بیانات این بود:
اگر بخواهید بدانید ویژگی یک زوج نمونه چیست و همسران نمونه باید نسبت به هم چگونه رفتار کنند، کلام امیرالمؤمنین درباره همسرشان حضرت فاطمه سلامالله علیها را بخوانید.
از روایات و منابع تاریخی برمیآید، تا زمانیکه خوارج قیام مسلّحانه نکرده بودند امام با آنان مدارا کرد و حتى حقوقشان را از بیت المال قطع نکرد و حقوق انسانیشان را رعایت میکرد. جلوى چشم دیگران میآمدند به علی(ع) جسارت و اهانت میکردند و آنحضرت حلم میورزید...
خداوند در آیه چهل سوره احزاب، دو لقب از القاب رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله را بیان میفرماید:
در ادامه دو نمونه از گزارشهایی که دلالت بر این ویژگی رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله میکنند بیان میشود...
یکی از ویژگیهای رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله شجاعت آن حضرت بود. آن حضرت در جنگها پناه مسلمین بود؛ طوری که مسلمانان در سختیهای جنگ به او پناه میبردند. ایشان در جنگ نزدیکترین افراد به دشمن بودند؛ یعنی در خط مقدم جهاد حضور داشتند و بدون هیچ ترسی با دشمن مبارزه میکردند...
القاء ترس در دل دشمنان، همان سلاحی است که خداوند در جنگ بدر آن را در دل مشرکین انداخت و بدین سبب مسلمین را- با وجود که تعداد و تجهیزاتشان کمتر از دشمن بود- بر آنان پیروز کرد...
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» ...
از حضرت اباعبدالله علیهالسلام روایت شده که در مسیر کربلا در منزلی به نام ذىحسم فرمودند:
از امام صادق علیهالسلام روایت شده: در وصیت رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله به علىعلیهالسلام این سفارشها بود: «اى على من تو را درباره خودت به چند خصلت سفارش میکنم؛ آنها را از سخن من حفظ کن ...
از امام صادق علیهالسلام روایت شده: در وصیت رسولخدا صلّیاللهعلیهوآله به علىعلیهالسلام آمده بود:
مرحوم سیدبنطاوس نقل کرده است که: در شب عاشورا حسین ع و یارانش تا صبح ناله میکردند و مناجات می نمودند و زمزمه ناله شان همچون آواى بال زنبور عسل شنیده میشد پاره اى در رکوع و بعضى در سجده و جمعى ایستاده و عدّه اى نشسته مشغول عبادت بودند ...
بانو «رَباب» سلاماللهعلیها دختر امرئ القیس بن عدی الکلبیة، همسر حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام بود و از بهترین زنان و بافضیلتترین آنان بود...
یکی از درسهایی که از زندگی حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام میتوان گرفت، خانواده دوستی آن حضرت است. روایت شده که آن حضرت، همسرشان «رباب بنت امرئ القیس» که مادر حضرت سکینه بود و دخترش حضرت سکینه را خیلی دوست میداشت و به آن حضرت منتسب است که دراینباره این شعر را فرمودند که:
از حُمَیْد بْن مُسْلِم که یکی از راویان و شاهدان عینی واقعه تلخ روز عاشورا ۶۱ هـ.ق در کربلا بود نقل شده که درباره رشادت و شجاعت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در لحظات آخر عمر و در اوج مظلومیت و تنهایی میگوید:
مرحوم سیدبنطاوس نقل میکند که در شب عاشورا وقتی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام را از اصحابشان برداشتند و به آنها اجازه دادند تا از تاریکی شب استفاده کرده و لشکرگاه را ترک کنند، اصحاب آن حضرت با جملاتی زیبایی اعلام وفاداری کردند و اعلام کردند که از آن حضرت دست برنمیدارند.
یزید بن معاویه براى رفتن بحج بمدینه آمد و در آنجا بنزد مردى از قریش فرستاد و چون بنزدش آمد بدو گفت: آیا تو اقرار میکنى که بنده منى که اگر بخواهم تو را بفروشم و گر نه بصورت بردگى خویش درآورم؟ آن مرد گفت:
نقل شده که در روز عاشورا وقتی حضرت امام حسین علیه السلام به تنهایی با دشمن میجنگید دشمنان بین امام علیه السّلام و خیمه هایش را جدا نمودند، به طورى که به خیمه ها نزدیک شدند؛ در این هنگام امام حسین علیه السلام صدا زد ...
هنگامی که حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به جانب کوفه رهسپار شدند و از کوفیان نسبت به خود بىوفایى و بییاوری دیدند، در ضمن نامهای خطاب به مردم فرمودند:
حدیث غدیر از احادیث متواتر است. «حدیث متواتر» حدیثی است که تعداد و شرایط راویان آن بهگونهای باشد که احتمال تبانی در جعل حدیث داده نشود و بهدرستی آن اطمینان حاصل شود ...
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان مینویسد: شیخ ما در نجم ثاقب حکایتى نقل کرده که از آن ظاهر مىشود که باید به این زیارت مواظبت کرد و از آن غفلت ننمود و آن حکایت چنین است:
مرحوم شیخ صدوق در «کتاب مًنْ لا یَحْضُرُهُ الفَقیهُ» از موسى بن عبدالله نَخَعیّ نقل کرده که: به امام على نقى هادی علیهالسلام عرض کردم «یا ابن رسول الله مرا تعلیم فرما زیارتى با بلاغت که کامل باشد که هرگاه خواستم زیارت کنم یکى از شما را آن را بخوانم ». پس آن حضرت فرمودند:
نام: على (علیه السلام). کنیه: ابوالحسن (علیه السلام). به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز مى گویند. مشهورترین القاب:
در سفری که حضرت امام باقر علیهالسلام و پسرش حضرت امام صادق علیهالسلام بهاجبار هشام بن عبدالملک (خلیفه وقت) به شام رفته بودند، شام احضار کرده بود. امام باقر علیهالسلام گفتگویی با یکی از راهبان مسیحیت داشتند که حضرت امام صادق علیهالسلام این گفتگو را چنین تشریح فرمودند:
یک سال هشام بن عبدالملک (خلیفه وقت) براى حج به مکه رفت در همان سال حضرت باقر علیهالسلام و پسرش حضرت صادق علیهالسلام نیز به مکه رفتند.
یکی از اعجاز معصومین علیهمالسلام در ماجرای بازگرداندن حجرالاسود به جایگاه اصلی خودش توسط قرامطه[1] اتفاق افتاد...
سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِی مىگوید: در وصیّت امیر المؤمنین علیه السّلام هنگامى که به پسرش امام حسن علیه السّلام وصیّت مىفرمود حاضر بودم و آن حضرت چنین وصیت کرد ...
از امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت شده: رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله یک روز (از ماه شعبان که نزدیک ماه مبارک رمضان بود) این خطبه را براى ما خواند که:
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: یا على، آنان که یقینشان (نسبت به دین و ایمان) بیش از همه است، مردمى در آخر الزمان مىباشند که ...
از امام باقر علیهالسلام روایت شده که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روزى در میان جمعی از اصحاب دو بار فرمودند: خداوندا! برادران مرا به من بنمایان. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟ رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند:
بنا بر روایات معصومین علیهم السلام، نشانه هاى ظهور بر دو دسته اند: نشانههای حتمی که بىگمان پیش از ظهور تحقّق مى یابند و بر هیچ شرط و قیدى معلّق نیستند؛ و تحقّق نشانه هاى غیر حتمى که معلّق به شرط هایى هستند.
امام نهم که نامش «محمد» و کنیه اش «ابوجعفر» و لقب او «تقى» و «جواد» است، در ماه رمضان سال 195 هـ .ق در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود. البته برخى، تولد او را در نیـمه رجـب همان سال نوشته اند.
بزرگان اهل مدینه اجتماع کردند و به حضور امیرالمؤمنین على علیه السّلام مشرف شدند و گفتند: یا ابا الحسن! فاطمه شب و روز گریه میکند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب بخواب نمیرویم، روزها بعلت مشغله و طلب وسائل زندگى قرار و آرام نداریم، ما از تو تقاضا میکنیم که فاطمه شب یا روز گریه کند...
در ضمن حدیث لوح (لوح سبزى که خداوند آن را به رسولش صلّى اللَّه علیه و آله اهدا فرمود و اسم رسول خدا صلّی الله علیه و آله و علی علیهالسلام و حسنین علیهماالسلام و اسم اوصیاء و امامان دیگر که از فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیهم هستند در آن نوشته بود و رسول خدا آن را به عنوان مژدگانى تولد امام حسین علیهالسلام به حضرت زهرا سلام الله علیها عطا کرد و جابر از آن حدیث رونویسی کرد) چنین آمده است:
ستون عرش خدا قائم از قیام محمد(ص)- بین که سر به کجا میکشد مقام محمد (ص) ...
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد- دل رمیده ما را رفیق و مونس شد ...
خداوند در قرآن کریم یکی از صفات کسانی که مشمول رحمت واسعه پروردگار هستند را پیروى از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله معرفی کرده است. سپس در آیه 157 سوره اعراف، براى این پیامبر، هفت صفت بیان مىکند:
از ظاهر سیاق آیه فوق و همچنین آیات راجع به این داستان از سوره طه بر مى آید حضرت موسى علیهالسلام همان مقدار که بر بنى اسرائیل غضب کرد بر هارون علیهالسلام نیز غضب کرد و معلوم مىشود وى چنین پنداشته که هارون در مبارزه علیه بنى اسرائیل کوتاه آمده و همه جد و جهد خود را به کار نبرده است ...
از حَذْلَمِ بْنِ سَتِیر روایت شده که گوید: در محرم سال شصت و یکم هجرى بکوفه وارد شدم و این مصادف بود با زمانى که علىّ بن الحسین (امام سجّاد) علیه السّلام با زنان خانواده از (سفر جانسوز) کربلا بازمى گشتند و مأموران (یزیدى) دور آنان را احاطه کرده بودند، مردم براى تماشاى آنان از خانه ها بیرون ریخته بودند ...
کتاب شریف «الصحیفة السجادیة» مجموعه دعاهایى است که امام زین العابدین علیه السلام انشاء فرموده اند و امام محمد باقر علیه السلام فرزند بزرگوارشان آنها را نوشته اند و امام جعفر صادق علیه السلام نیز در مجلس حاضر بوده و آنها را مى شنیده است...
ادامۀ قصیدۀ مشهور فرزدق درارۀ امام زین العابدین علیهالسلام چنین است ...
روایت شده است که هشام پسر عبد الملک در روزگار خلافت پدرش حج گزارد و چون طواف کرد خواست به حجر الاسود دست بکشد. از شدت ازدحام نتوانست. براى او منبرى نهادند و مردم شام اطرافش را گرفتند. در همین حال على بن حسین (ع) در حالى که ازار و ردایى بر تن داشت و از همگان زیباتر و خوشبوتر بود آمد و میان پیشانى او بر اثر سجده همچون زانوى شتر (بز) پینه بسته بود. شروع به طواف فرمود و چون به محل حجر الاسود رسید مردم به پاس حرمت و هیبت ایشان کنار رفتند تا به حجر الاسود دست کشد (استلام کند). این کار هشام را به خشم آورد. مردى از شامیان از هشام پرسید: این کیست که مردم این چنین هیبت او را نگهداشتند و براى او راه گشادند و از کنار حجر الاسود کناره گرفتند؟ هشام براى اینکه مردم شام به امام سجاد راغب نشوند، گفت نمىشناسمش. فرزدق شاعر آنجا بود. گفت: ولى من او را مىشناسم. آن مرد شامى گفت: اى ابو فراس او کیست؟ و فرزدق چنین سرود:
حضرت امام باقر علیه السّلام، آیه شریفه «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» را تفسیر به ایمان آوردن کفار با ظهور امام زمان علیهالسلام کرده اند. آنجا که فرموده اند...
در روایت است که حضرت سیدالعابدین امام سجاد علیهالسلام به عبیدالله بن عباس فرزند حضرت اباافضل علیهالسلام که از علماء بود2 نگاهی کرد و اشک از چشمانش جمع شد؛ در این هنگام فرمود:
تسمیۀ حضرت ابوالفضل علیهالسلام به اسم «عباس» و ملقب شدنش به القاب «قمربنیهاشم»، «علمدار»، «سقّا» و «طیّار» ریشه در اتفاقاتی دارد که در ادامه مطلب به بیان آنها خواهیم پرداخت.
آنها (پیامبران) کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده؛ پس به هدایت آنان اقتدا کن (سوره انعام، آیه 90)
«ابن حجر هیتمی» از علمای اهل تسنن، علی رغم عنادی که با شیعه دارد، با اشاره به فتوای شافعی در مورد وجوب صلوات بر رسول خدا صلیالله علیه وآله و آلش در تشهد، شعری از زبان او میگوید که شافعی گفته است...
در مورد شأن نزول آیۀ مباهله، از امام صادق علیهالسلام چنین نقل شده که آن حضرت فرمودند:
دربارۀ اینکه علی علیهالسلام بر اساس آیه مباهله بهمنزله جان رسول خدا صلیالله علیه وآله است چند نکتهی لطیف وجود دارد:
چند آیه از قرآن کریم در جریان واقعۀ غدیر خم و جریان انتصاب حضرت علی علیهالسلام به وصایت و جانشینی رسول خدا صلیالله علیه و آله نازل شده است...
درسی از صفحه صد و بیست و ششم قرآن کریم
قرآن کریم در آیه ى صد و دهم سوره ى مائده نعمت هاى الهى را بر عیسى علیهالسلام و مادرش یادآورى مى کند و میفرماید:
درسی از صفحه صد و نوزدهم قرآن کریم
سؤالی که وجود دارد این است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله از چه چیزی میترسید و کدام نگرانی باعث میشد که اگر آن حضرت، علی علیهالسلام را از طرف خدا به جانشینی انتخاب کند، از طرف مردم دچار آن شود؟
مرحوم علامه طباطبایی به این سؤال چنین پاسخ میدهد که ...
"باقر" به معنی شکافندۀ علم و دانش است.
برای اینکه به نقش امام باقر علیهالسلام در شکوفایی علم و دانش پی ببریم نکات زیر را بیان میکنیم:
دلیل اینکه عمربن عبد العزیر مانع از سبّ امیرمؤمنان (علیه السلام) شد، دو حادثه بود که در زندگی او رخ داد ...
حضرت باقر (علیه السلام) در در (اول رجب) سال 57 هجرى قمری در شهر «مدینه» چشم به جهان گشود ...
ازآنجاکه امام جواد علیهالسلام در خردسالی به امامت رسیدند، بعضی برای آزمایش کردن و اطمینان به امامت آن حضرت سؤالات فراوانی از حضرت میکردند. نمونه این سؤالات را میتوان در مناظرات علماء معتزله با آن حضرت مشاهده کرد...
مرحوم شیخ صدوق درباره وجهتسمیه امام تقیّ علیهالسلام میفرماید:
امام محمّد بن علىِّ دوم (امام نهم علیهالسلام) را «تقى» لقب دادند، چون وى از خدا ترسید و پروردگار نیز او را از گزند مأمون حفظ کرد، آن زمانى که مأمون شبانه در حال مستى بر او شبیخون زد ...
از امام حسن مجتبی علیهالسلام روایتشده که فرمودند:
هیچکدام از ما نیست مگر اینکه کشته یا مسموم خواهد شد.
حضرت مهدی علیهالسلام در ضمن نامهای به نائبشان محمد بن عثمان فرمودند: «نحوه استفاده مردم از وجود من در زمان غیبتم، نظیر استفاده از آفتابى است که در پشت ابر پنهان شده باشد».
حضرت مهدی علیه السلام: «همانا ما از رعایت حال شما کوتاهى نمى کنیم و شما را از یاد نمى بریم؛ چراکه در غیر این صورت، سختیها و گرفتاریها بر شما فرود مى آیند و دشمنان شما را ریشه کن کرده و از بین مى برند».
از رسول خدا صلیالله علیه وآله روایت شده که فرمودند: «امت من در زمان مهدی (علیه السّلام) به نحوی تنعم کنند که قبل از وى هیچ برّ و فاجرى بدان نعمت نرسیده باشند؛ آسمان هر باران نافعی که دارد بباراند و زمین چیزی از نبات خود را ذخیره نگذارد».
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
"وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین"
(سوره قصص آیه 5)
از امام صادق علیهالسلام روایت شده که فرمودند:
هر کس از شما به اعتقاد به این امر (ظهور حضرت قائم علیهالسلام) بمیرد در حالى که منتظر آن باشد، مانند کسى است که در خیمه قائم (علیه السلام) باشد.
از رسول خدا صلیالله علیه وآله روایت شده که فرمودند:
خوشا به حال آنها که در غیبت مهدی (علیه السلام) صابرند؛ خوش به حال آنها که درراه روشن خود ثابت قدمند؛ اینان کسانی هستند که خداوند دربارهشان فرموده:
درسی از صفحه صد و چهارم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم، یکی از اهداف بعثت پیامبران را اتمام حجت بر مردم معرفی کرده است و می فرماید:
یکی از مناظرات مشهور حضرت امام رضا علیهالسلام مناظرۀ آن حضرت با «عمران صابی» بود.
در میان این مناظره، وقتی هنگام نماز فرا رسید امام رضا علیه السلام مناظره را قطع نمود.
عمران صابی که تحت تأثیر سخنان آن حضرت قرار گرفته بود به حضرت عرض کرد: «آقا بحث و سخن مرا قطع نفرمائید؛ قلب من رقت یافته و دلم تکان خورده است».
در این هنگام حضرت فرمودند ...
مأمون میخواست تا با آوردن حضرت امام رضا علیهالسلام در دستگاه خود، به خلافت ناحقش مشروعیت ببخشد.
امام رضا علیهالسلام که متوجه این دسیسۀ مأمون بود، برای مقابله با این توطئۀ، عدم رضایت خود نسبت به رفتن به مرکز خلافت مأمون را به مردم نشان داد تا بفهماند که رفتنش به خراسان به معنی مشروعیت خلافت مأمون نیست؛ بلکه او مجبور به این سفر شده است.
یکی از این اقدامات این بود که آن حضرت هنگام خروج از مدینه، خانوادۀ خود را جمع نمود و از آنان خواست تا برایش گریه کنند.
روایت شده که روزی مردی وارد مجلس حضرت امام رضا علیه السلام شد و عرض کرد: «سلام بر تو ای پسر رسول خدا؛ من مردى از دوستداران تو و پدرانت هستم؛ از مکه مىآیم؛ مال خود را گم کردم؛ اگر صلاح بدانید آنقدر که مرا به وطنم برساند به من کمک فرمائید تا به شهر خود برسم؛ در آنجا من اموالی دارم و خدا مرا از نعمت خویش بهرهمند کرده است؛ وقتى به شهر خود رسیدم آنچه به من عنایت کردهاید را از طرف شما صدقه میدهم ...
از امام جواد علیهالسلام روایت شده که «بهخدا سوگند کسی که حضرت امام رضا علیهالسلام را درحالی که به حق آن حضرت عارف است زیارت کند، زیارتش معادل هزار هزار حج است (و به او ثواب یک ملیون حج داده میشود)»
دربارۀ اینکه حق امام رضا علیهالسلام چیست که زیارت همراه با معرفت به این حق چنین فضیلتی را دارد، بهتر است به روایتی مراجعه کنیم که در آن حق امام علیهالسلام بیان شده است...
امام رضا علیهالسلام نمونۀ کاملی از کسانی بود که مؤدب به ادب الهی و مزین به آداب اخلاقی بودند.
از ابراهیمبنعباس روایت شده که در مورد اخلاق و فضائل حضرت امام رضا علیهالسلام گفته است:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در یک روایت نورانی، امام رضا علیهالسلام را به اوصافی ستودند که عبارتند از:
روایت شده که حضرت امام رضا علیهالسلام وارد حمام شد. شخصى که آن حضرت را نمیشناخت خطاب به ایشان گفت: مرا دلاکى کن. آن حضرت شروع کرد به کیسه کشیدن به بدن او نمود...
درسی از صفحه هشتاد و پنجم قرآن کریم
علاوه بر گواهى اعضاى پیکر آدمى و گواهى زمینى که بر آن زیست کرده و گواهى فرشتگان خدا بر اعمال او، هر پیامبرى نیز گواه اعمال امت خویش است و بدکاران باوجوداین همه گواه چگونه مى توانند حقیقتى را انکار کنند و خود را از کیفر اعمال خویش دور دارند.
معتب میگوید: در مدینه گرانى شده بود. حضرت صادق علیهالسلام به من فرمود: «چقدر خوراکى داریم»؟ عرض کردم به اندازۀ چندین ماه شما را کفایت میکند. حضرت فرمود: «آن را به بازار ببر و بفروش». عرض کردم: آقا در شهر خوراکى نیست! حضرت فرمود ...
درسی از صفحه پنجاه و پنجم قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم حضرت عیسی علیهالسلام را با عنوان «کلمه» یاد میکند. در آنجا که میفرماید:
درسی از صفحه پنجاهم قرآن کریم
اسحاق کندى که از فیلسوفهاى زمان خود بود شروع کرد به نوشتن کتابى به نام تناقض القرآن. تا اینکه یکى از شاگردان او خدمت امام حسن عسکرى علیهالسلام رسید...
یکی از صفات نیکوکاران این است که از چیزی که خودشان دوستش دارند انفاق میکنند. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
فضائل و مناقب امام حسن مجتبی علیهالسلام بیشمار است. در این مقاله به گوشهای از این مناقب اشاره میکنیم...
هارونالرشید (لعنة الله علیه) که خلیفۀ معاصر امام موسی بن جعفر علیهالسلام بود، کنیز زیبا و بسیار خوشقیافهای را براى آن حضرت که در زندان بود فرستاد تا در زندان خدمتکارى او را بر عهده بگیرد...
مرحوم شیخ مفید در کتاب شریف «الارشاد» حکایتی شنیدنی را دربارۀ کرامات حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام نقل کرده است و آن عبارت است از اینکه:
گروهى از شیعیان نیشابور جمع شدند و محمّد بن على نیشابورى را انتخاب نمودند که برای ملاقات امام به مدینه برود...
در فرازی از زیارتنامه حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام عرضه میداریم:
«پروردگارا درود فرست بر محمد و اهلبیتش و درود فرست بر موسى بن جعفر (علیهالسلام) ... کسی که هنگام شهادتش با خواری و سبک شماری بر جنازه مبارکش ندا داده شد».
همچنان که از این فقرۀ زیارتنامه پیداست، هنگام شهادت آن بزرگوار حرمتشان رعایت نشد و ایشان را با خفت و خواری معرفی کردند.
برای اینکه ماجرای این اهانت را بدانیم، بهتر است مراجعه کنیم به روایتی که مرحوم شیخ صدوق نقل کردهاند...
یکی از این حضرات که سالها از طرف طواغیت و ظالمین محاصرهشده و در زندانها مورد شکنجه قرار گرفت، حضرت ابوالحسن امام موسی بن جعفر علیهماالسلام بودند.
در فرازهایی از زیارتنامه آن امام همام به بخشهایی از این ظلمها و شکنجهها اشارهشده است. در آنجا که عرضه میداریم:
معروف است که ملاّ مهر علی بعد از ساختن قصیدۀ نامبرده حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را در خواب دید که حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام هم در حضور مبارکش ایستاده.
شواهد التنزیل یکى از مهمترین متون کهن، تألیف حاکم حسکانى است که به تفصیل به فضائل و مناقب امیرالمؤمنین على علیهالسلام و خاندان وى پرداخته است...
ملا مهر على به هرسه زبان عربى و ترکى و فارسى شعر خوب مىگفته و به فدوى تخلّص میکرده و با فقر و فلاکت می گذرانیده است. از اشعار عربى او قصیده رائیهایست که در مدح حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام گفته است.
در ادامه، ابیاتی از این قصیده آمده است:
از مادر فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی علیهمالسلام روایت شده:
«لَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَخْرُجَ هَتَفَ بِی هَاتِفٌ وَ قَالَ یَا فَاطِمَةُ سَمِیِّهِ عَلِیّاً فَهُوَ عَلِیٌّ وَ اللَّهُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى یَقُولُ اشْتَقَقْتُ اسْمَهُ مِنِ اسْمِی وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِی وَ أَوْقَفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِی وَ هُوَ الَّذِی یَکْسِرُ الْأَصْنَامَ فِی بَیْتِی وَ هُوَ الَّذِی یُؤَذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتِی وَ یُقَدِّسُنِی وَ یُمَجِّدُنِی فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ أَطَاعَهُ وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَهُ»
هنگامى که خواستم از خانه ى خدا بیرون بیایم گوینده ى غیبى فریاد زد که:
اى فاطمه، نام نوزاد را «على» بگذار؛ زیرا خداوند علیّ اعلى می فرماید که نام او را از نام خودم مشتق کردم و او را خودم تربیتش نمودم و بر پیچیدگی های علمى خود آگاه کردم و او همانست که در خانه ى من بت ها را درهم شکند و بر فراز خانه ى من اذان بگوید و مرا مقدس دانسته و بزرگ شمارد. خوشا به حال آن کس که على را دوست داشته باشد و از او پیروى کند و واى بر آن کس که نسبت به او بغض داشته باشد.
کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة) ؛ ج1 ؛ ص60
1381 سال قمری از حادثه عاشورا میگذرد.
هفتادودو نفری که نه حکومت دست آنان بود و نه تعدادشان با خصم برابری میکرد، روزبهروز محبوبتر میشوند
و سیهزار نفری که تمام عِده و عُدهی خود را برای مقابله با این گروه اندک فراهم کردند؛ بیشازپیش منفورتر میگردند.
کار که برای خدا باشد، خدا دلها را بهسوی انسان هدایت میکند.
در یک گزارش تاریخی دربارۀ بازار آهنگران کوفه چند روز قبل از عاشورا و تیرهایی که برای جنگ با حضرت سیدالشهدا آماده میکردند چنین آماده است:
خون پیکرهی حق در طول تاریخ از قلب عاشوراست و اگر حقیقت را بخواهی، هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است ...
دستانت را فدا کردی تا دستگیر عالمیان باشی ...
امام امت را نه کفار به شهادت رساندند و نه قوم یهود.
بضعة الرسول (ص) را همین امت مسلمان و بلکه خواص آن به قتل رساندند!
حب دنیا و حب مقام که دل را فرابگیرد, فجیع ترین و دورازانتظارترین کارها نیز بر انسان آسان می شود.
#عمر بن سعد
چه حکیمانه گفتهاند: «شَرَفُ المکانِ بالمکین»!
قداست کربلا به سبب قداست ساکنین آن است؛
همان کسانی که کرب و بلای آن را برای زنده نگهداشتن دین خدا، عاشقانه به جان خریدند؛
و اگر تو نیز در هرجایی و در هر موقعیتی که هستی به یاری دین خدا برخیزی، همانجا کربلاست؛
«کُلُّ أرضٍ کربلاء» هم یعنی همین.
چه بد فهمیدهاند کسانی که خود را پیرو حسین علیهالسلام میدانند، بدون اینکه کاری به حکومت داشته باشند؛ نه از حکومت اسلامی حمایت میکنند و نه باری از آن را به دوش میکشند!
مگر سیدالشهدا علیهالسلام برای امربهمعروف و نهیازمنکر قیام نکرد؟!
چه امربهمعروف و نهی از منکری والاتر از تشکیل حکومت اسلامی؟!
حکومتی که معروفها زیر بیرق آن گسترش مییابند و منکرها با قوانین و نظارت آن ترک میشوند.
نوبت به «عَمرو بن قُرطه انصارى» رسید.
هر تیری و شمشیری که به سمت امام میآمد را به جان میخرید،
ولی باز در دلش دلهره بود که نکند برای امامش کم گذاشته باشد!
از شدت جراحت که بیرمق شد، با نگاهی عاشقانه به حسین (علیهالسلام) عرضه داشت:
«آیا به عهد خود وفا کردم»؟
پای دفاع از امام و دین که باشد، جان نیز بیارزش است.
به راستی، ما برای امام زمانمان چه کردهایم؟!
سیدالشهدا علیهالسلام در راه اصلاح تحریفهایی که در دین ایجاد شده بود شهید شد؛ درحالیکه عدهای با تحریف در عزاداری، برای آن حضرت عزا میگیرند! جالب نیست؟!
«مپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزمودهاند و لا غیر… صحرای بلا به وسعت همهی تاریخ است»!
شاید شنیده یا دیده باشید که تمامی روزهای هفته به نام رسول خدا و ائمه معصومین علیهمالسلام نامگذاری شده اند.
به همین مناسبت است که مرحوم سید بن طاووس برای هر یک از آن حضرات در روز مخصوص خودشان زیارتی را نقل کرده است.[1]
یکی از مستندات این نامگذاری روایتی از حضرت امام هادی علیه السلام است که در منابع روایی شیعی نقل شده است...
روزی متوکل از ابن سکیت تقاضا کرد تا سؤال که برای مشکل بود را از حضرت امام هادی علیه السلام بپرسد و جواب آن را برایش بیاورد.
آن سؤال عبارت بود از اینکه: چرا خداوند حضرت موسى علیهالسلام را با عصا و حضرت عیسى علیهالسلام را با شفا دادن انسان کر و مبتلا به مرض پیسی و زنده کردن مردهها فرستاد و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را با قرآن و شمشیر فرستاد؟!
امام هادی علیهالسلام در پاسخ به این سؤال فرمود:
یکی از کرامات ائمه معصومین اهلبیت رسول خدا علیهمالسلام این بود که به خواست خداوند، حیوانات درنده به این حضرات آسیبی وارد نمیکردند.
در ادامه این نوشته، حکایتی شنیدنی در مورد را نقل میکنیم:
در تاریخ آمده است که امام هادی علیهالسلام با خواندن اشعاری در ذم دنیاگرایی و هواپرستی، این متوکل را چنان منقلب کردند که این شخص ظالم و جبار باآنهمه سنگدلیی گریه کرد ...
حضرت على علیهالسلام به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله عرض کرد: «شما عقیل را خیلى دوست دارید»!
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: آرى به خدا سوگند دو محبت به او دارم ...
باوجود افرادی همچون «حبیب بن مُظاهِر» و «مُسلِم بن عِوسَجَة» در کوفه که از سران شیعیان کوفه و دارای ایمان راسخ و فضائل فراوانی بودند، چرا حضرت مسلم در کوفه بیپناه ماند و کسی به یاریاش نرسید؟
حضرت امام حسین علیهالسلام هنگام مسلمبنعقیل به سوی کوفه، نامهای به مردم کوفه نوشت و در آن نامه حضرت مسلم را چنین توصیف نمود ...
در روایت است که على علیهالسلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله عرض کرد: «شما عقیل را خیلى دوست دارید»!
رسول خدا (ص) پاسخ داد:
در این دریای پر تلاطم دنیا که موجهای ضلالت و گمراهی از هر سو به سویمان هجمه آورده است، کشتی نجاتی خود را به دل دریا زده و برای نجات ما به سویمان آمده است...
امیدمان به تو است در این روزهای سخت؛ توئی که فرمودی ...
بیجهت نیست که اکنون هم همان حس کودکیم را دارم؛ چون تو مراقبم هستی؛ توئی که وقتی زمین میخورم دستم را میگیری و اگر صدایت میکنم یاریم میکنی؛ چرا که خودت فرمودی ...
غیبت تو، غیبتِ حضورت نیست؛ غیبت تو، غیبت ظهور تو است!
مگر میشود دنیا لحظهای از تو خالی باشد! تویی که بهانهی خلقت عالم هستی ...
دنیا یک چیز کم دارد: «حضور تو را»! چیزی که بودنش به همهی نداشتههایمان میارزد و نبودنش همهی داشتههایمان را به چالش میکشاند...
اگر میفهمیدیم ظهور تو چه مشکلات بزرگی را برطرف میکند، نه فقط جمعهها را و نه فقط تمام ایام هفته را، بلکه هر شب و روز را برای ظهورت انتظار میکشیدیم ...
آقای من! حتی اگر ظاهر هم نباشی، جهان از وجود تو بیبهره نیست؛ مثل خورشید پشت ابر که حرارت و نورش را - ولو با شدت کمتر - از اهل زمین دریغ نمیکند.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»...
پایان دنیا و اتمام زندگی بشر با هر اتفاقی رخ دهد فرقی نمیکند؛ هیچ کدام از این سناریوها نمیتواند مانع از یک اتفاق بزرگ شود ...
احسان و بخشش به دیگران فضیلت است؛ ولی فضیلت برتر از آن بخشش چیزی است که خود انسان به آن چیز نیاز دارد. به همین جهت است که خداوند در قرآن کریم میفرماید ...
بیجهت نیست که فاطمه سلاماللهعلیها «أُمّ أبیها» (مادر پدرش) نامیده شد؛ چرا که رفتار آن حضرت با پدرش رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در ایثار و ازخودگذشتگی بمانند رفتار یک مادر نسبت به فرزندش است...
روایت شده که روزی على علیهالسلام به فاطمه سلاماللهعلیها فرمود: آیا طعامى براى خوردن داریم؟ فاطمه سلاماللهعلیها پاسخ داد: «نه، به حقّ خدایى که پدرم را به پیامبری گرامى داشت و تو را به جانشینى او برگزید، چیزى در خانه نداریم و دو روز است که چیزى نخوردهایم و مقدار کمى غذا در خانه بود که آن را هم براى تو و فرزندانمان اختصاص دادم و خودم از خوردن آن خوددارى نمودم».
از أُمُّ سَلَمَة (همسر بزرگوار رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) روایت شده که: به خدا قسم که فاطمه سلاماللهعلیها نسبت به آداب از من مؤدّبتر بود و نسبت به همهی مسائل و امور از من داناتر بود.
حضرت على و حضرت فاطمه علیهماالسّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله تقاضا نمودند که آن حضرت وظیفهی هر کدام را در زندگی مشترکشان تعیین نماید...
وقتی حضرت علی علیهالسلام، فاطمه سلاماللهعلیها را از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله خواستگاری کردند، آن حضرت از امکانات دنیوی چیزی غیر از زره نداشتند...
از عایشه (همسر رسول خدا صلّی الله علیه و آله) نقل شده که: فاطمه (سلامالله علیها) در دوران مریضی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در بیماریِ آخرِ پیغمبر، نزد آن حضرت آمد و با ایشان درگوشی نجوا کردند. در این هنگام فاطمه (س) گریه کرد. دوباره درگوشی با هم صحبت کردند و این بار فاطمه (س) لبخند زد ...